با امیر قلعهنویی بهمناسبتِ تولد 56سالگیاش
قول میدهم تیم ملی سرگروه صعود میکند
امیر قلعهنویی زاده یکم آذرماه 1342 در محله نازیآباد تهران است و از همین منطقه بود که خودش را به اهالی فوتبال معرفی کرد و حالا یکی از شناختهشدهترین و مهمترین چهرههای تاریخ فوتبال ایران بهشمار میرود. بهگزارشِ ورزش سه؛ با قلعهنویی که در اصفهان حضور دارد و تیمش را آماده دیدار جام حذفی برابر پیکان میکند؛ بهمناسبت ورود به 56سالگی همصحبت شدیم و با او درمورد مسائل مختلفی ازجمله شرایط اینروزهای سپاهان، تیم ملی و خاطرات دوران گذشته گفتوگو کردیم.
اولین سؤال ما از امیر قلعهنویی درمورد شرایط اینروزهای سپاهان بود. البته پیش از ورود به بحث فنی، از سرمربی سپاهان دررابطهبا شرایط جسمانیاش پرسیدیم که عنوان کرد: «الان چهار،پنجروز است که بهتر شدهام. از شنبه گذشته شرایط بهتری دارم؛ ولی چندروزی افتاده بودم». سرمربی سپاهان درمورد تیمش گفت: «بههرحال، تعطیلی چیز خوبی نیست؛ نه برای مربی، نه بازیکنها، نه باشگاهها و نه طرفدارانش ولی یکسری مسائل اتفاق افتاد که بازیها تعطیل شد. همه ضرر کردند از این تعطیلی. ما دراینمدت سعی کردیم در شرایط مسابقه باشیم و از آقای مهابادی و باشگاه فجر سپاسی هم تشکر میکنیم که دعوت ما را پذیرفتند و یک بازی خوب برگزار کردیم که در شرایط مسابقه باشیم». او درواکنشبهاینکه لغو دیدار تیمش مقابل نفت آبادان باعث فشردهترشدن برنامه تیمش میشود، عنوان کرد: «بله؛ خب به تیمها فشار وارد میشود. اگر برنامه داشتیم و با مربی تیم ملی هماهنگ بودیم؛ ما که در فیفادی بازی نکردیم، میشد یک کارهایی انجام داد. کلاً ما برنامهمحور نیستیم و فشار به باشگاهها وارد میشود؛ چون تنها جاهایی که زورشان میرسد، همین باشگاهها هستند. بهجای دیگری که زورشان نمیرسد؛ به مربیها و باشگاهها زورشان میرسد که ما هم هر سازی میزنند، باید با آن برقصیم».
از سرمربی سپاهان دررابطهبا نتایج تیم ملی و نظرش درمورد مارک ویلموتس سؤال کردیم که او اینگونه به این موضوع واکنش نشان داد و افزود: «بالاخره فوتبال همین است. آقای کیروش هم در شروع کارش به لبنان باخت. برزیل 7 گل از آلمان خورد. تاتنهام را ببیند که سال گذشته در فینال اروپا بود و حالا مربیاش عوض شد؛ با همان نفرات. تازه آنها درگیر زمین تمرین و مسائلی ازایندست نیستند و بازیهایشان هم یکدفعه تعطیل نمیشود و گیر هواپیما هم نیستند. همان مربی و همان بازیکنان با شرایط بهتر و روحیه بالاتر میآیند و نتیجه نمیگیرند». قلعهنویی ادامه داد: «این قشنگی فوتبال است ولی درمجموع، دو باخت پشتسرهم برای فوتبال ما و دراینشرایط خوب نیست. حالا من میگویم اول باید حمایت شود؛ کمااینکه وقتی به لبنان باختیم، من تنها مربیای بودم که از آقای کیروش حمایت کردم و حتی دستیارانش را به سر تمرین فرستاد و یککلمهای گفت که نمیخواهم بگویم. گفت تو تنها مربیای هستی که از ما حمایت کردی و من پیام آقای کیروش را به شما میرسانم. الان هم من بهصورتکلی میگویم. البته خیلی ایراد داریم که من راجع به ایرادها صحبت میکنم ولی همه باید بحث حمایتی داشته باشیم. بههرحال، برای ما ایران مهم است و خود ایران. ایناستکه باید همه حمایت کنیم. الان هم من به شما قول میدهد که تیم ما بهعنوان سرگروه به مرحله بعد میرود و اصلاً شما روی این موضوع شک نکنید». سؤال بعدی ما درمورد منتقدان ویلموتس بود و اینکه اعتقاد دارند باید فرد دیگری جانشین ویلموتس شود. او درپاسخ گفت: «ببیند دررابطهبا این موضوع، یعنی اینکه ویلموتس برداشته شود یا نه، کسی نمیتواند اظهارنظر کند. درمورد این موضوع باید کسانیکه مسئولیت دارند، بنشینند و درموردش صحبت کنند. ببیند من سالها در استقلال بودهام ولی الان حق ندارم درمورد آنها صحبت کنم؛ چون مسئولیتی آنجا ندارم». سرمربی سابق تیم فوتبال استقلال بااشارهبه برخی اشکالات تیم ملی افزود: «منتها ایراداتی میبینم. ما از یک فضای بسته که در زمان آقای کیروش وجود داشت، مربیای از بلژیک آوردیم که خود اروپاییها میگویند این کشور فرهنگ بالاتری نسبت به سایر کشورهای این منطقه دارد. فضا یکدفعه باز شده. بهنظرم تیم ملی ما دیگر یک تیم نیست و چند تیم است. اگر این مشکل را حل کنند؛ یعنی مدیریت کنند و چندتیمبودن را تبدیل به یک تیم کنند، بهعنوان تیم اول میرویم بالا». از امیر قلعهنویی درمورد اعتراض ویلموتس به دریافتنکردن مطالباتش پرسیدیم و اینکه آیا اگر او بهجای ویلموتس بود، رفتار مشابهی انجام میداد که گفت: «من از سؤال شما تعجب میکنم. مربیان ایرانی، آدمهای عاشق هستند و قرار نیست کار عاشقی که ما انجام میدهیم، بقیه هم انجام بدهند. نمونه هم اینکه ما سالیان سال برای استقلال مجانی کار کردیم. یعنی قراردادهایمان را همان موقع نمیگرفتیم ولی تیم قهرمان ایران شد، سوم آسیا شد و رتبه 55 دنیا. آنزمان همه فکر میکردند این روش درست است؛ یعنی حق مربی را ندهی، حق بازیکن را ندهی؛ البته پول هم نبود. اگر بود، میدادند. تجربه من در استقلال و تراکتور همین را نشان میدهد ولی شرایط سپاهان همیشه خوب بوده است ولی دو تجربه من در استقلال و تراکتور، همیشه ازنظر شرایط مالی در بدترین وضعیت تاریخ آن باشگاه بودهایم». قلعهنویی ادامه داد: «ما یکسال شدیم مربی تیم ملی. در رنکینگ آسیا هم اول شدیم و از گروه سختی که داشتیم هم بااقتدار بالا آمدیم. سوریه را بردیم و بعد در سئول با کره جنوبی مساوی کردیم. در تهران بردیم و سوریه را در دمشق بردیم. تا قبل از جام ملتها، قرارداد کادر فنی ما تمام شد».
سرمربی سابق تیم ملی سپس به اتفاقاتی اشاره کرد که در زمان حضورش روی نیمکت تیم ملی رخداده و حرفهایش را از سر گرفت: «من جلسهای یکونیمساعته با کیومرث هاشمی داشتم که در آن جلسه گفتم دراینشرایط دوست ندارم سرمربی تیم ملی بشوم. گفتم من سهسال با استقلال قهرمان شدم و میخواهم به بازیهای آسیایی بروم. فدراسیون هم که الان رئیس ندارد؛ شما اول بروید و رئیس فدراسیون را انتخاب کنید. شاید اصلاً آن رئیس فدراسیون از قیافه من خوشش نیاید. گفت نه به این چیزها کار نداشته باشید و بیایید کمک کنید. من همانجا گفتم که باید یک برنامه چهارساله داشته باشیم و طرح را هم توضیح دادم. در چهارسالبعد میتوانستیم کارهای بزرگی انجام دهیم. بعد یکونیمساعت که گفتم نمیمانم و او (هاشمی) رفاقتی گفت بیا کمک کن! البته من گفتم که فوتبال، رفاقت نیست و باید برنامهمحور بود. او بعد از صحبتهای من گفت که اگر شما از گروهتان بالا آمدید، تا جام جهانی مربی تیم ملی خواهید بود. زمان ارزیابی عملکرد مربی تیم ملی از یک جام جهانی تا جام جهانی دیگر است و شما بعد باید عملکرد مربی را بررسی کنید؛ مگراینکه نتایج خیلیبد باشد که یک تصمیم دیگر بگیرید ولی اصولش اینطوریست. ما از گروهمان بااقتدار بالا آمدیم و وقتی میخواستیم برویم مالزی، بدون قرارداد رفتیم. ما اینکار را کردیم اما در تلویزیون دادگاهیمان کردند. پرونده ما را به فراکسیون مجلس بردند و ما را دادگاهی کردند. بعد فوتبال رئیس فدراسیون نداشت. دو گروه سیاسی بهجان هم افتاده بودند و فوتبال تعلیق شده بود. فدراسیون نداشتیم و کمیته انتقالی بود. اساسنامه نبود. ما در آن شرایط تیم ملی را اول آسیا نگه داشتیم و بعد با پنالتی ( مقابل کره جنوبی در جام ملتهای آسیا 2007) باختیم». سرمربی سپاهان درادامه با موضوع ویلموتس و مطالباتش بازگشت و عنوان کرد: «یک گروه میآید اینکار را میکند، دادگاهیاش میکنند. حالا آن بنده خدا شاید اینچیز را تجربه نکرده. نباید از ویلموتس انتظار داشت. میخواهم بگویم اگر من یا مربی ایرانی دیگری بود، قطعاً اینکار را میکرد. نمیخواهیم منت بگذاریم. میخواهم بگویم ما در باشگاهی هم اینکار را کردیم. نهفقط برای استقلال؛ که برای تراکتور هم همین کار را کردیم. تراکتور را برای اول مرتبه آسیایی کردیم و به گروه بعد بردیمشان. هنوز من از قرارداد سال اولم با تراکتور 170میلیون طلب دارم. آنزمان دلار زیر 1000تومان بود؛ یعنی همینالان اگر بخواهید حساب کنید، از قرارداد سال اولم که با آقای سردار جعفری بستم به پول آنزمان 200هزاردلار طلب دارم. از خود استقلال 500هزاردلار طلب داشتیم اما وقتی تسویه شد (دستشان هم درد نکند)، 70هزاردلار شد. حالا شما توقع دارید یک مربی خارجی بیاید و اینکارها را بکند. بعد هم که یک مربی ایرانی بیاید دادگاهیاش میکنند». جمعبندی او درمورد بحث تیم ملی باتأکیدبر حمایت بود و گفت: «حبوبغض را بگذاریم کنار. بعضیها میگویند بدنامی بهتر از گمنامیست ولی این درست نیست. حالا ما بیاییم و یکحرفی بزنیم تا همه ببینند ولی محتوایش برایمان مهم نباشد. بهنظرم هرکسی نظری دارد، بیاید اعلام کند؛ انتقادی که به تیم ملی کمک کند. باید آسیبشناسی کنیم و نقطهنظرات را بگیریم. وقت هم داریم ولی من به شما قول میدهم که تیم ملی ما با این بازیکنان خوبی که دارد، بهعنوان تیم اول میرویم بالا. نشانهاش اینکه عراق و بحرین مساوی کردند. حتماً اگر حبوبغض را کنار بگذاریم و بخواهیم کمک کنیم، تیممان بهعنوان سرگروه بالا میآید».
صبح روز دوم آذرماه؛ مرتضی فنونیزاده (بازیکن سابق فوتبال ایران) در برنامه «سلام صبحبهخیر» گفت که من امیر قلعهنویی را به تمرین پرسپولیس بردم ولی آقای پروین گفت او را نمیخواهد. قلعهنویی با رد این ادعا، توضیح داد: «کاش اینرا از خود علی آقا هم میپرسیدید. من با سه برادر خانواده فنونیزاده همبازی بودم. خدا بیامرزد محسن را؛ با مرتضی در شاهین همبازی بودم. با مهدی در استقلال و با محسن در راهآهن. اینها بچهمحلهای من هستند و باهم درارتباطیم. از آنجایی هم که بچههای نازیآباد خیلی بامعرفت هستند؛ امروز به او زنگ زدم و خودش فهمید اشتباه کرده؛ چون مرتضی یکبار دیگر هم یک داستانی را تعریف میکرد که اشتباه بود. مثلاً مهدی و خودش را اشتباه گرفته بود (باخنده). مرتضی (فنونیزاده) تمرینش دیر شده بود و گفت علیآقا الان ناراحت میشود (باخنده). حالا رانندگی ما آنزمان خوب نبود ولی هرطور شده مرتضی را رساندم. البته زمین فوتبال نبود و تپههای داوودیه بود. خودم حتی پیاده هم نشدم و رفتم باشگاه شاهین. بنده از راهآهن رفتم شاهین. کاپیتان شاهین بودم. از شاهین رفتم السد و از السد آمدم استقلال. یکزمانی که علیآقا خواست، یک داستانی که مجتبی محرمی، یک آقایی بهنام بهرام ناظمی، علیآقا و من بودیم را میگویم. البته