مروری بر فقدان هنرمندان در سالی که گذشت
سال از دستدادن بزرگان تئاتر
تئاتر در سال 1395 روزهای تلخ و ناگواری را پشت سر گذاشت که یادآوری برخی وقایع آن همچنان برای برخی هنرمندان و دوستداران نمایش، ناگوار است. اتفاقاتی مانند مرگ داوود رشیدی، جعفر والی، رکنالدین خسروی و... که هر یک از پایههای تئاتر ایران شناخته میشدند، برای بسیاری از تئاتریها هنوز باورکردنی نیست. به گزارش ایرانتئاتر، داوود رشیدی در سال ۱۳۱۲ در تهران متولد شد. او فارغالتحصیل کنسرواترا ژنو در رشته کارگردانی و بازیگری تئاتر و همچنین لیسانس علوم سیاسی از دانشگاه ژنو بود. رشیدی بعداز اتمام تحصیلات در دو رشته علوم سیاسی و تئاتر، در گروه تئاتر کاروژ به مدیریت فرانسوا سیمون استخدام شد. بازی در 21 تئاتر (داخلی و خارجی) و کارگردانی برخی از آنها، 20 تلهتئاتر، 16 سریال تلویزیونی و بیشاز 20 فیلم سینمایی به همراه تهیهکنندگی سه فیلم سینمایی، حاصل 52سال فعالیت هنری او در زمینه سینما، تئاتر و تلویزیون است. رشیدی از سال ۱۳۵۰ با «فرار از تله» وارد عرصه بازیگری سینما شد که جایگاهش را بهعنوان یکی از بهترین بازیگران نقش مکمل تثبیت کرد. در سال ۱۳۷۰ «پیروزی شیکاگو» را در تئاتر شهر تهران بهروی صحنه برد که به پرفروشترین تئاتر ایران پسازانقلاب تبدیل شد. همچنین در سال ۱۳۹۱ نشان درجهیک فرهنگ و هنر ایران از سوی ریاستجمهوری ایران به او اعطا شد. داوود رشیدی در سالهای پایانی زندگی، دچار آلزایمر شده بود و در بامداد پنجم شهریورماه در ۸۳سالگی در پی ایست قلبی درگذشت. رکنالدین خسروی؛ کارگردان، نمایشنامهنویس و بازیگر باسابقه تئاتر مدرن ایران بود. خسروی آموزش تئاتر را از اوایل دهه ۱۳۳۰ در تهران و زمانی که دانشجوی رشته ادبیات بود، در کلاسهای استاد دیوید سون آغاز کرد و تا اواخر دهه ۴۰ توانست حدود 10 اثر ارزنده از نویسندگان ایرانی و خارجی را با سبکی نو بهروی صحنه آورد. دکتر خسروی آثار ماندگاری را به صحنه برد همچون «سایه دره»، «خاموشی دریا»، «پیکنیک در میدان جنگ»، «پایان بازی»، «از پشت شیشهها»، «سلام و خداحافظ»، «محاکمه ژندارک» و البته «سی زوئه بانسی مرده است» از آثار اثول فوگارد که اکبر زنجانپور در آن ماندنی شد. از ویژگیهای هنری برجسته رکنالدین خسروی که منتقدان و دیگر بازیگران مطرح تئاتر ایران بر آن تأکید دارند، برقراری ارتباط زنده و خلاق با تماشاگران و بهمعنای دیگر تربیت نسلی از تماشاگران مشتاق و آگاه به تئاتر بود. خسروی همچنین بههمراه دکتر مهدی فروغ در تأسیس اداره هنرهای دراماتیک و سپس دانشکده هنرهای دراماتیک در تهران شرکت داشت و علاوهبرآن با گروههای تئاتر دانشگاه تهران و دانشگاه صنعتی شریف همکاری کرد و نمایشنامههایی از نویسندگان ایرانی چون غلامحسین ساعدی و اکبر رادی را نیز بهروی صحنه برد. این هنرمند از سال ۱۳۷۵ در لندن مستقر شد و باوجود محدودیتهای فراوان چند نمایشنامه ایرانی و خارجی را در این شهر و دیگر شهرهای اروپا کارگردانی کرد. دکتر رکنالدین خسروی بر اثر بیماری و کهولت سن، سرانجام 26 دیماه در لندن زندگی را وداع گفت. جعفر والی متولد ۱۳۱۲ در تهران و فارغالتحصیل بازیگری از دانشکده هنرهای دراماتیک دانشگاه تهران، از اواخر دهه 30 فعالیت هنری خود را آغاز کرد. دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه برای «مریم و میتیل» در نهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۷۲، کاندیدای