معضلات نیروی کار مهاجر برای آسیایمیانه
«شهرهای بدون مرد» اصطلاحیست که برای توصیف مناطقی استفاده میشود که بهدلیل مهاجرت مردان جوان به خارجازکشور، تعادل جنسیتی در آن بهطور قابلتوجهی بهنفع زنان تغییر کرده است. این پدیده بهویژه در آسیایمرکزی دیده میشود؛ جاییکه بهدلیل بیکاری بالا و فرصتهای شغلی بهتر در کشورهای دیگر، مهاجرت مردان جوان بهطور گستردهای اتفاق میافتد.
علل متعددی را در ایجاد و گسترش پدیده «شهرهای بدون مرد» میتوان برشمرد؛ اما دلایل اصلی اینهاست: 1. فرصتهای شغلی بهتر: مردان جوان بهدلیل دستمزد بالاتر و فرصتهای شغلی بهتر در کشورهایی مانند روسیه، به مهاجرت به خارجازکشور روی میآورند. 2. بیکاری بالا در داخل کشور: بیکاری بالا و نبود فرصتهای شغلی مناسب در کشورهای آسیایمرکزی، دلیل دیگری برای مهاجرت مردان جوان است. 3. تغییرات اجتماعی: مهاجرت مردان جوان بهطور قابلتوجهی بر ساختار اجتماعی و اقتصادی مناطق تأثیر میگذارد و باعث اختلال در نهاد خانواده میشود. اینامر البته پیامدهایی را با خود دارند که عبارتاند از 1. تغییرات اجتماعی: مهاجرت مردان جوان باعث تغییر در تعادل جنسیتی، افزایش نقش زنان در اقتصاد و خانواده و نیز ایجاد مشکلات اجتماعی جدید میشود. 2. اقتصادی: مهاجرت مردان جوان باعث کاهش نیروی کار در داخل کشور و همچنین کاهش درآمد حاصل از وجوه انتقالی کارگران مهاجر میشود. 3. تأثیر بر خانواده: مهاجرت مردان جوان باعث ضعف نهاد خانواده، افزایش تنشهای خانوادگی و آسیب به سلامت روانی افراد میشود. راهحلهایی برای اینامر وجود دارد که بهترینشان اینهاست: 1. ایجاد فرصتهای شغلی: ایجاد فرصتهای شغلی مناسب در داخل کشور و افزایش دستمزدها، میتواند مهاجرت مردان جوان را کاهش دهد. 2. بهبود زیرساختها: سرمایهگذاری در زیرساختها و بهبود خدمات رفاهی، میتواند مهاجرت مردان جوان را کاهش دهد. 4. حمایت از زنان: حمایت از زنان در بازار کار و جامعه، میتواند به آنها کمک کند در برابر چالشهای ناشی از مهاجرت مردان جوان مقاومت کنند. مهاجرت نیروی کار از آسیایمرکزی که زمانی برای اقتصاد اینمنطقه حیاتی بود، اکنون با ایجاد «شهرهای بدون مرد» و فرسایش خانواده، بحرانساز شده است. با موج بازگشت مهاجران و کاهش درآمدها، اینکشورها با تهدید جدی ناآرامیهای اجتماعی و بیثباتی مواجه هستند. بهگزارش تسنیم؛ مشکلاتی که کارگران مهاجر آسیایمرکزی برای روسیه ایجاد میکنند، مدتهاست که بسیاری را در روسیه به این فکر واداشته که آنها باید اینکشور را ترک کنند اما چالشهایی که اینافراد برای کشورهای خود ایجاد میکنند، توجه مشابهی را بهخود جلب نکرده است. بسیاری تصور میکنند که وجوه ارسالی کارگران مهاجر به کشورهایشان و تأثیرات مثبت مهاجرت بر مشکل جمعیت مازاد و بیکاری در آسیایمرکزی، کار مهاجران را برای مردم آسیایمرکزی و دولتهایشان بهطورکلی مثبت جلوه میدهد. بااینحال، اگرچه کار مهاجران منافع متقابل واقعی برای روسیه و دولتهای آسیایمرکزی دارد، مهاجرت به خارج همچنین مشکلات جدی در آسیایمرکزی ایجاد میکند. ازدستدادن تعداد زیادی از مردان جوان در آسیایمرکزی بهمعنای حذف پدران نسل جوان است. با بازگشت بخش قابلتوجهی از این مردان جوان به وطن که عمدتاً بهدلیل افزایش بیگانههراسی در روسیه صورت میگیرد، آنها با چشمانداز اجتماعی تغییر یافته و درآمدهای پایینتر مواجه خواهند شد. آنچه بهعنوان یک سوپاپ اطمینان برای جمعیت مازاد و بیکاری در آسیایمرکزی آغاز شد، ممکن است با بازگشت مهاجران به خانه، به بروز ناآرامیهای اجتماعی منجر شود. آسیایمرکزی تقریباً تنها منطقه جهان باقی مانده که رشد جمعیت آن همچنان از سطح جایگزینی فراتر میرود. کشورهای اینمنطقه، مهاجرت به خارج را بهعنوان یک راهحل تلقی کرده و کموبیش از اینکه فدراسیون روسیه مایل به پذیرش تعداد زیادی از آنها بوده، خشنود بودهاند. مهاجرت به خارج نهتنها بیکاری و فشارهای اجتماعی را در آسیایمرکزی کاهش میدهد، بلکه جریان نقدی اضافی برای جمعیت و دولت ازطریق وجوه ارسالی توسط شاغلان در خارجازکشور فراهم میکند. ازآنجاکه آسیایمرکزی از این مزایا بهرهمند میشود، توجه نسبتاً کمی به مشکلات ناشی از مهاجرت به خارج و حتی کمتر به چگونگی تشدید این مشکلات درصورت بازگشت کارگران آسیایمرکزی شاغل در فدراسیون روسیه به خانه، شده است. دولتهای آسیایمرکزی با بازگشت گسترده کارگران به خانه، توجه بیشتری به پیامدهای منفی مهاجرت به خارج نشان میدهند. محققان در آسیایمرکزی توجه خود را براینموضوع متمرکز کردهاند که چگونه مهاجرت به خارج، «ساختار اجتماعی و اقتصادی منطقه» را ازطریق حذف مردان جوان 18 تا 35ساله که وگرنه به تربیت فرزندان کمک میکردند، تغییر داده است. این مردان هم بهدلیل بیکاری بالا در کشورهای خود و هم بهدلیل دستمزد بسیاربالاتر در فدراسیون روسیه، مهاجرت کردند. خروج مردان جوان از آسیایمرکزی بهقدری شدید شده که مردم محلی از «شهرهای بدون مرد» و تغییرات اجتماعی ناشیازآن صحبت میکنند. مقیاس مهاجرت به خارج عظیم است. در سال 2023، آخرین سالی که دادههای قابلمقایسه برای هر پنج کشور منطقه وجود دارد، تقریباً 10میلیون کارگر آسیایمرکزی در خارجازکشور کار میکردند. اینرقم در تاجیکستان یکچهارم جمعیت شاغل، در قرقیزستان حدود 20درصد و در ازبکستان 10درصد بود. در سال 2022، کارگران مهاجر 14میلیارددلار وجوه انتقالی به کشورهای خود ارسال کردند که 30درصد تولید ناخالص داخلی تاجیکستان، 25درصد قرقیزستان و 10درصد ازبکستان را تشکیل میداد. برای مدتی، هجوم پول و نقش مشاغل خارجازکشور در کاهش بیکاری داخلی، مشکلات مهاجرت گسترده به خارج را پنهان کرده بود. بااینحال، با بازگشت بیشتر مهاجران آسیایمرکزی بهجای مهاجرت به خارج و کاهش وجوه انتقالی، مشکلات اجتماعی ناشی از مهاجرت به خارج بیشازپیش آشکار میشود. در مناطق روستایی آسیایمرکزی، «سهم مردان 18 تا 35ساله طی 15سالگذشته 20 تا 30درصد کاهش یافته است» و در برخی از مناطق تاجیکستان و قرقیزستان «تا 80درصد از جمعیت مردان بالغ برای بخش بزرگی از سال غایب هستند». این بدانمعناستکه در تاجیکستان، بهطور بیسابقهای 40درصد از خانوارها اکنون توسط زنان سرپرستی میشوند. وضعیت در چهار کشور دیگر تاحدی کمتر حاد است، اما افزایش خانوارهای سرپرست زن اکنون مشخصه کل منطقه است. کارشناسان منطقهای معتقدند که «غیبت طولانیمدت مردان در حال ازبینبردن ساختارهای خانوادگیست» همانطورکه از فروپاشی نقشهای جنسیتی سنتی در خانوادهها و افزایش چشمگیر طلاق مشهود است. هنگامیکه کارگران مهاجر به خانه بازمیگردند، بسیاری در کنارآمدن با پویاییهای جدید دچار مشکل میشوند که منجر به افزایش درگیریهای خانوادگی و خشونت خانگی میشود. تعداد کمتر مردان جوان در مناطق روستایی، «پتانسیل تغییرات اجتماعی» را کاهش میدهد، زیرا آنها معمولاً محرک اعتراضات و اصلاحات هستند؛ بنابراین، مهاجرت گسترده مردان جوان به خارج به رکود سیاسی کمک میکند و پس از بازگشت آنها، زمینه را برای درگیری بین کسانیکه خواهان حاکمیت ساختارهای اجتماعی مردسالار هستند و کسانیکه خواهان ادامه نقش رهبری زنان که در غیاب مردان خانواده بهعهده گرفتهاند، فراهم میکند. بدون «اصلاحات سامانمند در اقتصاد، آموزش و سیاستهای اجتماعی» آسیایمرکزی، ازدستدادن مردان جوان بهدلیل مهاجرت کاری و مشکلات جداگانهای که با بازگشت آنها ایجاد میشود، «ثبات منطقه را تهدید خواهد کرد». رسیدگی به چالشهایی که باعث مهاجرت به خارج میشوند برای هر دولتی دشوار است بهویژه برای دولتهای تحتفشار و کممنابع آسیایمرکزی. بازگشت کارگران مهاجر به خانه، وجوه ارسالی به آسیایمرکزی از خارج را کاهش داده و نرخ بیکاری داخلی را افزایش میدهد، به این معنی که دولتها بعید است سرمایه لازم برای انجام اصلاحات ضروری را بهموقع دراختیار داشته باشند. اگر چنین وضعیتی پیش آید، مشکل «شهرهای بدون مرد» که برای بسیاری از ناظران خارجی ممکن است یک کنجکاوی جامعهشناختی بهنظر برسد، احتمالاً در آینده نزدیک به کانون توجه تبدیل شده و منشأ چالشهایی بسیاربزرگتر از سایر تحولاتی خواهد شد که بهطورمنظم توجه بیشتری را بهخود جلب میکنند.