بازی نادیده گرفته شدن
سروناز بهبهانی
جامعه همانگونه که از نام آن پیداست به مجموعهای از افراد اطلاق میشود که بنابر تعاریف حوزه جامعهشناسی، دارای اهداف مشترک و ارزشهایی واحد هستند و زمانیکه از جامعه بشری نام برده میشود منظور تمامی انسانهای ساکن در کره خاکی است که بعضا از دو جنس زن و مرد تشکیل شدهاند. اما قرنهاست که عادت کردهایم برای این ابتداییترین «هست» عینی هم تبصرههایی قائل شویم. در دورهای سیاهپوستان از این دایره خارج میشوند، زمانی اقلیتهای دینی و... در همین راستا، زنان نیز همواره جزو مهرههای اصلی در بازی «نادیده گرفته شدن» بودهاند! با وجود پیشرفتهای فرهنگی صورت گرفته در حوزههای مختلف، بالارفتن آگاهی افراد و وضع قوانین حقوق بشر، متاسفانه هنوز هم به اشکال مختلف و با شدت و ضعف، در حوزههای متفاوت این بازی بیرحمانه در جریان است. هنوز هم از برخی کشورهای آفریقایی تا مناطقی از آسیا، دختران ختنه میشوند، در افغانستان گروه طالبان روزانه افراد زیادی را به جرم هممسلک نبودن به قتل میرساند و از سوی دیگر در مناطقی از همین جهان عدهای تنها بهواسطه فقر امکان بهرهمندی از ابتداییترین امکانات ضروری برای زیستن را ندارند. بهنظر میرسد با گذشت زمان نهتنها تعداد بازیگران بازی «نادیده گرفتن» کم نشده بلکه شکلهای تازهای نیز پیدا کردهاند و در کنار بازیگران اصلی، عده بسیاری نیز بهعنوان یارهای ذخیره و کمکی منتظر ورود به بازی هستند! اگر در گذشته بازیگردانها عده اندکی بودند که تنها بهواسطه زر و زور و قدرت، ابتکار عمل را در دست میگرفتند، اما امروز شمار بسیاری از افراد به شکل مستقیم و غیرمستقیم به این مناسبات نابهنجار دامن میزنند و تکتک ما خواسته یا نخواسته، به اندازه توانی که برای اعمال زور و ستم به هر شکل ممکن داریم، درگیر حفظ و ادامه روند این بازی هستیم. اگر از شرایط بحرانی و بیشتر دیده شده که توسط رسانهها و افکار جمعی بنابه مصلحت دنیای سرمایهداری شنیده و دیده میشود، بگذریم، در لایههای متمدن و به زرق و برق روشنفکری پیچیده شده جامعه نیز کاستیها به شکل محسوسی به چشم میخورد. چرا راه دور برویم! همین انتخابات که در دنیای امروز نمادی از تکامل و بلوغ فکری بشریست و از آن بهعنوان دستاورد بزرگ انسان آگاه و متمدن عصر حاضر یاد میکنند، علیرغم ظاهر آن در بسیاری از موارد، ادامه مسیر نادیده گرفتنهاست. کاندیداها با شعارهای فریبنده سعی میکنند خود را به پیروزی نزدیکتر کنند و مردم با اعتماد دست و پا شکسته، خود را به تحقق مطالباتشان نزدیکتر ببینند. در ایران نیز اینروزها تبوتاب انتخابات شوراها و بهویژه ریاستجمهوری فضای کشور و بهویژه رسانهها را تحت تاثیر جاذبههای خود قرار داده است و در این میان، برپایی مناظرهها و برنامههای تلویزیونی بهعنوان تاثیرگذارترین تریبون کاندیداها، جایگاه ویژه خود را دارد. در همین راستا نخستین مناظره انتخاباتی گروهی روز هشتم اردیبهشت برگزار شد و قرار بر این شد تا اولین جلسه به لحاظ محتوا با محوریت مسائل اجتماعی برگزار شود. در این برنامه که هاشمیطبا در صندلی شماره 1، روحانی در صندلی شماره 2، قالیباف در صندلی شماره 3، جهانگیری در صندلی شماره 4، رئیسی در صندلی شماره 5 و میرسلیم در صندلی شماره 6 مستقر شده بودند، با موضوع مدیریت حاشیهنشینی آغاز و با عدالت اجتماعی دنبال شد اما نکته جالب توجه این بود که هیچکدام از صندلینشینان، در هیچکدام از بخشهای مناظره نیازی به مطرحکردن مسائل زنان بهعنوان نیمی از اجتماع قابل بحث ندیدند! بهجز در بخش کوتاهی که حسن روحانی در پاسخ به پرسش «ایجاد تعادل بین اشتغال بانوان و صیانت از نقش آنها در خانواده» کوتاهترین پاسخ ممکن را داد تا بازهم این شائبه بهوجود بیاید که پرداختن به مسایل مرتبط در حوزه زنان حتی علیرغم شعارهای انتخاباتی، اولویت و دغدغه سیاستمداران، متفکران و برنامهسازان انتخاباتی نیست و نهتنها زنان امکانی برای کاندیدا شدن در انتخابات ریاستجمهوری را ندارند بلکه بهعنوان یکی از دارندگان پررنگترین نقشهای بازی «نادیده گرفتن» حتی برای یک پوشش تبلیغاتی نیز مورد توجه قرار نمیگیرند! اگرچه تا پایان مناظرات زمان زیادی مانده و قطعا مشاوران کاندیداها با رصد شرایط موجود کاستیها و موارد لازم را به آنها گوشزد خواهند کرد، اما حتی در صورت پرداختن به مسائل جاماندهای همچون زنان در ادامه راه، بازهم نمیتوان از یاد برد که زنان در نخستین مناظره انتخابات با موضوع مسائل اجتماعی، از حوزه اجتماع طرد شدند!