غزلی از سید حسین متولیان
علیرضا نیاکان
سید حسین متولیان؛ شاعر، نویسنده، کارگردان و بازیگرِ خوب و سرشناسِ کشورمان در سروده جدید خود، از تحولات افغانستان سخن گفت. وی که با فیلم «هزارپا» و کتابهای «سجدههای سر به هوا»، «از اوجِ نی»، «عقلِ مُرکب»، «پشت سرت عاشقانه حرف میزنم»، «جُون، خادمالمهدی» و «عقیق سلیمانی» جوایز مهمی؛ ازجمله جشنواره بینالمللی فجر، جشنواره ملی جوان ایرانی و ... را ازآنِخود کرده، دراینغزلِ تازه با نگاهی مهدوی و شهادتطلبانه تمام آزادیخواهان و آزادگان جهان؛ از چهگوارا تا هزارههای افغانستان و اهالی تخار و بلخ و بدخشان و مزار شریف و پنجشیر را به سرخمنکردن مقابل ابلیس دعوت کرده است. درادامه، غزلِ او را میخوانیم:
به روی شانهی طوفان سوار خواهد شد
همان کسی که به یمنش بهار خواهد شد
کجاست او که به پهپادهای خفاشان
نشان دهد که حرامی شکار خواهد شد
قطار اگر که شنیدید حرفِ رفتن نیست!
فشنگهای دلیران قطار خواهد شد
عصا به دست نگیرید! معجزه ماییم!
عصا به دست نگیرید، مار خواهد شد!
اگر که کج بگذارید پا قسم به امیر
تخار و بلخ و بدخشان مزار خواهد شد!
هر آنکه دست علی افتد، اعتلا یابد
که سرسپردهی او «ذوالفقار» خواهد شد
هزارهها بشتابید! بلبلِ تنها
اگر به عشق بمیرد هزار خواهد شد
به ضربِ پنجهی شیران پنجشیر قسم
هر آنکه زخمه ببیند سهتار خواهد شد
درختها همگی صف کشیدهاند که باز
کدام دار طلب سربدار خواهد شد؟
چریکها چه گواراست خوندل خوردن
به خون نشستهترین سر انار خواهد شد
کسی که خم نکند سر مقابل ابلیس
رفیقِ خلوتِ پروردگار خواهد شد ...