پشت پرده مافیای بازار «ویلچیر» چیست؟
سنگاندازی در مسیر ناهموار معلولان
با افزایش قیمت چهاربرابری ویلچیر در سطح بازار، مشکلات معلولان علاوهبر نبود امکانات در سطح شهر؛ بیشتر شد و امکان خرید ویلچیر را گرفت. چه کسی میداند که حرکت برای معلولان جسمی و حرکتی و جابهجایی آنان توسط خانوادههایشان چقدر سخت است؟ چهکسی تسکین درد مادری میشود که فرزند معلولش را روی ویلچیر به پارک میبرد و با حسرتی که از چشمانش روانه میشود و به سایر بچهها مینگرد؟ بهگزارشِ باشگاه خبرنگاران جوان؛ شرایط زندگی بهاندازه کافی برای معلولان سخت و دشوار بود اما چهاربرابر شدن قیمت یک ویلچیر نسبت به سال گذشته و معلولانی که دیگر توان خرید یک ویلچیر را ندارند، شرایط را برایشان دشوارتر کرد.
شاید تا امروز باید بهدنبال ویلچیری برای شهر بهخاطر اینهمه بیتوجهی و نبود امکانات بودیم اما با چهاربرابر شدن قیمت یک ویلچیر معمولی نسبت به سال گذشته حتی دستهجمعی یک ویلچیر ساده برای شهر نمیتوانیم خریداری کنیم. خودم را به تقاطع خیابانهای ولیعصر و جمهوری رساندم؛ یکی از بزرگترین مراکز فروش تجهیزات پزشکی درسطح شهر. برای اطلاع از قیمت انواع ویلچیر، با تعدادی از فروشندههای تجهیزات پزشکی و نمایندگیهای رسمی همصحبت شدم. اولین نمایندگی که وارد شدم، از فروشنده پرسیدم که ویلچیرهای معمولی و برقی چهقیمتیست؟ فروشنده شروع کرد به توضیحدادن که «قیمت ویلچیرهای معمولی و ساده از ۹۵۰تومان شروع میشود و ویلچیرهای برقی هم از نهمیلیونتومان به بالا داریم؛ همه اجناس تمامنقد؛ چک و اقساط هم قبول نمیکنیم». از نمایندگی خارج شدم و حین قدمزدن در شلوغی پیادهروهای خیابان جمهوری، فروشنده جوانی را دیدم که در ورودی یکی از نمایندگیهای فروش ویلچیر ایستاده بود. از فروشنده، قیمت ویلچیرهایی که روبهروی نمایندگی چیده شده بودند، پرسیدم که گفت: «میخواهی ویلچیر بخری و ببری داخل شهرستانها بفروشی؟» باهم وارد نمایندگی شدیم و گفتم که نه! برای بیمارمان میخواهم بخرم. دلیل سؤالش را پرسیدم و فروشنده گفت: «افرادی در این مکان ویلچیر خریداری میکنند و داخل شهرستانها با قیمت مناسب میفروشند!» خلاصه سؤالاتی درخصوص سن و وزن مریض پرسید و یک ویلچیر برقی ایرانی با قیمت ۱۱میلیون معرفی کرد. کنار این قیمتهای سرسامآور، توصیه فروشنده جوان قابلتحسین بود که ویلچیر ساخت کارخانه ایرانی بخر که درصورت تعمیر یا تعویض، متحمل هزینههای سنگین دیگری نشوی!
برچسبهای ۲۳میلیونتومانی روی بعضی ویلچیرها تعجب و ناراحتی را بیشتر میکرد. با تعدادی از نمایندگیهایی که فقط ویلچیرهای ساده و معمولی میفروختند، همصحبت شدم و ضمن سؤال درخصوص قیمت ویلچیرهای ساده و معمولی، پرسیدم که ویلچیرهای برقی در بازار تقریباً چهقیمتی هستند؟ در پاسخ میگفتند که قیمت ویلچیرهای برقی، از ششمیلیون شروع میشود اما شاید آنها هم مثل مسئولین از این افزایش قیمت و بازار سیاه بهوجودآمده برای ویلچیر بیخبر بودند.پای صحبتهای معلولان که نشستم، میگفتند که جانبازان باتوجهبه سهمیهشان، هرچندسال یکبار ازطرف «بنیاد شهید» ویلچیر رایگان دریافت میکنند و متحمل هزینههای سنگین خرید نمیشوند.