زیاد هم مهم نیست که چه مسئلهای بود اما این چیزیکه آقای فنونیزاده میگوید، اصلاً درست نیست. من ایشان را رساندم که علیآقا سرش غرغر نکند. نزدیک بود دو،سهمرتبه هم تصادف کنیم اما بههرحال معرفت بهخرج دادیم و نازیآبادبازی درآوردم و رساندمش ولی اصلاً پیاده هم نشدم. چون اصلاً داوودیه تپه است. به او که زنگ زدم، خودش قبول کرد. آقامرتضیست دیگر! همینکه میآید به تلویزیون و همه را شاد میکند، خوب است». بههرحال داستان شما، محرمی و آقای پروین هم میتواند برای بسیاری جالب باشد؛ قلعهنویی درواکنشبه این موضوع، توضیح داد: «موضوع مهمی نیست. بحث علاقه من نیست. اصلاً علیآقا (پروین) دوست داشت بیایم پرسپولیس ولی من از زمان جکیش، تاج سابق را دوست داشتم. بعد هم با آقای پورحیدری که امیدوارم خدا بیامرزدش نشستیم و در دفترش که خیابان سهروردی بود، صحبت کردیم. ایشان چک خودش را به من داد. بعد هم پرسپولیسیها سراغ من آمدند که گفتم دوست دارم در استقلال بازی کنم. از انتخابم هم خوشحالم؛ هرچند همه دوست دارند که در تیمهای بزرگی مثل استقلال، پرسپولیس، سپاهان، تراکتور و چند تیم دیگر بازی کنند ولی من اگر 50باردیگر هم این اتفاق بیفتد، باز استقلال را انتخاب میکنم؛ چون از زمان جکیش استقلال را دوست داشتم. بااینحال، پوشیدن پیراهن تمامی این تیمها افتخار است و فقط درصدش فرق دارد».
او درمورد فنونیزاده و علاقهاش برای اغراق در خاطرات، بیان کرد: «خوب است دیگر؛ حالا خاطرات میگویند و مردم را شاد میکنند ولی اینطور گفتن که پسوپیش بگویی، درست نیست. حالا ما یک معرفت نازیآبادی بهخرج دادیم و خودم هم دیر به تمرین شاهین رسیدم. من کاپیتان شاهین بودم و از آنجا لژیونر شدم. فکر میکنم در ایران، لژیونری نداریم که دوگانه برده باشد؛ ولی من این افتخار را من و آقای قاسمپور که جا دارد از او بهعنوان یکی از بهترین فوتبالیستهای تاریخ فوتبال ایران نام ببریم. خیلیها بازی آقای قاسمپور را ندیدند ولی اگر بخواهیم پنج بازیکن برتر تاریخ فوتبال ایران را نام ببریم، قاسمپور میتواند یکی از آنها باشد. من و قاسمپور دوگانه بردیم و بعد ویزا گرفتم و میخواستم به اروپا بروم که مادر خدابیامرزم نگذاشت. بعد هم چون به استقلال علاقه داشتم، با آقای پورحیدری صحبت کردم و به استقلال رفتم. بعدازمدتی با آقای غلامحسین مظلومی کار کردم و دوباره آقای پورحیدری بازگشت». قلعهنویی به پیشنهادی که پیش از عقد قرارداد با استقلال دریافت کرده بود، اشاره کرد و توضیح داد: «همه دوست دارند در استقلال و پرسپولیس بازی کنند ولی من همانزمانکه در استقلال بودم، پیشنهادهای وحشتناکی داشتم. میتوانید به آقای محمد طباطبایی زنگ بزنید و بپرسید یا از آقای صفیهزاده؛ که چه پیشنهادی به من داد. من اینها را تاحالا جایی نگفتم. باشگاه پاس به من پیشنهاد وحشتناکی داد و همین سپاهان در زمان آقای فیروز کریمی که پیشنهاد خوبی به من دادند. من ولی به این پیشنهادها جواب ندادم؛ چون استقلال را دوست داشتم. حالا مرتضی شاید حضور ذهن نداشته و یک اشتباهی کرده». از قلعهنویی دررابطهبا این موضوع پرسیدیم که آیا تاکنون پیشنهادی برای مربیگری در خارجازکشور داشته است که او افزود: «آقای دنیزلی که هست؛ یکمرتبه پاختاکور بود و یکبار هم آقای دنیزلی به من پیشنهادی داد که یکی از روزنامهها هم نوشت. درمورد پاختاکور که من در استقلال بودم. دوبار آنجا رفتم که صحبتهایی کردیم؛ ولی درنهایت نرفتم».
سؤال بعدی ما از امیر قلعهنویی دررابطهبا فغانی بود و اینکه آیا پس از حضور فغانی در فوتبال استرالیا، دیدگاهش نسبت به او تغییر کرده یا خیر که او اینگونه پاسخ داد: «ببینید من یک خاطره از آقای فغانی میگویم. آقای کامرانیفر یکزمانی به من زنگ زد و گفت مشکلی میان تراکتور و آقای فغانی وجود دارد و از من خواستند که کمک کنم تا این مشکل حل شود. من هم گفتم که هرکاری از دستم بربیاید انجام خواهم داد. ناراحتیها بهخاطر اتفاقات دیدار معروف تراکتور و نفت بود. آقای کامرانی گفت که میخواهیم یک بازی فغانی را برای شما بگذاریم. گفتیم مشکلی ندارد. بههرحال، دادوبیداد کنار زمین را که همه مربیان دنیا انجام میدهند ولی آنروز من اصلاً از جایم تکان نخوردم. بعد هم مصاحبه من هست که گفتهام من خیلی افتخارات دارم ولی یکی از افتخاراتم نشستن روی نیمکتی بوده که آقای فغانی داور آن بازی بوده. آقای فغانی واقعاً افتخار داوری ماست ولی اینکه آدم خاطره بدی داشته باشد که توهین نیست. ببینید شما از یکی خاطره بد دارید ولی آن بنده خدا از عمد که اینکار را نکرده است». قلعهنویی دررابطهبا این موضوع که فغانی اشتباهش در دیدار دو تیم شهر خودرو و سپاهان را پذیرفت، عنوان کرد: «حالا من توقع داشتم که خود بازی پرسپولیس را میگفت. در آن بازی قهرمانی از ما گرفته شد. بههرحال، کاری ندارم. اشتباهاتی هم آقای ترکی و ممبینی در بازیهایی که من مربی بودهام، داشتهاند و آن اشتباهات جام را از ما گرفته. من میگویم خاطره بد دارم، نگفتم که اینها آدمهای بدی هستند. مثلاً چندروزپیش آقای مهدی تارتار مصاحبه کرده و گفته من هیچوقت داور مسابقه را نمیبخشم؛ مثلاینکه داور در مسابقهاشان دو گل سالم آنها را رد کرده. نمیگوید داور بدیست؛ آنروز دو اشتباه کرده است». سرمربی سپاهان درادامه گریزی به اشتباهات سیدعلی در دیدار تیمش برابر پارس جنوبی زد و گفت: «آقای سیدعلی آمد و تمام رکوردهای ما و آقای پیام را شکست. ما از او تعریف هم کردیم ولی از او خاطره بدی داریم. بعد همه کارشناسان گفتند که آن صحنه اصلاً پنالتی نبوده. مثلاً من از مهدویکیا خاطره بدی دارم که پنالتیاش را در بازی با کره جنوبی گل ندارد؛ این یعنی مهدویکیا آدم بدیست؟ یا مهدی کیانی پنالتی بازی با پرسپولیس را زد بالا؟ این یعنی مهدی کیانی آدم بدیست؟ من برای آقای فغانی چون افتخار ایران و ایرانیست، آرزوی موفقیت میکنم ولی بههرحال خاطرات بد ما هستند. من از فغانی انتظار داشتم که بگوید در بازی با پرسپولیس اشتباه کرده است. یک اشتباه کرد، لیگ را از دست دادیم و یک اشتباه هم کرد که نزدیک بود آسیا را از دست بدهیم (باخنده)؛ بههرحال، ما آقای فغانی افتخار داوری ایران است».
حرفهای امیر قلعهنویی با ما که نزدیک به نیمساعت طول کشید، اینگونه خاتمه یافت: «بهعنوان کسیکه 40سال است در ورزش است، توصیهای دارم بهخاطر اتفاقاتی که همین چندوقتپیش رخ داد؛ این اتفاقات، جای تأسف دارد. وظیفه ما ایناستکه بگوییم ما جامعه جوانی داریم که یکسری مطالبات بهحق دارد. آنهایی که مسئولیت دارند، باید به این مطالبات توجه و مشکلات آنها را برطرف کنند. جوان، هزار خواسته دارد و کلی انرژی و وظیفه است که دولت و جامعه بستر را برای جوانها فراهم کنند».