• شماره 2368 -
  • ۱۴۰۰ يکشنبه ۳۰ آبان

جهانی‌شدن و جهان عرب؛ از عصر تنظیمات تا جنبش‌های نوین عربی

لقمان قنبری

«جهانی‌شدن» به‌مثابه فرایندی مرزگشا و تحول‌آفرین، نه‌تنها ساحت عینی زندگی بشر؛ بلکه ساحت نظری علوم اجتماعی در بررسی پدیده‌های اجتماعی را نیز متحول کرده است. در‌این‌راستا می‌توان گفت؛ جهان عرب مانند بسیاری از جوامع طی بیش از 100سال‌گذشته؛ از هنگام آشنایی با مدرنیته غربی و ورود به دوره اصلاحات یا عصر تنظیمات، به‌انحاءمختلف متأثر از جهانی‌شدن بوده. بی‌تردید خروج مدرنیته جهانی‌شده از فضای جغرافیایی اروپای باختری و به‌عبارت‌دیگر جهانی‌شدن آن و رابطه آن با کشورهای غیر‌غربی، شرایطی را برای جوامع عربی پدید آورده که در آن، امکان هرگونه بازگشت قطعی به گذشته به‌صورت یک حرکت اجتماعی و تاریخی، یک‌باربرای‌همیشه دراین‌کشورها از بین رفته. بعلاوه؛ ازآنجاکه جهانی‌شدن ساحت نظری و روشی حاکم بر علوم اجتماعی در تحلیل پدیده‌ها اجتماعی را متحول کرده است، پژوهشگر جهان عرب نیز برای درک و فهم عالمانه‌تر از تحولات داخلی کشورهای عربی، نیازمند کاربست چهارچوب نظری و روش‌شناختی‌ست که فراتر از افق دید ملی و روش‌شناسی ملی‌گرایانه او را در فهم زوایای پیدا و پنهان تحول در جهان عرب کمک کند؛ پس «لقمان قنبری»؛ نویسنده کتاب «جهانی‌شدن و جهان عرب» بر‌این‌باوراست‌که در عصر جهانی‌شدن، صرفاً با «روش‌شناسی ملی‌گرایانه» و با افق دید ملی و بی‌تأمل در پدیده جهانی‌شدن، مطالعه و فهم تحول در صورت‌بندی جهان عرب؛ به‌ویژه درک رابطه جهانی‌شدن با جنبش‌های نوین عربی چندان سودبخش نخواهد بود. این کتاب، پس از بیان بنیان‌های نظری جامعه‌شناسی جهانی‌شدن، برای توصیف و تبیین چگونگی تأثیر جهانی‌شدن بر ساخت عینی و ملموس جهان عرب، بر دیدگاه‌های نظریه‌پردازان معروف به «ترانسفورمیشنالیست‌ها» (Transformationalism) یا «تحول‌گرایان» متمرکز شده؛ زیرا رویکرد تحول‌گرایان ازیک‌سو، جهانی‌شدن را پیامد مدرنیته و یک فرایند غیرقابل‌اجتناب و برگشت‌ناپذیر تصور می‌کنند؛ و ازسوی‌دیگر، باتأکیدبر منطق دیالکتیکی نهفته در مدرنیته جهانی، امکان تبیینی منعطف، زمینه‌مند، لوکالی و «بازاندیشانه» از رابطه جهانی‌شدن با جنبش‌های نوین عربی را برای محقق فراهم می‌کنند. بعلاوه؛ ازمنظر روش‌شناختی نیز پژوهش بر منطق جهان-محلی‌گرایی روش‌شناختی یا گلوکالیزیشن روش‌شناختی تمرکز داد. کلاً درجهت آسان‌سازی درک و سازمان‌دهی هرچه‌بیشتر مطالب این پژوهش، کلیت متن کتاب در پنج‌فصل طرح‌ریزی و تقسیم‌بندی شده: در فصل اول، نویسنده با استعانت از مباحث نظری «جامعه‌شناسی جهانی‌شدن» به بررسی مفهوم و تاریخچه جهانی‌شدن و ذکر رویکردها (جهانگرایان، شکاکان/بدبین‌ها، تحول‌گرایان) و نهایتاً بررسی تحولات روش‌شناختی (گذار از ملی‌گرایی روش‌شناختی به جهان-محلی‌گرایی روش‌شناختی) در علوم اجتماعی در بستر جهانی‌شدن پرداخته است. در فصل دوم، تحت‌عنوان «جهانی‌شدن و جهان عرب» به فهم رابطه بین جهانی‌شدن و چگونگی تأثیرگذاری این پدیده بر دگرگونی در کشورهای عربی پرداخته شده. این‌فصل به دو قسمت تقسیم شده است: در قسمت نخست تحت‌عنوان «مدرنیته جهانی و عصر