• شماره 894 -
  • 1395 پنج‌شنبه 19 فروردين

مرگ معبد آناهیتا، دومین بنای سنگی کشور

تخریب آثار باستانی کشور در راه است

سایه- مهدی مرادی

آثار تاریخی و باستانی هر کشور نمادی از تاریخچه‌ی آن است. نشانه‌ی از قدمت و اصالتی که در آن کشور حاکم است. علاوه‌بر این آثار تاریخی می‌تواند باعث رونق صنعت گردشگری شود نه تنها توریسم خارجی بلکه گردشگران داخلی را هم جذب کند. وقتی یک کشور آثار باستانی و تاریخی داشته باشد که در حال رسیدگی و مراقبت باشد، گردشگر داخلی ترجیح می‌دهد به جای سفر به خارج از کشور و خروج ارز به سفرهای داخلی برود و از آثار تاریخی و گذشته کشورش آگاه بشود. متاسفانه اما در کشور ما آثار باستانی و تاریخی نه تنها از سمت گردشگر مراقبت نمی‌شود بلکه مسئولین امر هم رسیدگی و مرمت آن را در اولویت‌های اصلی خود قرار نمی‌دهند و این نمادها و آثار به سوی تخریب شدن و نابودی می‌روند. ایران با نمادهای مختلفی شناخته می‌شود که از گذشته‌ها و اصالت ایران خبر می‌دهد. بزرگ‌ترین و اولین ایران تخت جمشید است که روزهای بحرانی خود خود را چه از جهت گردشگر و چه از جهت رسیدگی مسئولین می‌گذراند. بعد از تخت جمشید «معبد آناهیتا» دومین بنای سنگی ایران پس از تخت جمشید است که حالا به انباری از تخته‌ سنگ‌های ساسانی تبدیل شده است. 
تاریخچه‌ی معبد آناهیتا
معبد آناهیتا در کنگاور مشهورترین معبد منسوب به الهه آناهیتا در ایران است، بنایی که به لحاظ ارزش تاریخی یکی از برجسته‌ترین آثار و میراث‌های فرهنگی ایران‌زمین است، هرچند در مورد ماهیت این بنا اختلاف نظر وجود دارد، اما نظریه معروف‌تر بنا را معبدی برای «الهه آناهیتا» می‌داند. آناهیتا به معنای پاک و دور از آلودگی. در اعتقاد ایرانیان باستان الهه آب، فرشته نگهبان چشمه‌ها و باران و همچنین نماد باروری، عشق و دوستی بوده است. این اعتقاد از دوران پیش از زرتشت در ایران وجود داشته و در دوران‌های بعدی هم مورد توجه قرار گرفته است. اما محوطه این معبد در حال حاضر تنها پوشیده از سنگ‌ها و ستون‌های شکسته است که در سراسر تپه پراکنده‌اند. این بنا بر روی تپه‌ای با ارتفاع ۳۲ متر نسبت به زمین‌های اطراف ساخته شده است. براساس برخی منابع معتبر، ارتفاع ستون‌های این بنا نسبت به قطر آن‌ها سه به یک است و این باعث شده در میان تمام معابد دنیا بی‌نظیر و منحصر به فرد باشد. حتی گفته شده که معبد آناهیتا دومین بنای سنگی ایران پس از تخت جمشید است. برخی از محققان به تبعیت از نوشته‌های مورخان ایرانی و عربِ سده سوم قمری به بعد، این بنا را کاخی ناتمام برای خسرو پرویز معرفی کرده‌اند. عده‌ای نیز زمان ساخت آن را به اواخر سده سوم و آغاز سده دوم قبل از میلاد و عده‌ی دیگر آن را به سده اول قبل از میلاد نسبت می‌دهند.
روایت دردناک این‌روزهای آناهیتا
بنابر گزارشی از ایسنا که در مورد تخریب معبد آناهیتا است، مرحوم سیف‌الله کامبخش فرد باستان‌شناس پیشکسوت و کاوشگر این اثر تاریخی آن را به سه دوره‌ی هخامنشی، اشکانی و ساسانی نسبت می‌دهد و «مرحوم مسعود آذرنوش»، کاوشگر دیگر این محوطه تاریخی، آن را کاخ ناتمامی از خسرو پرویز در اواخر دوره‌ی ساسانی می‌دانست. ستون‌هایی که حالا شکسته و مانند تکه سنگ‌های بی‌ارزش در محوطه معبد تلنبار شده‌اند و به نظر می‌رسد قرار است سال‌ها همین‌طور باقی بمانند. در حال حاضر به نظر می‌رسد، تنها کاری که اداره‌ی میراث فرهنگی برای معبد انجام داده سرپا کردن چند ستون بنا است که با سیمان در زمین محکم شده‌اند و حالا پله‌های سیمانی، بازدیدکنندگان را به سمت ستون‌های سرپا شده با سیمان هدایت می‌کنند. این اثر سال‌هاست در انتظار ثبت در فهرست جهانی یونسکو قرار دارد. شنیده می‌شود یکی از موانع ثبت این اثر در فهرست جهانی یونسکو، کامل نشدن پژوهش درباره‌ی سابقه‌ی بنا و قطعی نشدن نظریه‌های مربوط به سابقه تاریخی آن است. البته به گفته راهنما‌یان معبد، قرار است در ماه‌های آینده یک گروه باستان‌شناس و کاوش‌گر از کشورهای غربی برای کاوش به معبد آناهیتا بیایند. از سوی دیگر، پس از سرقت از موزه‌ی این محوطه‌ی تاریخی در فروردین ماه 93، آثار قرار گرفته در آن فضا، به گفته‌ی یکی از راهنمایان محوطه، به موزه کرمانشاه منتقل شده‌اند و حالا بازدیدکنندگان فقط چمنزاری پر از تخته سنگ و ستون‌های شکسته و رها شده در محوطه را می‌بییند. 
از ماست که برماست
متاسفانه قبل از اینکه انگشت تقصیر و کم‌کاری را به سمت مسئولین بگیریم باید به ضرب‌المثل «از ماست که برماست» اشاره کرد، به عنوان مثال در همین معبد آناهیتا که سنگ‌ها و ستون‌هایش پایین و در معرض دید گردشگران قرار گرفته است بارها و بارها یادگاری و حکاکی اسم دیده می‌شود. به راستی ما به عنوان وارثان این آثار تاریخی وظیفه‌ای سنگین‌تر از مسئولین برعهده نداریم. مرمت و مراقبت از این آثار کاری است که مسئولین با توجه به تعداد زیاد این بناها در دستور کاری خود دارند و به نسبت کارهای اداری زمانی را طی می‌کند. اما ما به عنوان یک گردشگر چقدر وظیفه خود را انجام می‌دهیم. این مکان‌ها را در حد یک شهربازی می‌بینیم و با حک کردن یادگاری و گرفتن عکس ضربه‌ای جبران‌ناپذیر به این آثار وارد می‌کنیم. آیا به راستی وقت آن نیست که باری از حفظ و نگه‌داری از این میراث را بردوش خود قرار دهیم و انگشت ضعف مدیریت را از مسئولین برداریم چراکه اگر این آثار هرساله مرمت و بازسازی هم شوند اما آثار تخریبی که به انگشت یادگاری بر دیوار کشیده‌ایم هیچ‌گونه پاک و مرمت نمی‌شود.

 

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه