موافقان و مخالفان انتخاب «بدون تاریخ، بدون امضاء» برای اسکار
بالاتر از سیاهی رنگی نیست؟!
انتخاب فیلم سینمایی «بدون تاریخ، بدون امضاء» ساخته وحید جلیلوند؛ بهعنوانِ نماینده سینمای ایران در آکادمی اسکار، علاوهبر موافقان پروپاقرص؛ مخالفانی جدی هم دارد. بهگزارشِایرنا؛ بعداز دو اسکاری که اصغر فرهادی؛ کارگردان مطرح سینمای ایران برای فیلمهای «جدایی نادر از سیمین» و «فروشنده» در سالهای 2012 و 2017 دریافت کرد؛ بهنظر میرسد که انتخاب نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار، با رویکردی جدید همراه شد. درواقع، تا پیشاز دریافت این دو اسکار فرهادی، تنها یکبار فیلم «بچههای آسمان» ساخته مجید مجیدی؛ درمیانِ پنج فیلم نهایی اسکار قرار گرفته بود و کمتر شانسی برای فیلمهای ایرانی وجود داشت اما حالا داستان فرق کرده و انتخابکنندگان نماینده ایران در اسکار همواره به تکرار اسکار فرهادی امیدوارند. برهمیناساس، برخی از منتقدان آثار معرفیشده به اسکار معتقدند که هیئت انتخاب ایرانی این بخش بهجایِ توجه به آثاری که آرمانهای انقلاب و ایران را پیگیری میکند، بیشتر به فیلمهایی رأی میدهند که موردِتوجه غربیهاست و بهاصطلاح فیلم جشنوارهای هستند.
محسن محسنینسب؛ کارگردان سینما درباره انتخاب فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء» بهعنوانِ نماینده ایران در اسکار، گفت: «این فیلم، بهلحاظِ قواعد فیلمسازی، از آثار خوب سینمای ایران بهحساب میآید اما در جهانی که به فرهنگ و تمدن ما اینهمه توجه میشود، قطعاً این فیلم نمیتواند نماینده مناسبی برای فرهنگ ایرانی باشد». وی تأکید کرد: «باید تلاش کنیم که نماینده ایران در خارج از کشور، از میان آثاری انتخاب شود که تجلی اراده ملی، تمدن و قهرمانان ایران باشد». کارگردان فیلم سینمایی «شاخ کرگدن» افزود: «آمریکاییها نسبت به فرهنگ و تمدن ما انواع و اقسام تهمتها و اغراقها را مطرح میکنند، بعد ما فیلمی مثل بدون تاریخ، بدون امضاء را با این فضای سیاه بهعنوانِ نماینده ایران به اسکار میفرستیم؛ یعنی سخنان آنها را تائید کردهایم». این تهیهکننده و کارگردان سینما با انتقاد از رویکردی که سبب میشود تا افراد تنها بهصرفِ برخورداری از شهرت وارد حرفه تهیهکنندگی شوند، گفت: «احسان علیخانی که یکشبه بهعنوانِ تهیهکننده این فیلم معرفی شده؛ درواقع، حضورش توهین به افرادی مثل من است که سالها در سینمای ایران زحمت کشیدهایم و پلهپله دراینعرصه رشد کردهایم». محسنینسب یکیاز انتقادات خود به منتخب ایران برای اسکار را نبود نشانهای از غرور ملی و ایرانی در فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء» دانست و بر ضرورت ارائه راهکاری سازنده برای انتخاب و معرفی فیلم به جشنواره اسکار تأکید کرد. کارگردان فیلم سینمایی «ستارههای رقصان» پیشنهاد کرد تا موضوعات مختلفی همسو با عزت و غرور ملی تعریف شود و مدیران سینمایی اعلام کنند که آثاری بهاینمضامین به اسکار معرفی خواهد شد و کارگردان فیلمهای معرفیشده، سال بعد برای ساخت اثر بعدی کمک مالی دریافت خواهند کرد؛ آنوقت خواهید دید که چهتعداد آثار باکیفیت درباره عزت ملی ساخته میشود.
