کد خبر:
354042
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۲ شنبه ۱۱ آذر -
07:09
بخوانید و قضاوت کنید؛
تأملی بر فاصله ساری تا مرکز استان!
عباسعلی کوشکی
ساری از دیرباز مرکز استان مازندران بوده و یکی از پرجمعیتترین و بزرگترین شهرهای شمال ایران به شمار میآید بهگونهای که در قدیمیترین نقشههای بجا مانده نیز نام ساری و مرکزیت آن دیده میشود و حتی در دورهای هرچند کوتاه پایتختی ایران را نیز احراز نمود. این شهر بهدلیل موقعیت ویژه جغرافیایی و قرار گرفتن در مجاورت دریا، جنگل و کوه از اقلیم مناسب و مجموعهای از جاذبههای طبیعی برخوردار است و بهلحاظ مواهب خدادادی یک شهر گردشگری محسوب میشود. همین ویژگی موجب شد کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی (اکو) در سال 2022 میلادی ساری را بهعنوان پایتخت گردشگری کشورهای عضو اکو برگزینند اما این بدان معنا نیست که ساری در حوزه گردشگری، توسعهای را تجربه کرده باشد چون برای استفاده از ظرفیتها و استعدادهای طبیعی و شکوفاسازی آن بهنحویکه تحولی در حوزه گردشگری رقم خورده و این شهر و ساکنان آن سهمی از درآمد سرشار اقتصاد توریسم ببرند، گام درخور اعتنایی برداشته نشد کما اینکه قدمت 6000 ساله ساری و آثار باستانی آن نیز آنطورکه بایدوشاید به کار توسعه گردشگری شهر نیامده زیرا آثار و بناهای تاریخی موجود در ساری نیز غبار مهجوریت بر چهره دارند و منحیثالمجموع وجه گردشگری ساری نمود چندانی ندارد. فراموش نکنیم که ساری ویژگیهای منحصربهفرد، کم ندارد چنانکه اولین تولیدکننده کاغذ در خاورمیانه است و همچنین یکی از اولین شهرهای ایران است که راهآهن سراسری از آن عبور کرد و بهدلیل قرار گرفتن در شاهراه ارتباطی شرق به مرکز کشور و نیز واقعشدن در مسیر عبور زائران حرم مطهر رضوی از اهمیت خاصی برخوردار است. ایضاً بهرهمندی ساری از اراضی مستعد کشاورزی و موقعیت استراتژیک در تولید محصولات زراعی و باغی خصوصاً برنج و مرکبات و همچنین امکان تولید فراوردههای دامی و شیلاتی باوجود مسیرهای چهارگانه حملونقل زمینی، هوایی، ریلی و دریایی موجب شده ساری در حوزه اقتصادی نیز از پتانسیلهای شگرفی برخوردار باشد. همچنین مراکز متعدد علمی و دانشگاهی و سرمایههای انسانی بهعنوان امتیازات فرهنگی و اجتماعی نیز از مهمترین منابع بالقوه توسعه در ساری است اما حقیقت ایناستکه ساری بهرغم همه این استعدادها از توسعهای که همسنگ نام و جایگاه یک مرکز استان باشد بیبهره است و گزافه نیست اگر بگوییم هنوز بین ساری و مختصات یک مرکز استان فاصله قابلتأملی وجود دارد. این شهر باوجود بیش از یکصد اداره و موسسه استانی و حضور مراجعینی از سراسر استان، همهروزه جمعیت شناور قابلتوجهی را پذیراست و بالطبع ناگزیر از خدماترسانی فراشهری و تحمل عوارض ناشی از ازدیاد جمعیت است. این امر ایجاب میکند که دولتمردان در سطوح استانی و ملی توجهی ویژه به وضعیت مرکز استان داشته باشند درصورتیکه هیچ نشانی از تمایز در نگاه و رویکرد مسئولان نسبت به ساری مشاهده نمیشود و ظاهراً به این اصل انکارناپذیر که «ساری پیشانی استان است و توسعه استان بدون توسعه مرکز آن میسر نخواهد بود»، باور ندارند چراکه نهتنها از عمران شهری مرکز استان حمایت معناداری نمیکنند بلکه برای پیشبرد پروژههای ملی و استانی که در ارتباط با این شهر تعریف میشود نیز آشکارا دستی نمیجنبانند. گواه این مطلب که مدتهاست پیش چشم شهروندان رژه میرود، یکی نیروگاه زبالهسوز ساری است که از فرط طولانی شدن روند اجرایی آن میرود تا به تاریخ بپیوندد و دیگر؛ روگذر سهراه جویبار است که برای دستگرمی، پروژه را بهاصطلاح زخمی کردند و چند متر آن را احداث و به حال خود رها نمودند که تنها عایدی آن باریک شدن کمربندی و راهبندان هرروزه و ترافیک آزاردهنده است. نیروگاه زبالهسوز یک پروژه ملی است که معادل آن همزمان در تهران و نوشهر نیز آغاز گردیده و سالها پیش به بهرهبرداری رسید اما پروژه ساری ظاهراً طلسم شده! این پروژه با روی کار آمدن دولت سیزدهم مورد بازدید رئیسجمهوری و وزیر کشور قرار گرفت و حتی ریاست محترم جمهوری بهعنوان بالاترین مقام اجرایی کشور ضمن قول اختصاص اعتبار قابلتوجه، بر تسریع در اجرا و اتمام آن تأکید کرد ولی بازهم اتفاق خاصی نیفتاد. این انفعال و بیتفاوتی مدیران در شرایطی اتفاق میافتد که نیروگاه زبالهسوز در صورت بهرهبرداری یکی از بزرگترین چالشهای شهر یعنی معضل زباله را حل نموده و هزینههای هنگفت مادی و اجتماعی آن را به حداقل میرساند و مضاف بر این یک پروژه اشتغال آفرین و درآمدزا است و بیشک برای اصلیترین مسائل نهاد مدیریت شهری ساری یعنی فقدان منابع درآمدی پایدار و ازدیاد نیرو، راهحل مناسبی خواهد بود. امروز دغدغههای زیادی ازسوی مدیران شهر، شهرستان و استان درخصوص وضع نابسامان شهرداری مرکز استان مطرح میشود درحالیکه اگر دغدغهمندان، صادق باشند؛ تنها یک قلم؛ راهاندازی همین پروژه میتواند تحرک قابلملاحظهای در شهرداری ایجاد نماید؛ بنابراین باید در صداقت عزیزان تردید نمود. البته حقشناسی حکم میکند که قدردان تلاشهای استاندار محترم باشیم که در مدت تصدیاش انصافاً برای توسعه استان منجمله مرکز آن قدمهای خوبی برداشته اما پرواضح است که این اقدامات برای رفع مشکلات انباشته و عقبافتادگی مزمن ساری افاقه نمیکند و تلاشی مضاعف و حرکتی جهادی را میطلبد. دررابطهبا پروژه روگذر سهراه جویبار که متولی آن حوزه راهسازی استان است نیز وضع به همین منوال است. راهاندازی این پروژه حلال یکی از آزاردهندهترین مشکلات ساری یعنی ترافیک خواهد بود اما دریغ از ذرهای احساس وظیفه و دلسوزی برای شهروندان و گذرندگانی که هرروز ساعتها از وقت ارزشمندشان در ترافیک هدر میرود و روان آنها را میفرساید. ساری متأسفانه دیرزمانی است که در محاصره مرکبهای آهنین، از سنگینی و پیچیدگی ترافیک خصوصاً در معابر نقاط مرکزی و بافت میانیاش رنج میبرد درحالیکه هر اقدامی که تاکنون برای رفع آن انجامشده از اصلاحات هندسی گرفته تا برنامههای عبور و مرور جملگی حالت مقطعی و تسکینی داشته و تدوین و اجرای طرح جامع ترافیکی ساری بهعنوان نسخه شفابخش این عارضه، کماکان در حد شعار باقی مانده است. سخن درخصوص بیمهریهایی که به ساری رفته و میرود زیاد است ... مردم صبور ساری همواره این سال در ذهنشان هست که آیا فاصله ساری تا مرکز استان بالاخره کم خواهد شد؟! ساری در سالهای میانی دهه نود نوعی پوستاندازی را تجربه کرد که امیدهای زیادی را برای توسعه این شهر برانگیخت اما افسوس که آن روند شتابان سازندگی در این شهر بهیکباره متوقف شده و تداوم نیافت؛ بنابراین ساری، امروز نیازمند یک جراحی است تا شریانهای توسعه آن گشوده شود.