کد خبر:
180290
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۰ سه شنبه ۴ خرداد -
05:48
همراه با شکیبا علیزاده؛ کارگردانِ نمایش «جمجمهای در کانمارا»
شکیبا علیزاده؛ کارگردان «جمجمهای در کانمارا» گفت: «وقایع این تئاتر، در ایرلند میگذرد و داستان یک خانواده ساده روستایی زودباور است. نمایشنامه اصلی مکدونا، چهار پرسوناژ دارد؛ ولی در دراماتورژی من، تبدیل به پنج پرسوناژ شده است. لوک اندرسون (شخصیت اصلی نمایش) یک گورکن است. او سالهاپیش همسرش را براثر تصادف از دست داده؛ اما اهالی محل فکر میکنند او خودش زنش را کشته. با تغییراتی که من به متن دادهام، کشیش فاسد آن محله را قاتل معرفی کردهام». او درباره علت انتخاب این متن گفت: «نمایشنامههای زیادی میخوانم و از بین آنها یک نمایشنامه را برای اجرا انتخاب میکنم. یکی از ویژگیهای خوب جمجمهای در کانمارا اینبودکه نمایشنامهاش قابلتغییر بود. این نمایشنامه، کدهای زیادی دارد. من از یکی از کدها استفاده کردم، آنرا تغییر دادم و متن را از ژانر کمدی به ژانر وحشت تبدیل کردم. ضمناینکه، این متن، در ایران و مخصوصاً در تهران چندان کار نشده بود». او ادامه داد: «قرار بود اوایل آذرماه سال گذشته اجرا برویم؛ ولی آنموقع سالنهای تئاتر بسته شدند. متأسفانه سهنفر از بازیگرانمان کرونا گرفتند و ما مجبور شدیم آنها را عوض کنیم. تغییر نمایش برای من کار خیلیسختی بود و فشار زیادی به من آورد؛ ولی خوشبختانه درنهایت، کار خوبی از آب درآمد و آنرا بهروی صحنه بردم». این کارگردان از وضعیت نابسامانی که ویروس کرونا ایجاد کرده سخن بهمیان آورد و افزود: «ما به تئاتر علاقهمند هستیم. سالها تئاتر کار کردهایم و برای تئاتر زحمت کشیدهایم. اگر بخواهیم صبر کنیم تا کرونا از بین برود، ممکن است همین تعداد تماشاگری که الآن میآیند نیز انگیزهشان را از دست بدهند. من میدانستم اگر دراینماه اجرا بروم، تماشاگر آنچنانی نخواهد آمد و تعطیلی بیموقع تئاتر، انگیزه را از تئاتریها و مخاطبان میگیرد. اگر شیوه مدیریت در تئاتر خوب بود و سالنهای تئاتر ما مثل سایر مشاغل باز بود، اینقدر استرس و دغدغه تماشاگر را نداشتیم؛ هرچندکه تئاتر از اول هم طرفداران زیادی نداشت. بااینحال، اگر بخواهیم به این فکر کنیم که کرونا برود تا تئاتر کار کنیم، باید درِ تالارهای نمایشی را ببندیم. ما از روی علاقهای که به تئاتر داشتیم، اجرا را شروع کردیم».
مارتین مکدونا؛ نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس و فیلمساز ایرلندی،بریتانیاییست. او بهعنوان یکی از مهمترین نمایشنامهنویسانِ زنده ایرلندی شناخته شده. مکدونا در ۲۶ مارس ۱۹۷۰ در خانوادهای ایرلندی در کمبرولِ لندن بهدنیا آمد. پدرومادرش پسازمدتی او و برادرش را در لندن رها کردند و به شهرستان گلوی در ایرلند بازگشتند. او در ۱۶سالگی مدرسه را رها کرد و چندسال در جنوب لندن بیکار و سرگردان بود؛ تااینکه شغل سطحپائینی دستوپا کرد. پس از مدت کوتاهی آن شغل را هم رها کرد تا قلمش را امتحان کند. شش اثر ابتدایی نمایشیِ او دو تریلوژیست که ماجراهای همگیشان در گلوی یا اطراف آن میگذرد؛ جاییکه مکدونا تعطیلات کودکیاش را میگذراند. مارتین مکدونا سهگانه «لینین» را در سال ۱۹۹۵ به سالنهای نمایش ایرلند و لندن فرستاد؛ تااینکه «ملکه زیبایی لینین» در فوریه ۱۹۹۶ در گلویِ ایرلند بهروی صحنه رفت. سپس در سالنِ «رویال کورت» لندن اجرا شد و منتقدان را بهوجد آورد. مکدونایِ ۲۷ساله، پس از شکسپیر دومین کسی بوده که همزمان چهار نمایشنامهاش در سالنهای تئاتر لندن روی صحنه رفته. او برنده جوایز معتبری بوده و همواره موردتوجه منتقدان قرار گرفته است که برخی از این افتخارات عبارتاند از برنده جایزه دایره جوایز منتقدان تئاتر در سال ۱۹۹۶ باعنوان امیدوارترین نمایشنامهنویس برای نمایشنامه «ملکه زیبایی لینین»، برنده همین جایزه در سال ۲۰۱۵ باعنوان بهترین متن تازهمنتشره برای نمایشنامه «مأموران اعدام»، برنده جایزه Drama Desk باعنوان نمایشنامه برجسته برای نمایش «ملکه زیبایی لینین» در سال ۱۹۹۸ و نامزد دریافت همین جایزه برای متونِ «مرد بالشی» و «ستوان آینیشمور» در سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶. او در گلدنگلوب ۲۰۱۸ جایزه بهترین نویسندگی و بهترین فیلم را دریافت کرد.
عواملی که در «جمجمهای در کانمارا» نقش داشتند بهترتیب عبارتاند از نویسنده: مارتین مکدونا (با ترجمه مهرداد بهراد)/ کارگردان: شکیبا علیزاده/ بازیگران: مجتبی طباطبایی، دامون بستاک، سهیل قسیمی، سارا دغاغله و امیرپوریا مسعودنیا/ دستیار کارگردان: سروش محمدی/ طراح فرم: سارینا شاد/ گروه فرم: علی دشتی، محمدرضا حسینی، نازنین سیفی و سارا عسگری/ مدیر روابطعمومی و تبلیغات: پیام احمدی کاشانی/ عکاسان: پیام احمدی کاشانی و غلامرضا حقیقی. این نمایش تا ۸ خردادماه ۱۴۰۰ ساعت 17:30 در «تماشاخانه اهورا» بهنشانیِ میدان هفتتیر، ابتدای خیابان مفتح جنوبی، بین کوچه تور و همراه، مجتمع هنری عرفان (تیتان) میزبان علاقهمندان است.
پیام احمدی کاشانی