شهرام خرازیها؛ نویسنده و منتقد سینما نیز درباره انتخاب فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء» بهعنوانِ نماینده ایران در اسکار، گفت: «این فیلم را برخلافِ برخی اظهارِنظرها اصلاً اثری سیاه نمیدانم؛ چراکه در «بدون تاریخ، بدون امضاء» افرادی باسواد، تحصیلکرده و پزشک در مقابل فردی فقیر و معتاد قرار میگیرند؛ اتفاقی که ممکن است در هر کشوری بیفتد. بهنظرم این فیلم، اثری شاخص و باکیفیت است». وی تأکید کرد: «البته اگر قرار بود من درباره نماینده سینمای ایران به اسکار نظر بدهم، قطعاً فیلم سهیلا شماره 17 را انتخاب میکردم؛ چون معتقدم این فیلم، شانس بیشتری برای انتخابشدن در اسکار دارد». خرازیها خاطرنشان کرد: «فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء درعینِحال که بهنظرم اثری باکیفیت و قابل احترام است؛ اما کارکرد فیلم بیشتر داخلیست؛ یعنی بیننده داخلی از دیدن آن لذت میبرد». وی به فیلمهای ایرانی حاضر در بخش مسابقه جشنواره جهانی فیلم فجر نیز اشاره کرد و گفت: «اینکه ازمیانِ فیلمهای ایرانی حاضر در جشنواره بهجز تنگه ابوقریب، هیچیک از 15 نامزد نهایی فیلمهای ایرانی برای اسکار نیستند، مسئلهای قابلِتأمل و سؤالبرانگیز است». خرازیها افزود: «این، یک تناقض بهحساب میآید که اگر آثار ایرانی حاضر در جشنواره جهانی فجر خوب هستند؛ چرا درمیانِ نامزدهای اسکار نیستند و اگر خوب نیستند، چرا برای جشنواره انتخاب شدهاند؟» این نویسند و منتقد سینما تصریح کرد: «برای رفع این سوءِتفاهمها باید معیارهایی را برای انتخاب آثار ایرانی حاضر در جشنوارههای خارجی و اسکار درنظر گرفت».
کامبوزیا پرتوی نیز درباره انتخاب فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء» بهعنوانِ نماینده ایران در اسکار، گفت: «متأسفانه فیلم را ندیدهام اما تعریف آنرا زیاد شنیدهام و در جشنوارههای مختلف نیز جوایز خوبی کسب کرده است». نویسنده فیلم «محمد رسولالله (ص)» خاطرنشان کرد: «باید به کارشناسهایی که این اثر را بهعنوانِ نماینده سینمای ایران انتخاب کردهاند، احترام بگذاریم. حتماً آنها نیز تلاش کردهاند مانند خود سینما صادقانه انتخاب کنند».
مسعود اطیابی؛ کارگردان سینما نیز درباره انتخاب فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء» بهعنوانِ نماینده ایران در اسکار، گفت: «این فیلم را دیدهام و بهنظرم اثر خوبیست اما باتوجهبه شرایط روز جامعه، آثاری مثل بدون تاریخ، بدون امضاء اگر نماینده سینمای ایران در خارج از کشور نباشند، بهتر است». وی افزود: «این فیلم در دورهای که رسانهها علیه ایران اخبار منفی منعکس میکنند، نمیتواند انتخاب مناسبی باشد؛ ضمنِاینکه چنین آثاری بیشتر کارکرد داخلی دارند». اطیابی ادامه داد: «البته حالا که فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء بهعنوانِ نماینده ایران در اسکار معرفی شده است، باید از آن حمایت کنیم تا موفقیتی دیگر برای سینمای ایران بهدست آورد». وی بابیاناینکه باید در انتخاب فیلم برای اسکار تجدیدِنظر کلی کنیم، گفت: «متأسفانه مدتهاست که تنها چندنفر برای سینمای ایران تصمیمگیری میکنند که بهنظرم وقت آن رسیده تا این افراد تغییر کنند». این تهیهکننده و کارگردان سینما خاطرنشان کرد: «درواقع، ابتدا باید درباره افرادیکه سالهاست درباره انتخاب فیلمهای ایرانی به جشنوارههای خارجی تصمیمگیری میکنند، تجدیدِنظر کنیم تا بعد، درباره معیارهای فیلم خوب برای معرفی به اسکار بحث شود». اطیابی بااشارهبهاینکه این افراد متأسفانه نگاه ملی ندارند، گفت: «بهطورِکلی اگر قصد داریم چیزی را در سینما حل کنیم، ابتدا باید تصمیمگیران برای سینمای کشور را تغییر دهیم».
حامد عنقا؛ نویسنده و کارگردان سینما نیز دراینباره گفت: «نمیخواهم درباره خوبی یا بدی این فیلم نظر بدهم؛ اما دوستانی که به فیلمهای ایرانی معرفیشده در اسکار انتقاد میکنند، هنوز تفاوت جشن و جشنواره را نمیدانند». وی خاطرنشان کرد: «اسکار درواقع، یک جشن است و فیلمی که از ایران بهعنوانِ نماینده به آن فرستاده میشود، تنها برای داوران جشن نمایش داده میشود. اینطور نیست که مانند جشنواره کن یا برلین بهمدت یکهفته یا 10روز در جشنواره نمایش داده و داوری شود».
خسرو شوقی؛ نویسنده و منتقد سینما نیز درباره انتخاب فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء» بهعنوانِ نماینده ایران در اسکار، گفت: «این فیلم، انتخاب درستی برای نمایندگی سینمای ایران در خارج از مرزهای کشور نیست». وی افزود: «البته این نکته را تأکید میکنم که فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء، اثر محترم و خوبی در سینمای ایران است که از خیلیلحاظ از سایر آثار سینمای ایران جلوتر است».
حبیبالله بهمنی؛ کارگردان سینما نیز درباره انتخاب فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء» بهعنوانِ نماینده ایران در اسکار، گفت: «آیا در سینمای کشور فیلمی ساخته نشده که فضای بهتر و درستتری از ایران را به دنیا معرفی کند و باید اثری که سراسر فقر و فلاکت را نشان میدهد، به دنیا معرفی کرد؟» وی تأکید کرد: «واقعاً نمیشد اینهمه پیشرفتهای علمی و حماسههای بزرگی که در ایران شکل گرفته و درقالبِ فیلم سینمایی تولید شده را بهعنوانِ نماینده ایران به اسکار معرفی کرد؟» کارگردان فیلم سینمایی «تارهای نامریی» خاطرنشان کرد: «این انتخاب بهنظرم عاقلانه نبوده است؛ چون فرهنگ خودمان را در دنیا تخریب میکنیم. ایران، با نگاه حقطلبی که دارد، همواره مورد مخالفت قدرتهای دنیا قرار گرفته؛ بعد خودمان با انتخاب فیلم سینمایی بدون تاریخ، بدون امضاء در اسکار، آب در آسیاب دشمن میریزیم». وی بابیانِاینکه در جنگ رسانهای ما با دشمن، این انتخاب، یکنوع پاس گُل بهحساب میآید، گفت: «کجای این فیلم نقطه مثبت است؛ جزاینکه مدیران سینمایی به سیاهی این فیلم توجه نکردهاند و بهنظرم انتخابی درحدِ فاجعه داشتهاند». بهمنی افزود: «این مشکلات و معضلات در تمام دنیا وجود دارد و تقریباً در همه کشورها کارتنخواب و معتاد هست؛ اما هیچ کشوری مانند ما نمایش فساد و بدبختی را نماینده خود در دنیا معرفی نمیکند؛ بنابراین، ما حق داریم که شک کنیم برخی میخواهند چهره انقلاب و نظام را تخریب کنند».