برای اطلاع از دلایل افزایش قیمت طی یکسالگذشته، با دو شرکت تولید ویلچیر تماس گرفتم؛ یکی از مدیران شرکت گفت: «اولین دلیل در افزایش قیمت اینکه حتی مقداری از مواد اولیه ویلچیرهای ایرانی، وارداتی هستند و نوسانات ارزی، باعث افزایش قیمت شده است». وی، دلیل دوم را افزایش قیمت مواد داخل کشور دانست و توضیح داد: «برایمثال، همین آهن و آلومینیومی که داخل کشور تولید میشوند، قیمتشان سهبرابر شده. اگر سال گذشته آهن را با قیمت سههزارتومان خریداری میکردیم، امسال با قیمت نههزارتومان خریداری میکنیم و حتی افزایش حقوق کارگر، قیمت ویلچیر را چهاربرابر کرده است». او درادامه گفت: «قسمتی از مشکل ما در گمرک است؛ مثلاً، اگر همکاران ما ۲۰۰میلیون مواد اولیه از چین خریداری کنند، برای ورود این مواد به کشور باید معادل همان هزینه را به گمرک پرداخت کنند تا اجازه ورود به کشور را بگیرند». یکیدیگر از مدیران شرکت تولیدکننده گفت: «علت اصلی گرانی، محدودیت واردات است که البته این افزایش قیمت، بیشتر مربوط به ویلچیرهای خارجیست. برای تولید ویلچیرهای ایرانی، دو قطعه از وسایل موردنیاز، وارداتیست و در بقیه قطعات، از تولیدات داخل استفاده میشود». او درباره نقش دلالان نیز اظهار کرد: «ویلچیر ایرانی مدل معمولی که داخل کارخانه با ۲۰نفر کارگر تولید میکنیم، توسط واسطه از ما نهایتاً ۵۵۰هزارتومان خریده میشود و شواهد حاکیازآناستکه در بازار به قیمت ۸۰۰هزارتومان عرضه میشود». مدیران هردو شرکت گفتند که با این افزایش قیمت، تقاضای مشتری کم شده و سود ما به سه تا چهاردرصد رسیده است و دلیل این موضوع را نیز حمایتنکردن از تولید داخلی دانستند.
صحبتهای همه را شنیدم؛ بهجز درد و دل خود معلولین. همینطورکه «جواد» با ویلچیر برقی خودش بهآرامی درحالحرکت بود، کنارش راه میرفتم. او گفت: «این ویلچیر آلمانی را سهسالپیش بهمبلغ چهارمیلیون خریدم و دوبار هم دستگاه برق ویلچیر را تعویض کردم». او ناراحت بود که اگر ویلچیر خراب شود، دیگر توان تعویض قطعات و خرید ویلچیر نو را ندارد. «جواد» دراینباره افزود: «ما نمیخواهیم که دستمان جلوی کسی دراز باشد؛ این کمکهزینهای را هم که به ما پرداخت میکنند، پرداخت نکنند بهتر است! دیگر توان خجالتکشیدن از همسرم که اینهمه سختی را تحمل کرده، ندارم». او گفت که اگر بیرون هم نیاید و صحبت نکند، در خانه دق میکند!
اشکهای مادر «رضا» هشتساله مجال صحبت برایش نمیگذاشت. بغض صدایش که آرام شد، از نبود امکانات و ورودیهای مناسب در شهر و پارکها گلایه میکرد؛ اما مادرش بیشتر ناراحت هزینههای دارو و درمان «رضا» بود که ماهانه یکمیلیون و 500هزارتومان پرداخت میکنند و حمایت کامل ازطرف بهزیستی نمیشود. «رضا»، چون پدر و مادرش توان خرید ویلچیر برقی را ندارند، ویلچیرش ساده و معمولی بود. او گفت: «نمیخواهم بیشتر اذیت شوند و هرروز مرا بیرون ببرند. اگر هم بخواهند که مرا به پارک یا داخل شهر ببرند، جایگاهی در پارک و شهر نداریم؛ حتی جایگاهی برای ورود ویلچیر!»
شاید «معلولیت» واژهایست که بیشتر در ذهن ما بهمعنای یک ناتوانی معنی میشود و میتواند مشکلاتی را برای معلول ایجاد کند اما معلولان بارها اینرا بهاثبات رساندهاند که معلولیت، محدودیت نیست. با افزایش قیمت چهاربرابری طی یکسالگذشته، قیمتهای تمامنقد میلیونی، بیتوجهی و نبود امکانات در سطح شهر؛ باید گفت که این شهر و صداقت و جوانمردیست که معلول است، نه افراد! اگر چه بر روی ویلچیر نشستهاند و همانند سایر افراد توان راهرفتن ندارند اما دو بال برای پرواز و قلبی برای اوجگرفتن دارند.