یادداشت
محمدابراهیم زنگانه*
جایگاه مهارتآموزی در ایجاد اشتغال
ایجاد اشتغال در جامعه نیازمند ایجاد زیرساختهای گوناگون و بسترسازی متنوع اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و ... است؛ اما گاهیاوقات ایجاد اشتغال نیاز به سرمایهگذاریهای کلان و بسترسازی ملی و بینالمللی ندارد. بهزبانساده یادگیری مهارت بهویژه مهارتهای نوین و همپوشانی شده با نیازهای روز جامعه یکی از مبانی ایجاد اشتغال در رشتههای گوناگون است. مهارت و فناوری از مهمترین عوامل رشد و توسعه پایدار اقتصادی در هر کشوری بهشمار میآیند. ازاینرو، آموزشهای فنیوحرفهای نقشی کلیدی در گسترش اشتغال مولد، بهبود فضای کسبوکار، بهرهگیری بهینه از فرصتها و تقویت بنیانهای اقتصاد مقاومتی در جامعه ایفا میکنند. برایناساس؛ سازمان بینالمللی کار (I.L.O) آموزشهای مهارتی را یکی از ارکان اصلی فعالیتهای خود دانسته و همواره بر گسترش آن در کشورهای مختلف تأکید دارد. جوانان با فراگیری مهارتهای فنیوحرفهای، توان خلاق و عملی خود را در محیطی رقابتی و در راه خدمت به جامعه بهکار میگیرند. ایننوع آموزشها زمینهساز ایجاد شغلهای پایدار و مولد بوده و از شکلگیری مشاغل کاذب و ناپایدار که مانع توسعه همهجانبه کشور و عامل بروز آسیبهای اجتماعیست، جلوگیری میکنند. درحقیقت یادگیری مهارت در دنیای امروز به یکی از بنیادیترین و تعیینکنندهترین عوامل ایجاد اشتغال و پایداری اقتصادی بهویژه در شرایط کنونی تبدیل شده. ضمناً بازار کار دیگر برپایه مدرکگرایی صرف عمل نمیکند و کارفرمایان بیشازهرزمان دیگر دنبال افرادی هستند که توانایی انجام کار واقعی، حل مسئله، سازگاری با تغییرات و ارائه ارزشافزوده داشته باشند. درچنینشرایطی، مهارتآموزی نهتنها مسیر ورود به بازار کار را هموار میکند؛ بلکه به افراد امکان میدهد برابر نوسانات اقتصادی، تغییرات تکنولوژیک و رقابت فزاینده مقاومتر شوند. وقتی فرد مهارتی را میآموزد (چه مهارت فنی مانند برنامهنویسی، تعمیرات، طراحی، تولید محتوا و چه مهارت نرم مانند ارتباط مؤثر، مدیریت زمان یا تفکر خلاق) درواقع سرمایهای درونی خلق میکند که قابل مصادره نیست و میتواند در هر زمان و مکانی به فرصت شغلی تبدیل شود. ازسویی، یادگیری مهارت باعث افزایش اعتمادبهنفس و احساس توانمندی میشود؛ فردیکه میداند توانایی انجام کاری را دارد، با جسارت بیشتری وارد بازار کار میشود، ایدههای جدید را امتحان میکند و حتی احتمال بیشتری دارد که بهسمت کارآفرینی و ایجاد کسبوکار شخصی حرکت کند. در سطح کلان نیز جامعهای که نیروی کار ماهر داشته باشد، از نرخ بیکاری پایینتر، بهرهوری بالاتر و رشد اقتصادی پایدارتر برخوردار خواهد بود، زیرا صنایع مختلف برای توسعه و نوآوری به نیروی انسانی توانمند وابستهاند. در بسیاری از کشورها، آموزش مهارتمحور بهعنوان موتور محرک اقتصاد شناخته میشود و دولتها با سرمایهگذاری در آموزشهای فنیوحرفهای، دورههای مهارتآموزی کوتاهمدت و برنامههای کارآموزی، تلاش میکنند فاصله میان آموزش و اشتغال را کاهش دهند. نکته مهم ایناستکه مهارتآموزی یک فرآیند یکباره نیست؛ بلکه چرخهای مداوم است که فرد را در مسیر یادگیری مادامالعمر قرار میدهد. با سرعت پیشرفت فناوری، مهارتهای امروز ممکن است فردا کارایی خود را از دست بدهند؛ پس کسیکه به یادگیری عادت کرده، میتواند خود را با شرایط جدید وفق دهد و همچنان در بازار کار رقابتی باقی بماند. علاوهبراین؛ مهارتآموزی فرصتهای شغلی را متنوعتر میکند؛ فردیکه چند مهارت مکمل دارد، میتواند در حوزههای مختلف فعالیت کند، پروژههای متنوع بگیرد و حتی بهصورت دورکاری یا فریلنسری درآمد کسب کند. این تنوع شغلی بهویژه در شرایط اقتصادی دشوار، نوعی امنیت شغلی ایجاد میکند. همچنین یادگیری مهارت، شکاف میان نیازهای واقعی بازار کار و تواناییهای نیروی انسانی را کاهش میدهد؛ بسیاری از بیکاریها نه بهدلیل نبود شغل، بلکه بهدلیل نبود مهارت مناسب است. وقتی افراد مهارتهای موردنیاز بازار را یاد میگیرند، هم احتمال استخدام افزایش مییابد و هم کارفرمایان سریعتر نیروی موردنظر خود را پیدا میکنند. نهایتاً مهارتآموزی به افراد کمک میکند تا از حالت وابستگی به فرصتهای محدود دولتی یا سازمانی خارج شوند و خودشان فرصتساز شوند؛ یعنی بهجای انتظار برای شغل، شغل خلق کنند. این توانایی در دنیای امروز که اقتصاد بهسمت دیجیتالیشدن، خوداشتغالی و کسبوکارهای کوچک و متوسط حرکت میکند، اهمیت دوچندان دارد؛ پس باید گفت یادگیری مهارت نهتنها کلید ورود به بازار کار است؛ بلکه ابزاری برای رشد فردی، استقلال اقتصادی و ساختن آیندهای پایدارتر محسوب میشود؛ آیندهای که در آن هر فرد باتکیهبر تواناییهای واقعی خود میتواند مسیر شغلیاش را بسازد و از فرصتهای بیپایان دنیای جدید بهرهمند شود.
رئیس مرکز آموزش تخصصی جهاد دانشگاهی علیآباد کتول*