کد خبر:
354577
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۳ چهارشنبه ۵ ارديبهشت -
07:54
نگاهی به دلایل دشواری فرودآمدن مجدد انسان روی ماه!
برنامه «آپولو» انسان را در سال ۱۹۶۹ روی ماه قرار داد؛ اما اکنون این پرسش در ذهن بسیاریازافراد شکل گرفته که چرا ازآنزمان دیگر انسانها روی ماه فرود نیامدهاند؟ فرودآوردن انسان روی ماه همواره آرزوی بزرگ آژانسهای فضایی بوده. طی سالهای ۱۹۶۹ و ۱۹۷۲، مأموریتهای «آپولو» درمجموع ۱۲ فضانورد را به سطح ماه فرستادند و همه اینماجرا پیش از انفجار فناوری مدرن بود. پس چرا بهنظر میرسد تلاشهای کنونی که در برنامههای «آرتمیس» ناسا تجسم مییابند، تاایناندازه کُند، متوقف و پیچیده هستند؟
در گزارش ایسنا بهقلم روجا تحریری نوری دراینباره آمده: یک پاسخ آسان برای این پرسش وجود ندارد اما میتوان گفت که اینکار به پول، سیاست و اولویتها وابسته است. ابتدا با پول آغاز میکنیم. مأموریتهای آپولو بسیار موفقیتآمیز و درعینحال، بسیارگران بودند. ناسا در دوران اوج مأموریتهای آپولو، حدود پنجدرصد از کل بودجه فدرال را مصرف میکرد و بیش از نیمی از این بودجه به برنامه آپولو اختصاص داشت. با احتساب تورم، کل برنامه آپولو معادل بیش از ۲۶۰میلیارددلار امروز هزینه داشته است. اگر پروژه «جمنای»(Gemini) و برنامه رباتیک قمری را که پیشسازهای ضروری آپولو بودند، درنظر بگیریم، اینرقم به بیش از ۲۸۰میلیارددلار میرسد. درمقایسه، امروزه ناسا کمتر از نیمدرصد از کل بودجه فدرال را با طیف گستردهتری از اولویتها و دستورالعملها دراختیار دارد. درطول دهه گذشته، ناسا تقریباً ۹۰میلیارددلار برای برنامه آرتمیس هزینه کرده است. بهطورطبیعی، با هزینه کمتری که برای فرود جدید روی ماه صرف میشود، احتمالاً حتی با پیشرفتهای حوزه فناوری هم حرکت کندتری خواهیم داشت. واقعیتهای سیاسی کاملاً با واقعیتهای مالی مرتبط هستند. در دهه ۱۹۶۰، آمریکا در میانه یک رقابت فضایی بود. اینکشور با اتحاد جماهیر شوروی برای دستیابی به اولینها در فضا، بهویژه فرود آوردن انسان روی ماه رقابت داشت. همانطورکه قانونگذاران بودجه هنگفت ناسا را تقویت میکردند، عموم مردم با این ایده موافق بودند و از آن انرژی میگرفتند. درهرحال، ایننوع هزینهها عمیقاً ناپایدار بودند. بهمحضاینکه آمریکا در رقابت پیروز شد، مردم بهسرعت علاقه خود را از دست دادند و بودجه ناسا کاهش یافت. بهسادگی میتوان گفت که اراده سیاسی یا عمومی برای صرفکردن اینمقدار پول با هدف پرتاب دوم به ماه وجود ندارد. ترکیب اراده سیاسی کمتر و منابع مالی کمتر، ناسا را مجبور کرد تا تصمیمات مهمی را در اواخر دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ اتخاذ کند؛ تصمیماتی که هنوزهم روی آرتمیس تأثیر میگذارند. با پایانیافتن برنامه شاتل فضایی، مدیران ناسا نمیدانستند با قابلیتهای صنعتی و مشارکتهای مؤثر دراینبرنامه چه کنند. آنها تصمیم گرفتند که این زیرساخت را با استفاده مجدد از بسیاری از قطعات شاتل، بهویژه موتورها و جا دادن آنها در برنامه آرتمیس حفظ کنند. ازسویدیگر، میتوان استدلال کرد که درخواست نگهداشتن این زیرساختها در محل خود و استفاده مهندسان هوافضا از آنها درست بوده زیرا دقیقاً همان پایگاه فنی موردنیاز برای پرتابهای اخیر توسط شرکتهای خصوصی پرواز فضایی است. درنهایت، مفهوم مدرن آرتمیس دارای مجموعهای از اولویتهای بسیارمتفاوت با مأموریتهای آپولو است. برای مثال، تحمل خطر اکنون بسیارکمتر از دهه ۱۹۶۰ است. مأموریتهای آپولو بسیارخطرناک بودند و احتمال شکست قابلتوجهی داشتند. درواقع، چندین مأموریت آپولو با فاجعه روبهرو شدند که بهشرحزیر هستند.