تنظیمات در جهان عرب»، به شرح رودررویی و آشنایی روشنفکران و سیاست‌ورزان اواخر دوره امپراتوری عثمانی با مدرنیته جهانی‌شده به‌مثابه دوره نخست رسوخ جهانی‌شدن در جوامع عربی، پرداخته شده است؛ و در قسمت دوم تحت‌عنوان «مدرنیته جهانی‌شده و فرایند دولت‌سازی در جهان عرب»، نویسنده به بررسی تأثیر مرحله دوم جهانی‌شدن (بعد از جنگ جهانی اول و دوم) بر روی جهان عرب تمرکز کرده؛ همچنین نویسنده سعی کرده تا در دنباله این‌قسمت به مباحثی نظیرِ نقش استعمار در دولت‌سازی عربی و تفاوت دولت‌سازی در غرب با جهان عرب و سرانجام به بررسی حاکمیت ایدئولوژی‌های ناسیونالیستی، پان‌عربیسم و اسلام‌گرایی و نسبت آن‌ها با جهانی‌شدن بپردازد. فصل سوم کتاب به جهانی‌شدن و دگرگونی شتابان در جهان عرب اختصاص داده شده. این‌فصل، دوره زمانی دهه‌های 1980 به‌بعد تا ظهور خیزش‌ها و جنبش‌های نوین عربی (2010) را شامل می‌شود. نگارنده سعی کرده ابعاد اقتصاد، فرهنگی و سیاسی جهانی‌شدن را در سپهر اقتصادی، فرهنگی و به‌ویژه در سپهر سیاسی جهان عرب موردبررسی قرار دهد. در فصل چهارم کتاب باعنوان «جهانی‌شدن و جنبش‌های نوین عربی»، نگارنده ضمن بیان رابطه بین جهانی‌شدن و جنبش‌های اجتماعی، به‌طور ویژه به فهم رابطه بین جهانی‌شدن با جنبش‌های نوین عربی پرداخته. همچنین به‌صورت موردی، مختصات داخلی کشورهایی که آماج جنبش‌های نوین عربی بودند را بررسی کرده. در ادامه همین مبحث، متغیرهای داخلی (مطابق با ملی‌گرایی روش‌شناختی) و خارجی (مطابق با جهان‌گرایی روش‌شناختی) و تأثیر آن‌ها در پیدایش جنبش‌های نوین عربی بررسی شده است. درنهایت در فصل پنجم باعنوان «جهانی-محلی‌گرایی روش‌شناختی و نتایج متفاوت جنبش‌های نوین عربی» درجه اول و در چهارچوب دیالکتیک ساخت جهانی و ساخت محلی (ملی) یا روش‌شناسی جهان-محلی‌گرایانه رابطه دیالکتیک امر جهانی با ساخت محلی این کشورها در قالب چهار ساخت؛ سیاسی، اقتصادی، فرهنگی-اجتماعی و فناورانه (فناوری‌های نوین ارتباطی) بررسی شده؛ و در درجه دوم و در چهارچوب جهان-محلی‌گرایی روش‌شناختی، بروندادهای متفاوت در فرجام جنبش‌های نوین عربی در قالب سه مدل؛ گذار نسبتاً مسالمت‌آمیز (تونس و مصر)، مدل جنگ داخلی لیبی، سوریه، یمن و مدل پیشگیرانه (عربستان و کشوهای حوزه خلیج‌ فارس) بررسی و تبیین شده است. درنهایت، درک هر‌چه‌ژرف‌تر و علمی‌تر از چگونگی تأثیرگذاری جهانی‌شدن بر تحول درصورت بندی جوامع عربی؛ به‌ویژه تأثیر این پدیده بر کیفیت ظهور جنبش‌های اجتماعی همراه با بروندادهای متفاوت در رأس اهداف این کتاب است. بعلاوه؛ فقدان داده‌های سامانمند جمع‌آوری‌شده و فقدان اطلاعات معتبر از این تحولات، سیال‌بودن وقایع میدانی مربوط به این تحولات و عدم‌امکان مطالعه میدانی توسط محقق، از موانع و مشکلات فراروی محقق درطول این پژوهش بوده‌اند.
*دکترای علوم سیاسی

 

عنوان کامل: جهانی‌شدن و جهان عرب؛ از عصر تنظیمات تا جنبش‌های نوین عربی
نویسنده: دکتر لقمان قنبری
ناشر: نگاه معاصر
مجموعه: دانش جان
سال انتشار: ۱۴۰۰
نوبت چاپ: اول
قطع کتاب: رقعی
تعداد صفحات: 221‌صفحه
قیمت: 50هزارتومان

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه