• شماره 3051 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۶ فروردين

اسرائیل چگونه از خویشتن‌داری ایران سوء‌استفاده کرد؟

ساعت صفر مجازات!

رژیم صهیونیستی با احساس ترس و خطر از پاسخ ایران به حمله تروریستی به کنسولگری کشورمان در دمشق، دست‌به‌دامن حامیان غربی خود برای میانجیگری و خویشتن‌داری ایران شده است. با نزدیک‌شدن به «ساعت صفر مجازات رژیم صهیونیستی» درپاسخ‌به حمله جنایت‌کارانه به ساختمان کنسولی سفارت ایران، این رژیم علی‌رغم لفاظی و تهدید کشورمان، در اوج ترس و استیصال دست به دامان حامیان غربی و اروپایی خود برای میانجیگری و انصراف ایران از مجازات قانونی این رژیم شده. مجسمه «الهه عدالت» اصلی‌ترین نماد علم حقوق به‌شمار می‌آید. این نماد که در اکثر دادگاه‌ها و اماکن قضایی نقش بسته است، سه رکن اساسی دارد. ترازوی عدالت، چشمان بسته الهه عدالت و ازهمه‌مهم‌تر شمشیری در دست الهه عدالت! دانشمندان و صاحب‌نظران علم حقوق اساسی‌ترین ضامن حیات و تداوم قانون را ضمانت اجرا و ابزار تنبیه درصورت تخطی؛ یعنی همان «شمشیر الهه عدالت» دانسته و می‌دانند. این‌مسئله در داخل مرزهای یک کشور به‌وسیله دولت (State) صورت پذیرفته و دولت در مقام مرجع اقتدار، ضمانت اجرای هر قانون و همچنین تنبیه‌کننده تخطی کننده از قانون و مجرمان است. گرچه هیچ مرجع اقتداری فوق دولت‌ها و بازیگران در سطح بین‌المللی وجود نداشته و با فضای آنارشی (فاقد مرجع اقتدار مرکزی و حالت بی‌رأسی) روبرو هستیم؛ ولی دولت‌ها برای تنظیم روابط بین خویش اقدام به انعقاد قراردادها، پیمان‌ها و توافق‌نامه‌ها و همچنین تشکیل نهادها و سازمان‌های بین‌المللی و نیز رژیم‌های بین‌المللی می‌کنند. توافق‌نامه‌ها، پیمان‌ها با پایبندی اعضا به حیاتشان ادامه داده و با تخطی هر بازیگر عضو و غیرعضو از هم فرومی‌پاشد. دراین‌میان، «ابزارهای تنبیهی» می‌تواند تداوم رعایت قوانین را تضمین کند.

حمله روز دوشنبه؛ ۱۳ فروردین‌ماه به ساختمان کنسولی سفارت ایران در دمشق، درحالی انجام شد که برخلاف نص صریح مقررات بین‌المللی و به‌ویژه کنوانسیون روابط دیپلماتیک ۱۹۶۱ وین، کنوانسیون راجع به پیشگیری و مجازات جرائم علیه اشخاص موردحمایت بین‌المللی (ازجمله مأموران دیپلماتیک) ۱۹۷۳ و منشور ملل متحد؛ این‌اقدام کاملاً برخلاف قوانین بین‌المللی بوده و لزوم اقدام تنبیهی علیه متجاوز بیش‌ازهمه برای تداوم حیات این قوانین احساس می‌شد. بااین‌وجود، طی تقریباً دوهفته‌ای ‌که از این حمله می‌گذرد، نهادهای بین‌المللی تحت‌سلطه حامیان غربی رژیم صهیونیستی، در رویکردی عجیب، نه‌تنها این بازیگر جعلی و غیرقانونی یعنی اسرائیل را مورد پیگرد و بازخواست قرار نداده‌اند؛ بلکه حتی از صدور بیانیه‌ای در محکومیت این‌اقدام نیز دریغ ورزیده‌اند؛ تاجایی‌که می‌توان گفت غرب با حمایت از اسرائیل، کمر به نابودی حقوق بین‌الملل بسته است. جوامع اروپایی درحالی در تماس‌های متعدد با مقامات کشورمان سعی در «خویشتن‌داری ایران» و جلوگیری از مجازات رژیم صهیونیستی توسط کشورمان دارند که درست در نقطه مقابل، اگر کوچک‌ترین حمله نظامی به اماکن دیپلماتیک آنان در هر نقطه‌ای از جهان صورت می‌گرفت، علاوه‌بر استفاده از ابزار نهادهای بین‌المللی (همچون سازمان ملل و شورای امنیت)؛ با شدیدترین وجه ممکن به حمله پاسخ می‌دادند. دراین‌راستا، حسین امیرعبداللهیان؛ وزیر امور خارجه کشور نیز طی تماس‌های تلفنی مقامات اروپایی، این‌نکته را گوشزد کرد که اگر مثل چنین حمله‌ای در اوکراین به اماکن دیپلماتیک کشورهای غربی صورت می‌پذیرفت، آنان چه رفتاری از خود نشان می‌دادند؟ این استاندارد دوگانه و دورویی واضح غرب که موردانتقاد اکثر کشورهای جهان نیز قرار گرفته، نه‌تنها دستاوردی برای آنان نداشته؛ بلکه بیش‌ازهمه غرب و حامیان غربی رژیم جنایتکار صهیونیستی را در چشم جهان منفور کرده و می‌کند. غربی‌هایی که هر اتفاقی در جنگ اوکراین را با شدت هرچه‌بیشتر پیگیری و محکوم می‌کردند، با حمایت از جنایات و نسل‌کشی صهیونیست‌ها در غزه و همچنین حملات تروریستی و جنایت‌کارانه آنان به مواضع محور مقاومت و اماکن مرتبط با ایران، دیوانگانی همچون نتانیاهو را در بیراهه ظلم خود تشویق؛ و بیش‌ازهمه به اعتبار نهادهای بین‌المللی خدشه وارد کردند. جمهوری اسلامی ایران طی روزهای گذشته بارها کشورهای جهان و بالأخص حامیان غربی رژیم صهیونیستی را به واکنش قانونی و تنبیه این رژیم بر طبق قواعد حقوق بین‌الملل فراخوانده و دعوت کرده؛ ولی همان‌طورکه پیش‌تر نیز اشاره شد: این‌کشورها نه‌تنها هیچ اقدام مؤثری را در قبال حمله غیرقانونی و جنایت‌کارانه رژیم صهیونیستی در دستورکار خود قرار ندادند؛ که حتی در لفظ و بیانیه نیز به محکومیت این حمله اقدام نکرده و متأسفانه از این رژیم در برابر مجازات احتمالی ایران اعلام پشتیبانی نیز می‌کنند. دراین‌شرایط، ایران به‌عنوان «شمشیر عدالت»، با مجازات این رژیم، تداوم حیات قوانین بین‌المللی را تضمین؛ و رژیم متجاوز و مجرم صهیونیستی را تنبیه خواهد کرد. آن‌طورکه از شواهد و مواضع مقامات عالی‌رتبه ایران برمی‌آید، ضربه به اسرائیل «قطعی» شده و درباره سناریوها و نحوه پاسخ جمع‌بندی نهایی صورت گرفته. نگرانی مقامات رژیم صهیونیستی ازاین‌روست‌که اقدام تلافی‌جویانه ازمنظر حقوقی و عرف بین‌الملل کاملاً دارای «مشروعیت قانونی» خواهد بود؛ ازاین‌رو، مقامات این رژیم؛ ازجمله وزیر دفاع اسرائیل گفته است: «ما مسئولیت حمله به سفارت ایران را نپذیرفتیم و خواهان جنگ با ایران نیستیم!» نگرانی صهیونیست‌ها در اتمسفری رخ می‌دهد که بی‌‌تردید این‌روزها بحرانی‌ترین لحظات اشغالگران در سراسر تاریخ ۷۸‌ساله پس از اشغال فلسطین است. اسرائیل حالا دیگر در «فرسایشی‌ترین» جنگ تاریخش؛ آن‌هم بدون تحقق حتی یکی از اهداف اعلام‌شده جنگی گرفتار آمده، شمال