۱. وقوع آتشسوزی در مأموریت «آپولو ۱» که به کشتهشدن سه فضانورد منجر شد.
۲. خاموششدن موتور هنگام مأموریت «آپولو ۶»
۳. نقص کشنده در طراحی که فضانوردان «آپولو ۱۳» را تقریباً در شرف مرگ قرار داد.
۴. فاجعه شاتل فضایی «چلنجر» و شاتل فضایی «کلمبیا»
ناسا، قانونگذاران و مردم حاضر نیستند دوباره آنسطح از خطر را بپذیرند؛ بهخصوص پس از فاجعههای چلنجر و کلمبیا. مأموریتهای آپولو مبالغ هنگفتی را برای فرستادن فضانوردان به سطح ماه بهمدت چنددهساعت صرف کردند. فضانوردان رفتند، چند نمونه جمع کردند، چند آزمایش ساده ترتیب دادند و بازگشتند. مأموریتهای آرتمیس برای اهداف کاملاً متفاوتی طراحی شدهاند. اولاینکه فضانوردان قرار است تا یکهفته روی سطح ماه بمانند و اینکار نیازمند غذا، آب، سوخت و تجهیزات علمی بیشتری است. دوماینکه مأموریتهای آپولو علم را بهعنوان یک ایده برای آینده تلقی میکردند. هدف اصلی، شکست شوروی بود. حال پژوهشهای علمی در مرکز برنامه آرتمیس قرار میگیرند؛ بهاینمعناکه مأموریت مستلزم طراحی طولانیتر و پیچیدهتر است. درنهایت، هدف برنامه آرتمیس فقط بازگرداندن انسانها به ماه نیست، بلکه آغازکردن احداث زیرساخت برای حفظ حضور دائمی انسان در آنجاست. همهچیز از مخازن سوخت در مدار گرفته تا انتخاب مکان برای مستعمرات آینده زیر چتر پروژه آرتمیس قرار میگیرد. اینبرنامه بسیار شلوغتر است زیرا یک چارچوب دستیابی به رؤیاها را برای نسلهای آینده فراهم میکند. سال 1402 بود که ایسنا در گزارش دیگری بهقلم هستی وفایی دراینزمینه نوشت: رویکرد کُند و تکراری ناسا در برنامه آرتمیس این تصور را ایجاد میکند که این آژانس فضایی فراموش کرده است که چگونه انسانها را بر روی ماه فرود بیاورد. بازرسی دقیقتر اینموضوع اما دلایل زیادی را آشکار میکند که چرا تاایناندازه زمان میبرد که ناسا پای انسانها را باردیگر به ماه باز کند. هنگامیکه یوجین سرنان، رونالد ایوانز و هریسون اشمیت فضانوردان مأموریت آپولو ۱۷ در ماه دسامبر سال ۱۹۷۲ با ماه خداحافظی کردند، هیچکس حدس نمیزد که دستکم ۵۰ سال تا بازگشت گروه بعدی انسانها به ماه زمان بگذرد. مأموریت پایانی آپولو به یک دوره دیوانهوار در پیشرفت علمی و فناوری پایان داد، دورهای که جرقه آنرا سخنرانی معروف «مسابقه فضایی» رئیسجمهوری جان اف کندی در سال ۱۹۶۲ زد. اینبدانمعنانیستکه ناسا در دوران پس از آپولو بیکار بوده است. اکتشافات فضایی بهاشکال مختلف ادامه یافت. پرتاب کاوشگرها به بیرون از منظومه شمسی، ایستگاههای فضایی ساختهشده در مدار پایین زمین، شاتلهای فضایی که فضانوردان را به فضا میبرد و مریخنوردهایی که به مریخ فرستاده شدند و دستاوردهای باورنکردنی دیگری که درایندوران رقم خوردند همهوهمه جزو فعالیتهای ناسا بودهاند اما درمورد بازگرداندن فضانوردان به ماه پیشرفت چندانی رخ نداد. ناسا ازطریق برنامه بلندپروازانه آرتمیس خود که با اولین موشک سامانه پرتاب فضایی (SLS) بهشکلی دیدنی آغاز شد، بهدنبال تغییر اینموضوع است. موشک سامانه پرتاب فضایی با ۸.۸ میلیون پوند نیروی رانش، یک کپسول اوریون بدون سرنشین را به یک سفر ۱.۴ میلیون مایلی (دومیلیون و ۲۵۳هزارکیلومتری) در مدار ماه فرستاد و بازگرداند. این مأموریت آغازین، زمینه را برای انجام مأموریت آرتمیس ۲ که یک سفر سرنشیندار در مدار ماه و بازگشت از آن است و همچنین مأموریت آرتمیس ۳ که برای فرود آوردن یک مرد و اولین زن روی ماه در سال ۲۰۲۵ برنامهریزی شده، فراهم میکند. سرعت پیشروی این مأموریتها بسیار آهسته است، اما وضعیت حتی بدتر نیز میشود؛ زیرا مأموریت آرتمیس ۴ دستکم تا سال ۲۰۲۸ اتفاق نخواهد افتاد و فاصله بین مأموریتها بسیارزیاد است. انتظار میرود که آرتمیس ۵ تا آرتمیس ۷ از سال ۲۰۲۹ بهطور سالانه انجام شود. برای ناسا این یک گام مهم است اما ازسوی مردم عادی اینگونه بهنظر میرسد که گویی ناسا تصمیم گرفته چرخ را دوباره اختراع کند. چرا ناسا نمیتواند با سرعت بیشتری شاهکاری را که ششبار در نیمقرن قبل انجام داده مدیریت کند؟ باید بهسادگی خوردن یکلیوان آب باشد، اینطور نیست؟ این یک نکته منصفانه است، اما ایالاتمتحده اکنون از ذهنیتهای جنگ سرد فاصله گرفته است و اولویتهای متفاوتی دارد؛ چه در سطح بینالملل، چه داخلی و حتی ازنظر زیستمحیطی. آژانس فضایی بدون شک با آنچه کنگره اجازه میدهد محدود میشود، اما وقتی صحبت از سرعت آهسته پیشرفت برنامه آرتمیس بهمیان میآید، مورد دیگری باید درنظر گرفته شود و آن تمایل ناسا برای حفظ حضور انسان در اطراف ماه برای مدتی طولانی است و مهمترازهمه، برنامه آرتمیس بیشتر براساس یک جاهطلبی بزرگتر پایهریزی شده و آن فرود انسان روی مریخ است. سرعت توسعه برنامه آرتمیس بهشدت توسط بودجه اندک محدود شده و ناسا دیگر به بودجهای که طی جنگ سرد داشت دسترسی ندارد. میشل هانلون؛ یکی از مدیران مرکز حقوق هوا و فضا در دانشگاه میسیسیپی توضیح میدهد: تنها کاریکه باید انجام دهید ایناستکه به بودجه ناسا بهعنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی در زمان کندی و امروز نگاه کنید تا بهراحتی درک کنید چرا ما جهشهای عظیم دوران آپولو را انجام نمیدهیم. هانلون در ایمیلی نوشت: باتوجهبه شرایط جوی جنگ سرد و آنچه قطعاً مانند برتری شوروی در فضا بهنظر میرسید جلبکردن توجه ملت کار سختی نبود اما هنگامیکه چالشها برطرف شد، حالوهوای ملی تغییر کرد. او افزود: تعداد بینندگان تکرار سریال I Love Lucy، بیشتر از تماشاگران «پرتاب مأموریت آپولو ۱۷» در سال ۱۹۷۲ بود.