زنگ پژوهش
کانیها
کانی یا ماده معدنی، مادهای طبیعی و جامد است که ترکیب شیمیایی نسبتاً ثابتی دارد و در ترکیب سنگهای پوسته زمین یافت میشود و دارای فرمول شیمیایی و ساختمان اتمی مشخص است و در صنایع مختلف مانند خمیردندانسازی، ساعتسازی و ... کاربرد دارد. به زبان ساده اگر بخواهیم کانی را از نگاه شیمی و زمینشناسی بهطور همزمان نگاه کنیم، بهایننتیجه خواهیم رسید که تعریف از کانی همانند تعریف همزمان از عنصر شیمیایی و مولکول است، با این تفاوت که کانی نه میتواند همیشه از یک عنصر تشکیل شده باشد و نه تعریف مولکول را بهطور کامل میتواند داشته باشد، بلکه کانی کوچکترین جزء از یک ماده معدنیست که بهسبب ویژگیهای منحصربهفردی (منظور ساختار اتمی و نوع ترکیب مولکولی یا شیمیایی) که دارد، باعث متفاوتبودن آن ماده معدنی از دیگر مواد معدنی خواهد شد. برخی کانیها از یک عنصر خالص و بسیاری از آنها از دو یا چند عنصر درست شدهاند. واژه کانی از واژه فارسی کان گرفته شده است که به آن سنگ معدن نیز گفته میشود. بنابراین، کانی به مادهای گفته میشود که بهطور طبیعی از معدن (کان) بهدست میآید و معدن بخشی از پوسته زمین است که در آن بهاندازه چشمگیری کانی یافت میشود. موادی مانند شیشه، چینی، آلیاژهای گوناگون که انسان آنها را ساخته است و موادی مانند مروارید، صدف، استخوان، عاج و بسیاری دیگر که جانداران میسازند، کانی نیستند. ویژگیهای کانیها شامل موارد زیر است:
• کانیها همگناند، یعنی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی همه ذرههای سازنده آنها یکسان است.
• کانیهای جامد و بلوریاند. یعنی ذرههای سازنده آنها براساس نظم و قانون معینی کنار هم قرار گرفتهاند؛ بهنحویکه همه سطحهای بیرونی یک کانی، صاف است. شکل بلوری و منظم کانیها از آرایش اتمها و مولکولهای درونی آنها ناشی میشود.
• هر کانی ترکیب شیمیایی ثابتی دارد.
• برخی کانیها، مانند طلا، از یک عنصر درست شدهاند. بسیاری از کانیها از دو یا چند عنصر متفاوت هستند که ماده مرکبی را بهوجود آوردهاند. برای مثال، فراوانترین کانی، یعنی کوارتز، ترکیبی از سیلیسیم و اکسیژن است.
طبقهبندی کانیها ممکن است بر پایه چگونگی شکلگیری آنها انجام شود. براین اساس، آنها را به کانیهای آذرین، رسوبی و دگرگونی طبقهبندی میکنند. روش دیگر برای طبقهبندی کانیها، توجه به ترکیب شیمیایی آنهاست که شامل کانیهای سیلیکات، سولفات، کربنات، فسفات، هالید، سولفید، اکسید است. کانیها در آغاز به همان صورت که از پوسته زمین بهدست میآمدند، بهکار میرفتند. برخی از این کانیها که بلورهای ظریف و پایدار در برابر فرسایش داشتند، پس از صیقلکاری و تراش خوردن، بهعنوان آرایش بهکار میرفتند. به این کانیها، سنگهای قیمتی یا جواهر میگوییم. الماس، فیروزه، یاقوت کبود، زمرد، زبرجد، لعل، چشم گربه، عقیق، و دُرّ کوهی از مهمترین کانیهای گرانبها هستند.
نگار طاهری
پایه ششم دبستان غیردولتی موج سپید/ شهرستان مهولات
ستاره
سِتاره یا اَختَر گوی آسمانی درخشان و بسیار داغی از پلاسماست که انسجام خود را با نیروی گرانش خود حفظ میکند. نزدیکترین ستاره به زمین خورشید و پسازآن پروکسیما قنطورس است. ستارگان قابلدیدن در شب از روی زمین، بهدلیل فاصله بسیار دورشان بهشکل نقاطی ثابت (گاهی زن) و روشن دیده میشوند. درطول تاریخ، گروههای ستارههای برجستهتر، بهنام صورتوارههای فلکی، گروهبندی شده و روشنترین ستارگان نیز نامگذاری شدهاند. کاتالوگهایی از ستارگان توسط اخترشناسان گردآوری شده است که ستارگان شناختهشده را مشخص میکند و نامهای استانداردی برای ستارگان پیشنهاد میکنند. هرچندکه بیشتر ستارگان جهان ازجمله تمامی ستارگان خارج از کهکشان راه شیری با چشم غیرمسلح از روی زمین قابل دیدهشدن نیستند. در حقیقت بیشتر آنها حتی از دید قویترین تلسکوپها نیز پنهان میمانند.
تولد ستاره: ستارگان زمانی متولد میشوند که اتمهای عناصر سبک تحتفشار کافی در هستهاش قرار میگیرند تا درنهایت همجوشی هستهای اتفاق میافتد. ابرهای سحابی (ابرهای گازی) در کهکشان ما و سایر کهکشانهای مشابه بهوفور یافت میشود. اکثر گازهای داخل این ابرها از مولکولهای هیدروژن و هلیوم تشکیل شده است. با گردآمدن گازها آنها انرژی پتانسیل خود را از دست میدهند، همین موضوع باعث افزایش دما میشود. ابر درحال فروریزی به ابرهای کوچکتری تبدیل میشود و درنهایت ستاره بهوجود میآید.
مرگ ستارگان: ستارگان بزرگ برای اینکه بتوانند درخشان باقی بمانند باید با سرعت زیاد از سوخت هیدروژنی خود استفاده کنند. اگرچه بهدلیل اندازه بزرگشان ساخت نیروی هیدروژنی فراوانی دارند چنین ستارگانی عمر طولانی ندارند و فقط میتوانند چندمیلیونسال بدرخشند و بعد تمام ذخیره هیدروژن آنها به پایان میرسد.
انواع نور ستارهها: ستارگان با سوزاندن هیدروژن به هلیوم در هستههای خود میدرخشند و درطول عمر خود عناصر سنگینتری ایجاد میکنند. اندازه ستارهها و میزان نور آنها متفاوت است. ستارههایی که بزرگتر هستند نور بیشتری نسبت به ستارههای کوچک دارند. بیشتر ستارگان کوچکتر و سردتر از خورشیدند و نور قرمزرنگی دارند. پرنورترین ستارهها ستاره «صلیب جنوبه» و ستاره «بتای قنطورس» هستند. رنگ و نور یک ستاره بستگی به جرم، سن و دمای آن دارد. ستاره پرجرم هنگامیکه به پایان عمر خود نزدیک میشود مانند ستاره «ابط الجوزا» به رنگ قرمز تیره میدرخشد. برخی از ستارهها نامهای گوناگونی در زبان پارسی دارند. گروهی از این نامها از زبان پارسی میانه به ما رسیدهاند مانند ونند، اپوش، تیر، تیشتر، سرویس، میخگاه، اسپور، بشن، یوغ، درفشه (درفشگ)، پسی، پها، پرک، اگست، پارند، مزدهداد.
شباهنگ: شِعرای یمانی، کاروانکُش، وَراهَنگ، شبکش، تیر، تیشتر.
سهیل: پرک، اگست
بزبان: عَیّوق، پارَند، مَزدهداد
نگهبان شمال: سِماک رامح، حارس شمال، حارسالسماء.
کرکس نشسته: نسر واقع، وَنَند.
کرکس پرنده: نسر طائر، یوغ (در پارسی میانه)
زینب امیراحمدی
پایه ششم دبستان غیردولتی موج سپید/ شهرستان مهولات