و جنوبش به متروکه‌ای تبدیل؛ و به‌طرز بی‌سابقه‌ای در جهان منفور، مطرود و منزوی شده؛ و البته شاید مهم‌ترازهمه ایده زندگی در سرزمین موعود زیر سایه اختراع «دولت یهود» برای همیشه رنگ باخته است. درکناراین‌ها، «مقاومت غزه» صهیونیست‌ها را به «بی‌دولتی» کشانده است. طی یک‌ماه‌گذشته در سرزمین‌های اشغالی یک «دولت‌دردولت» تشکیل شده که براساس‌آن؛ مخالفان نتانیاهو نظیر «بنی گانتس» و «یائیر لاپید»، بدون هماهنگی با کابینه اسرائیل، به آمریکا سفر کرده و کاخ سفید هم پذیرای آن‌ها شده است! شکاف‌ها و بحران‌های داخلی ساختار سیاسی اسرائیل را به مرز فروپاشی رسانده که در اعتراض‌های خیابانی این‌شب‌ها در تل‌آویو علیه ادامه جنگ و بحران‌آفرینی‌ها پس از خدمت سربازی «ارتدکس‌های صهیونیست» نمودار شده. در طرف دیگر، مؤتلفین تندروی نتانیاهو نظیرِ «ایتامار بن-گویر» قرار دارند که رهبر «لیکود» را تهدید کرده اگر حمله به رفح را متوقف کند، دیگر نخست‌وزیر نخواهد بود! این‌وضعیت رژیم صهیونیستی و بنیامین نتانیاهو است! درچنین‌شرایطی، اسرائیلی‌ها باید برای اولین‌بار منتظر «پاسخ نظامی قاطع و مستقیم ایران» باشند. اگرچه اسرائیل طی شش‌ماه‌گذشته و در جریان جنگ غزه اقدامات تروریستی خود در قبال مستشاران نظامی ایران در سوریه را در چندنوبت دنبال کرد؛ اما تمام این عملیات‌ها در چارچوب راهبرد نامتقارن «جنگ در سایه» و با هدف تله‌گذاری برای تهران جهت کشاندن ایران به مهلکه‌ای بود که تل‌آویو در آن گرفتار شده بود. براین‌مبنا؛ کابینه جنگی رژیم صهیونیستی کوشید در تداوم استراتژی قدیمی این رژیم؛ «دکترین بن-گوریون» با صدور بحران به خارج از فلسطین اشغالی و «توزیع رنج» میان ایران و ایالات‌متحده، منازعه را گسترش داده و راه فراری برای خود ایجاد کند. در همه این‌مراحل، تهران عملیات‌های ترور اسرائیل را «اقدامات ایذایی» ارزیابی می‌کرد که نمی‌تواند این رژیم را از باتلاق غزه نجات دهد و طناب را از دور گردن صهیونیست‌ها باز کند. تلاش‌های اتاق‌فکر جنگی رژیم صهیونیستی با اتخاذ رویکرد «کنترل تنش» و «مدیریت سطح تنش» توسط تهران و واشنگتن تاحدزیادی خنثی شد؛ اما تل‌آویو پا را فراتر از ماجراجویی همیشگی گذاشت و با برهم‌زدن «قواعد درگیری»، به‌طور مستقیم به اماکن دیپلماتیک ایران حمله کرد که برمبنای موازین بین‌المللی، عرف و حقوق بین‌الملل از مصونیت برخوردار است. به‌این‌ترتیب، رژیم صهیونیستی از خطوط قرمز عبور کرده است. برای ایران؛ که «بازیگر عقلانی» در منطقه و سیاست بین‌الملل است، عزیمت اسرائیل به‌این‌نقطه دیگر قابل‌تحمل نیست و برمبنای راهبرد تعریف‌شده دفاعی و موازنه‌ساز کشورمان، عدم‌برخورد با رژیم صهیونیستی می‌تواند به‌معنای آسیب‌دیدن «بازدارندگی» جمهوری اسلامی باشد که رفتار دولت-ملت ایران در یک جهان آنارشیک را شکل می‌دهد. ایران، مقدمات تأدیب صهیونیست‌ها را فراهم کرده و گام‌های کافی را دراین‌‌باره برداشته و در وهله اول، مسیر دیپلماتیک را پیمود و دراین‌راستا با ابتکار روسیه، «نشست اضطراری» در سازمان ملل درباره حمله به سفارت ایران برگزار شد. نیویورک، میزبان نبرد دیپلماتیک و حقوقی تهران و واشنگتن شد و طی آن، نماینده ایران بر حق قانونی کشورمان درپاسخ‌به اسرائیل تصریح کرد. در گام دوم، ایران در سایه دیپلماسی «بک‌چنل» از ایالات‌متحده خواست در مرحله تلافی ایران، خود را کنار بکشد. ایران و ایالات‌متحده از اولین‌روزهای حمله به سفارت ایران در سوریه پیام‌های متعددی مبادله کردند که منعکس‌کننده هشدار صریح تهران به کاخ سفید دررابطه‌با هرگونه مداخله این‌کشور در پاسخ ایران به اهداف صهیونیستی بود؛ چنانکه معاون سیاسی رئیس‌جمهوری اعلام کرد؛ ایران به آمریکا هشدار داد کنار بکشد تا ضربه نخورد. به‌گفته محمد جمشیدی؛ کاخ سفید هم از ایران درخواست کرد به «اهداف آمریکایی» حمله نشود. ایالات‌متحده پس از پیام‌هایی که از تهران درباره مسؤولیت واشنگتن نسبت به حمله اسرائیل به کنسولگری ایران دریافت کرد، خود را به بی‌اطلاعی از وقوع این حمله زد. دیپلمات‌ها و مقامات نظامی دولت بایدن از بیم پیامدهای دیوانگی صهیونیست‌ها در هدف‌قراردادن کنسولگری ایران، ادعا کردند اسرائیل آن‌ها را مطلع نکرده! این ادعاها در شرایطی مطرح شد که سابقه اقدامات صهیونیست‌ها نشان می‌دهد: نزدیک به محال است که دررابطه‌با ‌چنین موضوعات حساسی که پای ایالات‌متحده را نیز به‌میان می‌کشد، تل‌آویو بدون هماهنگی با کاخ سفید عمل کند. دراین‌رابطه، «نیویورک‌تایمز» دوشنبه پیش نوشت: «بااینکه مقامات نظامی اسرائیلی به این روزنامه گفته‌اند این حمله کار آن‌ها بوده، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا می‌گوید که ما درحال‌جمع‌آوری اطلاعاتیم که کدام کشور این حمله را انجام داده! وقتی اسرائیل همه کارهایش را با سیا و پنتاگون و دولت آمریکا هماهنگ می‌کند، این‌نوع حرف‌زدن به‌معنای تأیید غیرعلنی و سکوت علنی‌ست». حسین امیرعبداللهیان (وزیر امور خارجه ایران) سه‌شنبه گذشته در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت: «درپی حمله تروریستی رژیم اسرائیل به ساختمان دیپلماتیک کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق و شهادت چندنفر از مستشاران رسمی نظامی کشورمان، مقام سفارت سوئیس به‌عنوان حافظ منافع آمریکا در ایران، ساعت ۴۵‌دقیقه بامداد امروز (سه‌شنبه) توسط مدیرکل آمریکا به وزارت خارجه فراخوانده شد. دراین‌احضار، ابعاد حمله تروریستی و جنایت رژیم اسرائیل تبیین شد و مسؤولیت دولت آمریکا موردتأکید قرار گرفت. پیام مهمی به دولت آمریکا به‌عنوان حامی رژیم صهیونیستی ارسال شد. آمریکا باید پاسخگو باشد». بعد از پیام مهم ایران به ایالات‌متحده، جان کربی (هماهنگ‌کننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی کاخ سفید) اعلام کرد که واشنگتن نقشی در حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نداشته است. او در نشستی خبری درپاسخ‌به‌سؤالی مبنی‌براینکه آیا آمریکا انتظار دارد ایران حمله در دمشق را تلافی کند؟ گفت: «نمی‌توانم تصمیم رهبر عالی ایران یا سپاه را پیش‌بینی کنم؛ اما صریحاً می‌گویم ما هیچ نقشی در حمله دمشق نداشتیم و به‌هیچ‌وجه بخشی‌ازآن نبودیم». پس از ژنرال کربی، نوبت معاون سخنگوی پنتاگون بود که اعلام کند کشورش از حمله اطلاعی نداشته است. سابرینا سینگ ادعا کرد اسرائیلی‌ها درباره حمله یا هدف موردنظر در دمشق، به آمریکا اطلاع نداده بودند. او در یک جلسه مطبوعاتی گفت: «واشنگتن از حمله به مراکز دیپلماتیک حمایت نمی‌کند. ما در کانال‌های خصوصی به ایران ‌صراحتاً اعلام کرده‌ایم مسئول حمله‌ای که در دمشق رخ داد، نیستیم. مجدداً تأکید می‌کنم آمریکا هیچ دخالتی در آن حمله نداشت و ازقبل اطلاعی درباره این حمله نداشتیم. آمریکا با ایران تماس گرفت؛ زیرا می‌خواست عدم‌دخالت خود دراین‌حمله را در میان تنش‌های بالا در منطقه به‌وضوح بیان کند». پس از این دو مقام دولت بایدن، معاون سفیر آمریکا در سازمان ملل هم در نشست شورای امنیت سازمان ملل گفت «واشنگتن هیچ دخالتی» در حمله به کنسولگری ایران در سوریه؛ و «از این حمله خبر اولیه» نداشته است. رابرت وود در نشست اضطراری شورای امنیت درباره حمله رژیم اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق سوریه در سخنانش از تأیید دخالت اسرائیل در حمله خودداری کرد. در فضای داخلی آمریکا، رسانه‌های این‌کشور به دولت بایدن یادآور می‌شوند که نباید پای ایالات‌متحده را به تله‌ای که دولت ورشکسته نتانیاهو برای گرفتارکردن آمریکا در مخمصه جنگ گذاشته، باز کند. نخبگان آمریکایی هم طی روزهای گذشته هشدارهای مشابهی دراین‌باره داده‌اند که کاخ سفید نباید اسیر سوءمحاسبه شود و آمریکا را در گرفتاری‌ نخست‌وزیر درحال‌سقوط اسرائیل شریک کند؛ ازجمله پروفسور جان‌مرشایمر (نظریه‌پرداز مشهور واقع‌گرای آمریکایی روابط بین‌الملل و خالق نظریه «رئالیسم تهاجمی») که معتقد است هدف اسرائیل، کشاندن پای آمریکا به جنگ است. او درگفت‌وگوبا برنامه System Update عنوان کرد: «هدف اسرائیل از حمله به کنسولگری ایران این‌است‌که آمریکا را به جنگ با ایران یا حزب‌الله بکشاند و این اصلاً برای ایالات‌متحده خوب نیست». به‌گفته مرشایمر؛ آمریکا نه‌تنها خواستار نبرد با ایران و حزب‌الله نیست؛ بلکه تمایلی به نبرد با انصارالله نیز ندارد. حضور نظامی آمریکا در خلیج‌فارس و مدیترانه صرفاً برای افزایش بازدارندگی بوده، نه برای آمادگی جهت نبرد. ایالات‌متحده خواستار ورود به هیچ نبردی در خاورمیانه نیست. پایگاه «ریسپانسیبل استیت کرافت» در مقاله‌ای هشدار داد در معادله بازدارندگی ایران علیه اسرائیل، واشنگتن باید از تل‌آویو «فاصله» بگیرد. این رسانه آمریکایی نوشت: «حمله به محوطه سفارت ایران علاوه‌براینکه به‌اندازه بسیاری حملات هوایی قبل اسرائیل یک اقدام تجاوزکارانه در سوریه بود؛ یک حمله مستقیم به ایران بود. با نگاهی حساب‌شده‌تر، همان‌طورکه نیاز به بازگرداندن بازدارندگی اغلب به‌عنوان توجیه پاسخ‌های خشونت‌آمیز ایالات‌متحده یا اسرائیل شنیده می‌شود، چنین محاسباتی می‌تواند در تصمیم‌گیری‌های ایران به‌چشم بیاید. یک‌روز پس از حمله، آیت‌الله علی خامنه‌ای؛ رهبر عالی ایران گفت اسرائیل مجازات خواهد شد. نماینده ایران در شورای امنیت سازمان ملل هم بر حق ایران برای پاسخ قاطع به چنین اقدام مذموم تأکید کرد. دلیل اصلی اینکه تنش‌های منطقه‌ای با محوریت شرایط غم‌انگیز نوار غزه بیش‌ازآنچه تاکنون بوده، تشدید نشده، خویشتن‌داری ایران است که طی شش‌ماه پس از حمله حماس به جنوب اسرائیل نشان داده؛ اما ایران به‌نحوی به حمله اسرائیل پاسخ خواهد داد. پیش‌بینی دقیق اینکه از کدام‌یک از گزینه‌های موجود استفاده خواهد کرد، دشوار خواهد بود. تنها چیزی‌که می‌توان بااطمینان گفت این‌است‌که پاسخ‌های ایران در زمان‌ها و مکان‌هایی‌که تهران انتخاب می‌کند، خواهد بود. چندین خط احتمالی از گمانه‌زنی‌ها می‌تواند درباره انگیزه‌های اسرائیل برای حمله به محوطه سفارت در دمشق اعمال شود؛ اما بمباران کنسولگری ایران در دمشق به‌اندازه‌کافی تشدیدکننده بحران (و گسترش تجاوزات اسرائیل علیه قوانین جنگ) بود که احتمالاً منعکس‌کننده تصمیم حساب‌شده در بالاترین سطوح دولت نتانیاهو بود. این حمله، بخشی از تلاش برای ایجاد راه خروج از وضعیتی‌ست که در آن هدف اعلامی‌ نابودی حماس دورازدسترس است، انزوای جهانی اسرائیل به‌دلیل اقداماتش در غزه غیرقابل‌انکار است و پشتیبانی آمریکا از اسرائیل نیز به‌صورت خودکار به‌وضوح کمتر شده است. برای شخص نتانیاهو، تشدید و گسترش جنگ، تاآنجاکه به‌معنای ادامه آن به‌طور نامحدود است؛ تنها امید آشکار برای دورزدن مشکلات سیاسی و حقوقی خود است. جنگ با ایران، به‌دلایل بسیاری؛ ازجمله هزینه‌های مستقیم انسانی و مادی، اختلال در فعالیت‌های اقتصادی که آمریکایی‌ها را متأثر می‌‌کند و نارضایتی خارجی که منجر به انتقام‌جویی‌های خشونت‌آمیز بیشتر می‌شود، برای منافع آمریکا بسیار مضر است. اجتناب از این جنگ، نه‌تنها نیازمند دولتمردانی ماهر در برخورد تاکتیکی با بحران‌هاست؛ بلکه به فاصله‌گیری استراتژیکی‌تر از روابط عجیب با اسرائیل که ایالات‌متحده را وارد وضعیت دشوار و خطرناک کنونی کرده، نیاز دارد. ایالات‌متحده باید از تصورات فرسوده درباره‌اینکه چه‌کسی متحد و چه‌کسی دشمن است، دور شود و به‌این‌نکته توجه کند که چه‌کسی متجاوز است و چه‌کسی نیست». تهران حالا تصمیم گرفته به جولان ماجراجویی‌های تل‌آویو خاتمه دهد. واکنش هیستریک مقامات اسرائیل شاید ناشی از آگاهی نسبت آن‌چیزی‌ست‌که انتظارشان را می‌کشد.

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه