• شماره 3528 -
  • 1404 يکشنبه 30 آذر

از کارائیب تا تهران؛ و سیاست فشار حداکثری

اعلام بی‌نیازی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات‌متحده از هرگونه مجوز قانونی برای حمله به ونزوئلا، هم‌زمان با تشدید محاصره نفت‌کش‌ها و اقدامات نظامی آمریکا در منطقه کارائیب، نشانه ورود بحران به مرحله‌ای تازه و البته خطرناک است. به‌گزارش لیلا واحدی (ایرنا)؛ «مجبور نیستم برای حمله به ونزوئلا از کنگره اجازه بگیرم» این تازه‌ترین اظهارنظر «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکاست که شب گذشته (به‌وقت‌تهران) در نشست خبری در کاخ سفید و درپاسخ‌به‌سؤال یک خبرنگار گفت و باردیگر مدعی شد درپی حمله به کارتل‌های موادمخدر در داخل خاک ونزوئلا است و برای این‌اقدام هم نیازی به مجوز هیچ نهاد و قانون و قاعده‌ای ندارد. گرچه این نخستین‌بار نیست که رئیس‌جمهور آمریکا، اقداماتی غیرقانونی خود را به‌راحتی پیش می‌برد اما پرسش مهم است که در روزهای پایانی سال ۲۰۲۵ جهان باردیگر تنش تازه‌ای در آمریکای‌جنوبی و میان ایالات‌متحده آمریکا و جمهوری بولیواری ونزوئلا را خواهد دید. تنشی که این‌روزها به یکی از حساس‌ترین بحران‌های ژئوپلیتیک در منطقه کارائیب و حتی فراترازآن تبدیل شده است. آمریکا نفت‌کش‌ها و کشتی‌های ونزوئلا را محاصره کامل کرده و اخیراً ستاد «فرماندهی جنوبی» ارتش آمریکا اعلام کرده که در آب‌های بین‌المللی در شرق اقیانوس آرام به دو قایق حمله کرده و پنج‌نفر را کشته است.

 بحران شکل‌گرفته میان واشنگتن و کاراکاس گرچه درطول این‌مدت بسیاری را به دام مرگ فرستاده اما پیامدها و تبعات آن حتی تا غرب آسیا و خاورمیانه هم رسیده است. مبارزه با موادمخدر، سرلیست فهرستی است که دولت آمریکا درتشریح دلایل حمله به کشتی‌ها و تمامیت ارضی ونزوئلا اعلام می‌کند اما اگر بدانیم که ونزوئلا یکی از بزرگ‌ترین منابع نفت‌خام جهان دارد؛ بیش از ۳۰۰ میلیاردبشکه نفت قابل‌استخراج در سرزمین تحت‌حاکمیت دولت چپ‌گرای «نیکلاس مادورو» قرار دارد و این انگیزه‌ای بسیارفراتر از مبارزه با موادمخدری است که درصد بسیارکمی از آن (کمتر از ۱۰ درصد) ازطریق کارائیب وارد آمریکا می‌شود. میان واشنگتن و کاراکاس، سال‌هاست که به‌سبب تفاوت در ایدئولوژی حکومتی، اختلافات بسیاری وجود دارد اما ترامپ در دوره دوم ریاست جمهوری خود در کنار اعمال تحریم‌های مالی و نفتی سنگین، فشارهای سیاسی و نظامی گسترده‌ای را هم علیه مادورو و دولتش انجام داده است. در تازه‌ترین این فشارها دولت ترامپ ۱۶ دسامبر ۲۰۲۵ (۱۰ آذرماه) اعلام کرد که تمامی نفت‌کش‌های تحت تحریم که قصد ورود به بنادر ونزوئلا یا خروج‌ازآن را دارند، مشمول محاصره دریایی خواهند شد. محاصره نظامی و اقتصادی ونزوئلا درحالی ازسوی آمریکا شدت یافته است که کاراکاس این‌اقدامات را نقض آشکار حقوق بین‌الملل، آزادی تجارت دریایی و حاکمیت ملی کشورش خوانده و به تکرار اعلام کرده که این‌امر غیرمنطقی و تهدیدی برای امنیت منطقه است. استقرار ناو هواپیمابر، ناوشکن‌ها و بیش از ۱۰ هزار نیروی نظامی در منطقه، قطعاً برای مقابله با موادمخدر و قایق‌های حامل کوکائین نیست و ترامپ درپی ماجراجویی جدید دراین‌منطقه است. اقدامات دولت آمریکا علیه ونزوئلا با واکنش‌هایی ازسوی کشورهای مستقل جهان مواجه شده است. وزارت خارجه روسیه روز ۲۸ آذر با صدور بیانیه‌ای تشدید مداوم و عامدانه تنش‌های پیرامون ونزوئلا را مشهود خواند و ابراز امیدوار کرد آمریکا از تشدید تنش‌ها پیرامون ونزوئلا خودداری کند، چراکه این‌امر عواقب غیرقابل‌پیش‌بینی به‌دنبال خواهد داشت. دراین‌بیانیه از رویکرد مادورو برای حفاظت از منافع و حاکمیت ونزوئلا حمایت و تأکید شده است که مسکو همواره از عادی‌سازی گفتگوها بین آمریکا و ونزوئلا و گام‌برداشتن درراستای کاهش تنش‌ها حمایت می‌کند. روسیه پیش‌ازاین‌هم اقدامات آمریکا علیه ونزوئلا را اشتباه فاجعه‌بار دانسته و خواستار کاهش تنش شده بود. «وانگ یی» وزیر امور خارجه چین هم ونزوئلا را شریک استراتژیک پکن و اعتماد و حمایت متقابل را از سنت‌های روابط دو کشور دانست و گفت که پکن با همه اشکال قلدری یک‌جانبه مخالف است و از همه کشورها برای حفاظت از حاکمیت و کرامت ملی آن‌ها حمایت می‌کند و ونزوئلا حق دارد به‌طور مستقل همکاری‌های سودمند متقابل را با سایر کشورها توسعه دهد و جامعه بین‌المللی موضع ونزوئلا را درمورد حفاظت از حقوق و منافع مشروع خود درک و حمایت می‌کند. «فرحان عزیز حق» معاون سخنگوی سازمان ملل در پی تشدید تنش میان واشنگتن – کاراکاس و اعلام محاصره نفت‌کش‌های ونزوئلا ازسوی رئیس‌جمهوری آمریکا اعلام کرد که دبیرکل سازمان ملل خواستار کاهش فوری تنش‌ها میان آمریکا و ونزوئلا است. وزارت امور خارجه ایران هم در بیانه‌ای تصریح کرد: اقدام آمریکا در تعرض، توقیف یا ایجاد مانع برای تردد آزاد شناورهای تجاری از یا به‌مقصد ونزوئلا، مصداق بارز دزدی دریایی دولتی و سرقت مسلحانه در دریاست. استناد به قوانین داخلی آمریکا و تحریم‌های یک‌جانبه و غیرقانونی آن برای توجیه این‌اقدامات نیز به‌هیچ‌عنوان نمی‌تواند مبنایی برای مشروع جلوه‌دادن چنین اقدامات مجرمانه‌ای باشد. دراین‌بیانیه آمده است: تهدید، محاصره اقتصادی و توسل به زور علیه یک کشور مستقل عضو سازمان ملل متحد، نقض صریح اصول اساسی منشور ملل متحد، به‌ویژه اصل احترام به حاکمیت ملی، تمامیت ارضی و ممنوعیت تهدید یا استفاده از زور محسوب می‌شود. هیچ قدرتی حق مداخله در امور داخلی ونزوئلا را ندارد و این‌کشور به‌موجب اصول بنیادین منشور ملل متحد از حق ذاتی دفاع‌ازخود در برابر هر تهدید و تعرض خارجی برخوردار است. بحران شکل‌گرفته ازسوی آمریکا در آمریکای‌جنوبی، مشروعیت قوانین بین‌المللی را زیرسؤال برده و پیامدهایی برای نظام حقوقی جهان به‌وجود آورده است. قوانین بین‌الملل دو اصل آزادی کشتیرانی و احترام به تمامیت ارضی کشورها را تضمین کرده است؛ دقیقاً همان دو اصلی که آمریکا درارتباط‌با ونزوئلا آن‌را نادیده گرفته است. حقوق بین‌الملل هرگونه محاصره، تهدید دریایی و مسدودسازی جریان انتقال نفت کشوری علیه کشور دیگر را بدون مجوز شورای امنیت، اعلام جنگ می‌داند. ۲۸ دی‌ماه سال گذشته، یعنی اندکی پیش از حضور رسمی ترامپ در کاخ سفید و آغاز دور دوم ریاست جمهوری خود، نشریه بلومبرگ به‌نقل‌از منابع خود اعلام کرد که تیم ترامپ درحال‌ارزیابی گزینه‌ها درمورد ایران و ونزوئلا است و بین مشاوران کلیدی ترامپ یک توافق کلی وجود دارد که به استراتژی فشار حداکثری کامل علیه تهران بازگردند. این‌برنامه با یک بسته تحریمی بزرگ که بازیگران اصلی صنعت نفت را هدف قرار می‌دهد آغاز خواهد شد و ممکن است از اوایل فوریه اجرا شود. اقدامات و سیاست‌های امروز آمریکا در قبال تهران و کاراکاس نتیجه همان سیاست یک‌سال‌پیش است که با حمله نظامی محدود به ایران و ونزوئلا همراه بوده است. درحال‌حاضر و هم‌زمان با اوج‌گیری تنش‌ها در کارائیب مشاوران ترامپ و شماری از گروه‌های مخالف دولت ونزوئلا در ادعاهایی به نقش ایران در شرایط کنونی اشاره می‌کنند و این درحالی است که تهران بارها و از تریبون‌های مختلف این ادعاها را بی‌اساس دانسته و تأکید کرده است که اقدام آمریکا علیه کاراکاس «دزدی دریایی دولتی» و نقض آشکار قوانین بین‌المللی است. روابط ونزوئلا و ایران اما آن‌اندازه عمیق و طولانی‌مدت است که نتوان تنها برمبنای رویدادهای اخیر این روابط را قضاوت کرد. تهران و کاراکاس نزدیک سه‌دهه است که همکاری‌های گسترده‌ای در حوزه انرژی، زیرساخت‌ها و مقابله با تحریم‌ها در دستورکار دارند و ایران دراین‌زمینه‌های سرمایه‌گذاری‌های بسیاری در ونزوئلا انجام داده است. همکاری ایران در بخش ساخت مسکن دولتی، ساخت کارخانه‌های مختلف مونتاژ خودرو و تراکتور و توسعه کارخانه سیمان، کشت فراسرزمینی، ساخت پالایشگاه‌های مشترک و یا فراسرزمینی مانند «آل پالیتو» در ونزوئلا از مهم‌ترین ابتکارات در روابط اقتصادی دو کشور بوده و گرچه تحریم‌ها شرایط را برای تداوم این همکاری‌ها بسیاردشوار کرده است اما میان ایران و ونزوئلا همچنان همکاری‌ها تداوم دارد. توافق‌نامه همکاری ۲۰ ساله و نیز توافق تجارت آزاد از اسناد راهبردی میان دو کشور است که در آن‌ها تلاش شده است سطح همکاری‌ها به‌ویژه در حوزه اقتصاد افزایش یابد. در عرصه سیاست هم رویکرد ضدامپریالیستی دو کشور در سال‌های اخیر، تهران و کاراکاس را به یکدیگر نزدیک کرده است. انگیزه رئیس‌جمهور آمریکا ازاین‌میزان فشار را باید در تقلا برای دستیابی به منابع انرژی و معادن و عناصر کمیاب ونزوئلا و دیگر کشورهای آمریکای‌لاتین هم دانست. این اما همه داستان و انگیزه‌های ترامپ برای حضور پررنگ‌تر دراین‌منطقه نیست. برای واشنگتن دکترین مونرو در جنوب قاره آمریکا همچنان پابرجاست و این‌بار آمریکا نگران حضور کشورهایی چون روسیه، چین و ایران دراین‌بخش از کره زمین است. ازسوی‌دیگر آمریکا براساس برنامه‌ریزی‌های بلندمدت خود درتلاش است تا با دراختیارگرفتن منابع نفتی عظیم ونزوئلا، بازار نفت جهان را در برابر هرگونه تنش احتمالی در خاورمیانه، بیمه کند و به‌دیگرسخن، وابستگی کشورهای همراه خود به نفت دراین‌منطقه را به کمترین‌میزان خود برساند این استراتژی با هدف کنترل بازار انرژی درصورت‌وقوع هرگونه درگیری با ایران هم قابل‌ارزیابی است. طرح ادعاهایی مانند حضور گروه‌های مقاومت در ونزوئلا هم درراستای فشار حداکثری و کنترل ایران مطرح می‌شود. واقعیت آن‌است‌که کنارهم‌قراردادن ایران و ونزوئلا در شرایط کنونی بیش‌ازآنکه به روابط اقتصادی، نظامی و سیاسی دو کشور ارتباط داشته باشد، به‌این‌موضوع مرتبط است که تهران و کاراکاس در مسیر کاستن از تحریم‌ها و فشارهای حداکثری دولت آمریکا در جستجوی راه هستند و همین‌موضوع ترامپ را هم عصبانی و هم نگران کرده است. عمده ادعاهای مطرح‌شده هم دراین‌زمینه قابل‌ارزیابی است. درنهایت بحران در کارائیب با هر سناریویی اعم از سرنگونی نیکلاس مادورو رئیس‌جمهور ونزوئلا یا کناره‌گیری او و یا جنگی تازه ادامه یابد، پیامدهای آن فراتر از آمریکا لاتین احساس خواهد شد و بر روابط و رقابت‌های ژئوپلیتیک میان چین و آمریکا دامن زده و اثرات مستقیمی بر جریان انرژی جهانی خواهد گذاشت. از بعد قانونی هم اقدام نظامی کشوری علیه کشور دیگر به‌بهانه مقابله با موادمخدر آزمون محکی برای مدعیان قوانین بین‌المللی است تا در برابر این بی‌قانونی آشکار واکنش مناسبی داشته باشند.

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه