محمد جواد ظریف:
ما باید حرف خود را براساس منطق و آرامش بیان کنیم
محمد جواد ظریف در نشست علمی مذاکرات هستهای و علوم سیاسی که در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد، گفت: تبدیل ایران به قدرتی قابل توجه در منطقه در پی یک روند طولانی حاصل شده است. وی اظهار کرد: در جهان امروز که مهمترین خاصیت و برجستگی، در حال گذار بودن آن است. نقش علم در ساختن آینده جهان نقش بیبدیل است. البته من در اینجا بیشتر از علم سیاست و روابط بینالملل صحبت میکنم. گرچه جایگاه علم و فناوری در تولید قدرت مهم و اساسی است. دانشمندان روابط بینالملل دو وظیفه اساسی و مبنایی را در دنیای کنونی بر عهده دارند. آنها در کنار وظیفه شناخت و سهم درست واقعیتها که وظیفه برجستهای نیز هست وظیفه فهمیدن صحیح تحولات بینالمللی را نیز بر عهده دارند و باید در جهت ساختن آیندهای نه مبتنی بر اراده معطوف به قدرت بلکه آیندهای مبتنی بر صلح، پیشرفت و همزیستی حرکت کنند و این از وظایف غیرقابل تفکیک است.
رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان ادامه داد: شما بدون حرکت در یک بستر واقعی نمیتوانید آیندهای بهتر بسازید. بلکه باید در کنار آن واقعیتها نیز مدیریت شود و این دو در کنار هم دنبال شوند. وظیفه اساتید در این حوزه صرفا تکرار تئوریها مبتنیبر جایگاه قدرت و بعضا جهان سلطه نیست چراکه در این چارچوب نمیتوانیم واقعیتها را بشناسیم و دنیای بهتر بسازیم. وی با بیان این که آن نگاهها که مبتنیبر تقدیر و تقدیس و نگاهداری منابع سلطه بوده نتوانسته تحولات بینالمللی را به خوبی بفهمد و پیشبینی کند، ادامه داد: این نگاهها نتوانستند حتی صلح و امنیت پایدار را ایجاد کنند. کسی نمیگوید تئوریسینی که در رابطه با جنگ صحبت میکند لزوما طرفدار علنی جنگ است ولی مبانی فهمی را که پایهگذاری میکند ناگزیر به جنگ و نزاع میانجامد. ظریف با بیان اینکه به قول سهراب سپهری نیاز است که چشمهایمان را بشوییم و به دنیا با نگرشی دیگر نگاه کنیم، ادامه داد: انقلاب اسلامی به ما اجازه داد که فکر کنیم، بیاندیشیم، اظهار نظر کنیم و قالبهای مرسوم و بعضا موهوم را بشکنیم و به یک روش دیگری به دنیا نگاه کنیم و این یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی است. وزیر امور خارجه کشورمان با بیان اینکه از اساسیترین منابع قدرت جهان در حال گذار کنونی همین خودباوری و توان اندیشیدن و داشتن گفتمانی متفاوت است، تصریح کرد: اگر ما از این منظر به علم سیاست نگاه کنیم آن وقت مشاهده میکنیم که وظیفه دانشمند علوم سیاسی که وظیفه آیندهسازی را نیز بر عهده دارد فقط تبیین تئوریها نیست. بلکه ارائه نگرشهای جدید برای آینده نیز هست. اکثر کشورهایی که حرفی برای گفتن در آینده روابط بینالملل دارند در کنار این موضوع تصویر خود از آینده را نیز تبیین کردهاند و در راستای آیندهسازی مبتنی بر اهداف، اولویتها و منافع حرکت میکنند. به گزارش ایسنا، رئیس دستگاه دیپلماسی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه ساختار نظام آتی بر پایه یک سری عوامل سختافزاری و نرمافزاری مبتنی بر باورها و ارزشهاست، ادامه داد: لذا ما نیاز داریم در روابط بینالملل و علوم انسانی با چنین نگرشی به آینده خود نگاه کنیم و از این منظر وارد حوزه شویم. ظریف در ادامه سخنان خود در جمع اساتید و دانشجویان حاضر در دانشگاه علامه با بیان اینکه مهمترین مولفه شرایط کنونی این است که ما امروز در جهانی در حال گذار قرار گرفتهایم، تصریح کرد: شرایط متصلبی که نظام دوقطبی آن را حاکم کرده بود فروپاشیده و از دیگر سو شرایط و نظام جدیدی با یک چارچوب مشخص جایگزین شده است. البته با فروپاشی نظام دوقطبی برخی با توهم و عجله به دنبال این بودند که یک نظام نوین جهانی را که وعده داده بودند محقق کنند و بر اساس آن اقدامات وسیعی را صورت دادند. فلسفه نئومحافظهکاران در همین چارچوب بود و آنها تلاش داشتند که این نظام را نهادینه کنند. ما میبینیم که در دهه 90 و اوایل 2000 چه خونهایی در این ارتباط ریخته شد و آمریکاییها سعی داشتند که یک فهم ناصحیح آمریکامحوری را به جهانیان تحمیل کنند. در واقع فلسفه نئومحافظهکاران این بود که آمریکا قدرت برتر سیاسی و نظامی است و باید این قدرت نهادینه شود. چون میدانستند که وضعیت کنونی سیال و گذراست. اینگونه نباید تصور کرد که صرفا فقط در دوران بوش پدر یا پسر شاهد اقدامات نظامیبرای تحمیل این نظریه بودیم بلکه در دوران کلینتون نیز از این ابزار برای نهادینه کردن این توهم استفاه شد. ولی شما مشاهده کردید که نظام جدید علیرغم این تلاشها شکل نگرفت. وی با اعتقاد بر این که تحولات افغانستان و عراق نیز به دلیل برداشت غلط از شرایط در حال گذار بینالمللی رخ داد، ادامه داد: در آن مقطع زمانی صدام فکر میکرد که از این شرایط گذار میتواند برای ایجاد قدرت استفاده کند.
وزیر امور خارجه با بیان این که این اشتباه محاسباتی در دوران گذار از سوی آمریکا، لیبی، عراق، یوگسلاوی و... صورت گرفت و این اشتباه محاسباتی برای آنها گران تمام شد، افزود: در شرایط گذار در روابط بینالمللی قدرتهای جدیدی آمدند و بعضی از قدرتهای قدیمی به دلیل فهم اشتباه محاسباتی از بین رفتند. وی با بیان اینکه فعالیت در این شرایط سیال نیازمند دقت، تخصص و مهارت ویژهای است، ادامه داد: یکی از وجوه اساسی این شرایط تعدد بازیگران و تکثر منابع قدرت است. در این شرایط دیگر شاهد فعالیت بازیگران دولتی نیستیم و به مانند زمان جنگ سرد نیست که همه مجبور بودند خود را با دو قطب هماهنگ کنند. در شرایط جدید همانطور که اشاره کردم دیگر دولتهای تنها بازیگران نیستند و انحصار بازی از دست آنها خارج شده است. چنانکه میبینیم بازیگران متعددی وارد عرصه شدهاند. وی با بیان اینکه ما مجبوریم درست ببینیم که شرایط بینالمللی چگونه باعث شده این بازیگران جدید در عرصه بینالمللی وارد شوند و نقشآفرینی کنند و وارد شوند ادامه داد: در این شرایط شاهد حضور بازیگران امنیتسازی مانند حزبالله هستیم و بازیگرانی همچون داعش و القاعده که امنیتزدا هستند. ظریف با اشاره به این که تأکید بر این موضوع که بازیگران و کنشگران جدیدی وارد صحنه شدهاند و نمیتوان با تصور کنشگری گذشته حرکت کرد، افزود: در این شرایط ابزارهای قدرت نیز متنوع شدهاند. چنانکه یک زمانی قدرت نظامیحرف آخر را میزد ولی به مرور زمان مولفههایی چون قدرت اقتصادی، قدرت فرهنگی و... اضافه شدهاند. البته در تاریخ دیپلماسی میبینیم که دولتها به سختی با تنوع بازیگران کنار آمدهاند. در زمانی مردم در چارچوب این نظریهها تابع دولت بودند و شخصیت مستقلی را به عنوان بازیگر نداشتیم ولی اکنون به شخصه در روابط بینالملل نقش دارند.
رئیس دستگاه دیپلماسی با بیان اینکه به تعداد کنشگران و بازیگران اضافه شد بر تعداد ابزارها نیز افزوده شد، تصریح کرد: این خود تصور و شرایط جدیدی را در صحنه بینالملل ایجاد کرد. چنانکه ما بدون توجه به این مولفههای نمیتوانیم اهداف کشور را به پیش ببریم و از قدرت کشور به نفع کامل پاسداری و استفاده کنیم. جمهوری اسلامی ایران با استفاده از این ابزار قدرت جدید به عنوان یک قدرت قابل توجه منطقهای تبدیل شد و این موضوع در پی یک روند طولانی ایجاد شد. امام(ره) از نخستین کسانی بودند که این تحول جدید را درک کردند و فهمیدند ابزارهایی که برای بازی وجود دارد فراتر از قدرت مادی است وگرنه با چه استدلالی میتوان گفت که آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند. در واقع امام(ره) بر اساس این فهم که منابعی که به عنوان منابع قدرت در اختیار است فراتر از قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی است این حرف را مطرح کردند که از جمله مهمترین این منابع قدرت خود باوری است.
وی با بیان این که بر اساس این مولفه قدرت ما میتوانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم و دیدگاه متفاوتی را ارائه کنیم، ادامه داد: در عرصه روابط بینالملل ضمن این که باید تمام نظریهها را بدانیم ولی باید توجه کنیم که لزومیندارد صرفا بر اساس همان نظریهها رفتار کنیم ما میتوانیم به گونهای دیگر رفتار کنیم و قالبهای متداول فکری را بشکنیم و همچنین در برابر روشهای گذشته روشهای جدیدی ارائه کنیم. البته این مهم است که این روشهای جدید را به شکلی منطقی ارائه کنید که دنیا پذیرای آن باشد. ما باید حرف خود را بر اساس منطق و آرامش بیان کنیم. اگر در این عرصه حرف دیگران را تکرار کنیم گفتوگویی شکل نمیگیرد و این تبدیل به مونولوگ میشود. برای گفتوگو به هویت و خودباوری نیاز داریم. برای این گفتوگو باید در جایگاه منابع قدرتی خود و آنچه که به ما امکان حضور میدهد محکم بایستیم و صحبت کنیم و در اینجاست که بحث سلطهناپذیری ایران تبدیل به یک منبع قدرت برای ما میشود. هر منبع قدرتی برای تداوم و حفظ شدنش باید فشار را بپذیرد و بر اساس همین نگاه نباید از این فشارها ترسید بلکه باید از آن بهره برد. وی با بیان اینکه مولفههایی چون خودباوری، سلطهناپذیری، حضور فعال در منطقه و انتخابهای صحیح در منطقه باعث شد که ایران تبدیل به یک قدرت منطقهای شود، ادامه داد: چه اتفاقی افتاد که بعد از طالبان و سقوط صدام حسین ایران تبدیل به مهمترین قدرت منطقهای شد؟ معجزهای نشد بلکه تصمیمها و انتخابهای هوشمندانه جمهوری اسلامیایران در طول سالهای پس از انقلاب اسلامیبه خصوص بعد از جنگ و حضور موثر و آیندهساز در منطقه در تحقق این فرآیند بسیار مهم بود. رئیس دستگاه دیپلماسی با بیان این که درست است فشارهایی بر ما وارد شده است اما تحمل این فشارها در کنار دیگر مولفههایی که اشاره کردم باعث شد که امروز ما حرفی برای گفتن در منطقه داشته باشیم و همه اذعان کنند که معادلات منطقه را نمیتوان بدون حضور ایران شکل داد، خاطرنشان کرد: بعد از اینکه ایران به یک منبع قدرت در منطقه تبدیل شد رقبای منطقهای و بینالمللی و کسانی که بدخواه این انقلاب و کشور بودند از همان زمان بعد از سقوط صدام و طالبان احساس کردند که ایران با انتخابهای صحیح توانسته در منطقه نقشآفرینی کند و باید این قدرت را مهار کند و در راستای مهار قدرت ایران تلاش کردند.