بهترین نقش دوم مرد برای «پاداش سکوت» در بیستوپنجمین دوره جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۸۵ و یازدهمین دوره جشن خانه سینما در کارنامه این هنرمند به چشم میخورد. همچنین کارگردانی تلهتئاترهای «شنل»، «دعوت»، «گرگها»، «مسافرین» «از پا نیافتادهها»، «بامها و زیر بامها»، «گاو»، «عقل برتر از استعداد»، «ننه انسی»، «عاشق مترسک» «در گوش سالمم زمزمه کن»، «عروس»، «مترسکها در شب» «عظمت در گلزار»، «خوب نیست، بدشان میآید»، «سنگر و خون»، «دیوانهای روی بام» «آهای کی اونجاست؟»، «روغن نهنگ»، «ترانه شادی»، «ویولنساز کرهمونا»، «سکه»، «پستخانه» «شکارگاه» «طناب»، «ده و سه دقیقه» از جمله فعالیتهای این هنرمند در عرصه تئاتر هستند. او در سالهای اخیر با بازی در دو نمایش «اتاق شماره شش» نوشته خسرو حکیمرابط بر اساس اثری از چخوف و «ویتسک؛ یک داستان ناتمام» نوشته بوشنر هر دو به کارگردانی ناصر حسینیمهر روی صحنه رفت. جعفر والی پساز یکدوره بیماری نیمهشب 18 آذرماه بار دیگر بهدلیل عارضه قلبی و اختلالات ریوی در بیمارستان تهران کلینیک بستری شد و چندروز بعد جان به جانآفرین تسلیم کرد. او یکی از افتخارات هنر نمایش بود و باوجود بیماریاش، بازهم از تئاتر میگفت و میخندید. جابر عناصری؛ پیشکسوت تعزیه ایران و پژوهشگر نامی این عرصه، در سال ۱۳۲۴ در یک خانواده فرهنگی و مذهبی در محله معمار شهر اردبیل به دنیا آمد. او از کودکی به تعزیه و شبیهخوانی علاقهمند بود و در بزرگسالی بهشکل حرفهای آنرا دنبال کرد. عناصری، استاد ممتاز دانشگاههای تهران بود و در کنار پژوهشهای فراوان، بیشاز 40 کتاب در زمینه فرهنگ ایران به رشته تحریر درآورد. پژوهشگر برجسته تعزیه بهخاطر فعالیتهای پژوهشی ارزشمند در عرصه هنر تعزیه و شبیهخوانی، لوح ویژه پدر تعزیه دانشگاهی ایران را دریافت کرد. همچنین «شناخت اساطیر ایران بر اساس طومار نقالان»،«شبیهخوانی کهنالگوی نمایشهای ایرانی»، «مردمشناسی و روانشناسی هنری»، «عاشقترین عاشقان فرهنگ»، «فرهنگ و پژوهش» و «نسیم خاطرات» از جمله آثار منتشره از زندهیاد جابر عناصریست. وی پساز خدمات چندینساله و فعالیتهای چشمگیر و گسترده در حوزه تعزیه و تحقیق و پژوهش که بهعلت بیماری در یکی از بیمارستانهای تهران بستری شده بود، پساز تحمل بیماری ۲۹ فروردینماه دار فانی را وداع گفت. فرید کشنفلاح متولد ۱۳۳۹ کرمانشاه؛ گریمور پیشکسوت تئاتر و سینما، به تشویق مرحوم حسین قشقایی و برادرش سعید کشن فلاح وارد عرصه هنر شد. او از هنرمندان قدیمی و باسابقه حوزه هنری و از اشخاص بسیار فعالی بود که در زمینههای مختلف تئاتر و سینما فعالیت کرد. مرحوم کشن فلاح با فعالیت مستمر خود در حوزه هنری و نیز حضور مؤثر و ماندگار در آثار سینمای دفاع مقدس، تعهد و ارادت خود را به هنر متعهد انقلاب به اثبات رساند؛ اولین فعالیت این مجموعه آمادهسازی و اجرای نمایش «توجیه» با حضور هنرمندانی چون جعفر دهقان، فرید کشن فلاح و... بود. او همچنین جزو معدود چهرهپردازانی بود که به گریم پلاستیک آشنایی داشت و آنرا تدریس میکرد. فرید کشن فلاح که مدتی بهدلیل عارضه قلبی در کما بهسر میبرد، ۱۴ اردیبهشتماه چشم از جهان هستی فرو بست. ملیحه نیکجومند زاده ۱۳۱۲ در اصفهان؛ بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون و مادر سوگند رحمانی بازیگر سینماست. او از اواسط دهه ۳۰ فعالیت هنری خود را با نام هنری شیده آغاز کرد. نیکجومند در کارنامه هنری خود سابقه همکاری با کارگردانان مطرحی همچون بهمن فرمانآرا، یدالله صمدی، علی ژکان، داریوش فرهنگ، جمال شورجه، سیروس الوند، اسماعیل خلج، بیژن بیرنگ، محمدرضا هنرمند و همچنین بازی در آثاری بهیادماندنی مجموعههای تلویزیونی همچون «سایه همسایه»، «سربداران»، «بوعلی سینا»، «آشپزباشی» و فیلمهای سینمایی «طلسم»، «مردی که زیاد میدانست» و... داشته است. بازی در نمایشهای «خسیس»، «همسایهها»، «هملت»، «وادنگ»، «علیقلی از فرنگ آمد»، «رباخوار»، «کلکباز»، «نانا»، «مرگ پیلهور» و... از فعالیتهای مهم او در عرصه بازیگری تئاتر بهشمار میرود. نیکجومند سالهای پایانی عمر خود بهدلیل کهولت سن توانایی حضور و ایفای نقش در هیچ پروژهای را پیدا نکرد. او چندروز پیشاز مرگش بر اثر زمینخوردن دچار ضربه مغزی شد و حافظهاش را از دست داد. نیکجومند بر اثر این آسیب، ۱۷ تیرماه ۱۳۹۵ در سن ۸۳سالگی دارفانی را وداع گفت. بهمن زرینپور متولد ۱۳۲۰ در کرمانشاه، همسر مینا جعفرزاده؛ بازیگر سینما و تلویزیون بود. او فعالیت خود را بهعنوان خبرنگار با رادیو شروع کرد و دوسال در زمینه گزارشنویسی در مطبوعات فعالیت داشت. زرینپور در طول مدتی که در رادیو فعالیت داشت، بهعنوان نویسنده، چند داستان شب نوشت و مدت کوتاهی هم در عرصه دوبله فعالیت داشت. از سال ۵۴ فعالیتهای رادیویی را بهکلی کنار گذاشت و به فعالیت در سینما پرداخت. زرینپور اولین فعالیت سینمایی را با بازی و دستیاری کارگردان فیلم «ستارخان» به کارگردانی علی حاتمی آغاز کرد و بعدها به نویسندهای توانا، بازیگری کاربلد و کارگردانی با آثار قابل تعمق و ماندگار از جمله «آوای فاخته» و «عطر گل یاس» تبدیل شد. زرینپور در بیشاز ۵۰ فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی بهعنوان نویسنده فیلمنامه، بازیگر و کارگردان به فعالیت پرداخت. وی اواخر سالهای عمر خود بیشتر به فعالیت در زمینه فیلمنامهنویسی میپرداخت و آخرین تجربهاش در زمینه بازیگری، ایفای نقش در فیلم «حکایت عاشقی» بود. او بهدلیل بازی متفاوتش در این فیلم، در سیوسومین جشنواره فیلم فجر نامزد نقش مکمل مرد شد. بهمن زرینپور بهدلیل مشکلات ریوی که مدتی از آن رنج میبرد، 17 تیرماه دار فانی را وداع گفت. رضا کمال علوی متولد سال 1336 در مشهد، کارشناس هنرهای نمایشی و دارای مدرک کارشناس هنرهای نمایشی از دانشکده هنرهای دراماتیک و همچنین مدرک درجه سه هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود. او از جمله هنرمندان شهرستان مشهد بود که فعالیتهای بسیار مهمی را در راستای تحکیمبخشی تئاتر آن انجام داد. این هنرمند فقید در سمتهای مختلفی از جمله مسئول سمعی و بصری هلالاحمر خراسان، کارشناس هنری نهضت سوادآموزی استان، مسئول تئاتر حوزه هنری خراسان، کارشناس و عضو انجمن هنرهای نمایشی کشور، قائممقام مرکز تولید تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تهران، عضو انجمن شورای هماهنگی و سیاستگذاری تئاتر خراسان رضوی، رئیس کانون هنرمندان مشهد، قائممقام کانون هنرمندان خراسان، مدیرعامل کانون هنرمندان خراسان، رئیس انجمن هنرهای نمایشی خراسان رضوی به فعالیت پرداخته بود. وی در زمینه کارگردانی تئاتر نیز در نمایشهایی از جمله «باغ آرزوها»، «میراث»، «عاقبت قلمفرسایی»، «مسافران»، «خانه روشنی»، «خودکشی»، «خواستگاری» و «فرشته برف» به فعالیت پرداخته بود و آثار زیادی از این هنرمند فقید در حوزه اهل بیت(ع) بر جای مانده و حرکتهای ارزشی زیادی را بنیانگذاری کرد که از جمله آنها جشنواره تئاتر رضوی است. این هنرمند پیشکسوت تئاتر که در چندسال اخیر از بیماری قلبی رنج میبرد، سرانجام 16 مهرماه در سن 59سالگی درگذشت. سعید کشنفلاح، بازیگر و کارگردان تئاتر، متولد 1336 کرمانشاه و فارغالتحصیل کارشناسی ارشد تئاتر از دانشگاه تربیت مدرس بود. او عضو هیئت علمی و استاد دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر و بازیگر اهل ایران بود و با همراهی مجید مجیدی، رسول ملاقلیپور، کمال تبریزی و محمدرضا هنرمند تشکیلاتی به اسم حوزه اندیشه و هنر اسلامی را بنیان نهاد. سعید کشن فلاح سال ۸۳ بهعنوان مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری منصوب شد که یکدوره جشنواره تئاتر کوتاه جوان (دوره چهارم)، هفتدوره جشنواره سراسری تئاتر ماه، یکدوره جشنواره سراسری پانتومیم، یکدوره جشنواره تک و یکدوره مسابقه نمایشنامهنویسی سیره پیامبر اعظم(ص) در زمان مدیریت وی برگزار شد. این مدرس، کارگردان و مدیر تئاتری در پرونده هنری خود کارگردانی نمایشهای «ﻭﺍﺗﺴﻼﻭ»، «ﻣﺮگ ﺁﻭﺍ»، «ﺣﻜﻢ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ»، «ﺭﻭﺷﻨﺎیی ﺗﻴﺮﻩ»، «بیﺭﻳﺸﻪ» و بازی در نمایشهای «ﻟﻴﺮﺷﺎﻩ»، «ﺗﻴﺮ ﻏﻴﺐ»، «ﺻﺎﺑﺮﻳﻦ» و «ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭی» را ثبت کرده بود. او 24 مهرماه هنگام برگشت از کرمانشاه در مسیر همدان در بیمارستانی در همدان بستری شد و باوجود تلاش پزشکان، چشم از جهان فروبست. این هنرمند سالها به بیماری قند مبتلا بود. دنیا فنیزاده، از هنرمندان عرصه تئاتر عروسکی و عروسکگردان عروسکهای مشهوری نظیر «کلاهقرمزی»، «خالهقورباغه» و برخی شخصیتهای «شهر موشها» بود. فنیزاده فرزند زندهیاد پرویز فنیزاده؛ بازیگر موفق تئاتر، سینما و تلویزیون ایران بود. فنیزاده ضمن همکاری با هنرمندانی همچون رضا فیاضی، کامبوزیا پرتوی، ایرج طهماسب و حمید جبلی، سابقه عروسکگردانی در برنامههایی همچون «عطر گلاب»، «گربه آوازهخوان»، «نخودی»، «کلاهقرمزی»، «بز زنگولهپا»، «هادی و هدی»، «خالهعنکبوت»، «موش نمکی»، «جینگیل و فینگیل»، «زاغچه کنجکاو» و فیلمهای سینمای «کلاهقرمزی و پسرخاله»، «کلاهقرمزی و سروناز»، «کلاهقرمزی و بچهننه» و مجموعه نوروزی کلاهقرمزی را نیز طی سالهای 88 تا 94 در کارنامه هنری خود به یادگار گذاشت. این هنرمند که سالها از بیماری سرطان رنج میبرد، سرانجام هشتم دیماه از دنیا رفت. خسرو شجاعزاده که اغلب او را با بازی در نقش پسر اسدالله خان در سریال «پدر سالار» به یاد دارند، یکی از بازیگران مهجور ایران بود که در سالهای اخیر در هیچ پروژهای حضور نیافت. او زاده ۱۳۲۴ در بندر ترکمن، دانشآموخته رشته بازیگری از هنرکده هنرهای دراماتیک بود و پیشازانقلاب نیز حضور چشمگیری در عرصه تئاتر داشت. شجاعزاده با فیلم «گاو» ساخته داریوش مهرجویی وارد سینما شد و مهمترین آثار او «غریبه و مه» ساخته بهرام بیضایی، «آن سوی آتش» ساخته کیانوش عیاری و «دلنمک» ساخته زندهیاد امیر قویدل بود. او همچنین در سریالهای «هشت بهشت»، «پدرسالار» و «دبیرسان خضرا» به ایفای نقش پرداخت. شجاعزاده در سالهای آخر عمر خود بهدلیل اینکه خارج از تهران زندگی میکرد، نتوانست در عرصه بازیگری فعال باشد. مرحوم شجاعزاده صبح روز ۲۴ اسفندماه بر اثر سکته مغزی در سن ۷۱سالگی، چشم از جهان فروبست.