محمود صادقی
نظر عارف و فراکسیون این است که با شفافیت و روند دموکراتیک پیش برویم و حتی اگر فرد دیگری برای ریاست فراکسیون امید نامزد ریاست باشد، دکتر عارف با ایشان رقابت خواهند کرد. لاریجانی با اشاره به تلاشی که برای پرهیز دادن آیتالله محقق داماد از انجام سخنرانی در جلسه «فراکسیون امید» انجام گرفته بود، گفتند که به شما حق میدهیم که از این مسئله ناراحت باشید. یکی از انتقادهای وارد به اردوگاه رقیب و لاریجانی، این است که از حضور پدرخواندههای سیاسی انتقاد میکند اما فرد محترمی همچون آقای موحدی کرمانی در جلسه برای آنان سخنرانی میکند و درواقع جلسه فراکسیون آنها زیر سایه پدربزرگها برگزار شد. هدف من از ورود به مجلس مقابله با فساد بود و معتقدم مجلسی که با سازوکارهای مبهم شکل بگیرد، چطور میتواند با فساد مبارزه کند. در واقع آنچه جدیت بنده را در تلاش برای همکاری با دکتر عارف و مجموعه اصلاحطلبان بیش از پیش برمیانگیزد، این است که وضعیت بهگونهای پیش رفته که جدال ما با رقیب به جدال میان اخلاق و غیراخلاقی تبدیل شده است. اصولگرایان تندرو در ابتدا اختلافات زیادی با لاریجانی داشتند اما ناگهان ورق برگشت و اینکه چه اتفاقی افتاد که نوعی همگرایی میان آنها ایجاد شد، جای سوال دارد. بهعنوان مثال امیرآبادی که در انتخابات قم سایه لاریجانی را با تیر میزد حالا برای ایشان لابی میکند و شاید بهخاطر احساس خطر آن جریان از قدرت جریان اصلاحطلبی باشد اما این اتفاق افتاده است. اصولگرایان این بار در اقلیت قرار گرفتند و برای حضور در مجلس ناچار خواهند بود با گروههای دیگر ائتلاف کنند. به نظرم بر این اساس نیروهای اصولگرا به سراغ لاریجانی رفتهاند. با توجه به سخنران مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای مجلس خبرگان نیاز قانون به اصلاح را بیان کردند و در عالیترین سطوح نظام به اصلاح قانون انتخابات اذعان شده است. فکر میکنم یکی از دستور کارهای مهم مجلس تدوین قانون جامع انتخابات است و به خصوص با توجه به تجربه عملی باید برخی مسائل مثل رد صلاحیتها حل شود. جدول زمانی یکی از ایرادات پیشپا افتاده قانون انتخابات است. در قانون فعلی این زمان بسیار محدود است و فرد رد صلاحیتشده فرصت کافی برای دفاع از خود ندارد و به تعبیر یکی از حقوقدانان شورای نگهبان فرصت رسیدگی تدافعی که در هر امر حقوقی مسئله عقلانی و جا افتاده است، فعلاً وجود ندارد. در صورتی که در قانون مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز این مسئله پیشبینی شده است. هر چه معیارها علمیتر و قابل تشخیص باشد، امکان شبهه در آن کمتر است. مثلا استعلام مراجع چهارگانه یا محکومیت کیفری. اما اگر ذهنی باشد، شبهات زیادی به وجود میآید. اگر احزاب در انتخابات حضور جدیتری داشته باشند، با پدیده دوازه هزار نامزد مواجه نخواهید شد و مباحث دیگری هم هست که بسیار ایده آل است. یک بحث دیگر هم اختلافات حقوقی است که الان وجود دارد. طبق قانون شورای نگهبان بعد از اعتراضها نظر قطعی و نهایی خود را اعلام میکند و از نظر قانونی، اصطلاح «قطعی و نهایی» یعنی غیرقابل تغییر اما شورای نگهبان نظارت انتخابات را استصوابی و در همه مراحل انتخابات میداند. در قانون به چنین چیزی «اعتبار امر مختوم» گفته میشود. به قول مطهری وقتی شورای نگهبان فردی را تایید کرد برای مردم حق ایجاد کردید و حالا با حق مردم چه میکنید. ابهام دیگر هم مثلاً اگر کسی قبل از تشکیل فوت کند یا ردصلاحیت شود، امکان ورود نفر بعد وجود دارد یا نه؟!/ایلنا