• شماره 1196 -
  • 1396 چهارشنبه 20 ارديبهشت

گفت‌وگو با پارسیا شکوری

خودم، الگوی خودم هستم!

مصطفی رفعت

حتما شما هم ویدئوی بامزه مصاحبه این بازیگر کم‌سن‌وسال را دیده‌اید که لابه‌لای حرف‌هایش می‌گوید: «از گاز و کشیدن محکم لپ بدم میاد!» صحبت از پارسیا شکوری‌ست؛ هنرمند 10ساله کشورمان که در کلاس چهارم دبستان تحصیل می‌کند و با همین سن کم، تجربه چهار سال بازیگری را در کارنامه حرفه‌ای خود به ثبت رسانده است. خودش که از این تجربه‌ها راضی‌ست و با اشاره به اینکه بازیگری، شغل خوبی‌ست، می‌گوید: «خیلی این‌کار را دوست دارم و اگر پیشنهادها ادامه داشته باشد، آن‌را دنبال خواهم کرد». پارسیا شکوری که در شش‌سالگی و با مجموعه «شاه‌گوش» به کارگردانی داود میرباقری در شبکه خانگی، کارش را آغاز کرده است، حتی درباره جنبه‌های مالی این‌کار نظر مساعدی دارد و می‌گوید: «البته نسبت‌به روزهای اول، الان برایم بهتر شده است. به‌هرحال، وقتی تازه‌کار باشید، ممکن است آن‌قدرها پولی برای‌تان نداشته باشد؛ اما به‌مرور که پیشرفت کنید و بالاتر بروید، دستمزد بیشتری هم می‌گیرید». وقتی از او می‌پرسم که چقدر طول کشید تا بین دوستان و هم‌کلاسی‌هایش شناخته شود، می‌گوید: «پخش اولین‌کارم یک‌سال طول کشید؛ به‌همین‌علت وقتی به مدرسه رفتم، بچه‌ها دیگر به‌نوعی مرا می‌شناختند. الان در مدرسه همه مرا می‌شناسند». او در پاسخ به اینکه آیا این معروف‌شدن در مدرسه برایش مشکلی ایجاد نکرده است، می‌گوید: «اصلا و البته من دوستان صمیمی خودم را دارم». او ادامه می‌دهد: «زیاد پیش آمده بچه‌ها به من بگویند که بازیگری را دوست دارند و می‌خواهند من هم آنها را سر کار و پروژه‌ای ببرم که البته به‌نظرم طبیعی‌ست؛ چون همه بازیگری را دوست دارند. من به آنها پیشنهاد دادم به کلاس بازیگری بروند و حتی بعضی‌های‌شان تست هم داده‌اند». از او می‌پرسم خودت هم به کلاس بازیگری رفته‌ای؟ که پاسخ می‌دهد: «راستش من کلاس نرفتم و شانسی انتخاب شدم. حتی فکرش را هم نمی‌کردم که بازیگر شوم. یک پسربچه شش‌ساله در دنیای خودم بودم. آقای میرباقری برای سریال‌شان دنبال یک پسر تپل موفرفری می‌گشتند. به مهد کودک ما زنگ زدند و گفتند دنبال کسی با این مشخصات می‌گردند که مسئولان مهد، مرا معرفی کردند. من تنها کودک آن مهد با این مشخصات بودم. بعد، با پدرم تماس گرفتند و موضوع را گفتند. رفتیم، تست دادیم و من قبول شدم». در اینجای صحبت شهرام شکوری؛ پدر پارسیا وارد بحث می‌شود و توضیح می‌دهد: «بچه‌های بسیاری برای تست آمده بودند و تنها پارسیا تجربه اولش بود. راستش بدم نمی‌آمد که این‌کار را انجام دهد. از طرفی، چون در سنی نبود که نگرانی مدرسه را داشته باشیم، راغب بودم. احساس کردم موقعیت خوبی‌ست. هرچند وقتی رفتیم، دیدم که رقابت سنگین است. وارد دفتر سینمایی که شدیم، دیدیم کلی بچه با والدین‌شان آمده‌اند که بعضی‌های‌شان حرفه‌ای هستند و چندباری تجربه این کار را دارند. بعدها در تست‌های دیگر متوجه شدم یک‌سری هم هستند که نه‌تنها دستمزدی نمی‌خواهند؛ بلکه حاضرند برای پذیرفته‌شدن فرزندشان هزینه هم بکنند. حامد؛ پسر آقای میرباقری که دستیار کارگردانش در آن پروژه هم بود، روی پارسیا نظر مساعد داشت. از پارسیا تست گرفتند؛ اما تا زمانی که جلوی دوربین نرفته بود، خودم باور نمی‌کردم بتواند بازی کند که دیدم خوشبختانه از عهده‌اش برآمد. تازه وقتی پلان اول را بازی کرد، متوجه شدم آنها که تست می‌گیرند، تشخیص‌شان چقدر از والدین بهتر است؛ چون من چنین پتانسیلی را در پارسیا ندیده بودم». او همچنین ادامه می‌دهد: «از نظر حرفه‌ای خیلی‌ها پیشنهاد کردند که کلاس‌های بازیگری را برود اما خودم حس می‌کنم هنوز برایش زود است و از سویی، فعلا دارد عملی این مسئله را تجربه می‌کند». از پارسیا می‌پرسم که وقتی جلوی دوربین می‌رفت، ترسی نداشت، که می‌گوید: «معمولا همه بازیگرها در اولین کارشان کمی استرس و حتی ترس دارند؛ به‌ویژه بچه‌ها. گاهی بچه‌هایی هستند که گریه‌شان هم می‌گیرد. راستش من ترس نداشتم؛ اما کمی استرس داشتم». پدر این هنرمند کودک می‌افزاید: «وقتی که پارسیا وارد بازیگری شد، فقط شش‌سال داشت. آن‌زمان برادرش 10ساله بود و من در مورد مسیر آینده‌ و شغل انتخابی‌اش، بیشتر دغدغه داشتم. وقتی از او درباره شغل صحبت می‌کردم، به‌حدی از تشخیص رسیده بود و مثلا می‌گفت می‌خواهم مشاور خانواده یا وکیل شوم. پارسیا هنوز وارد این داستان نشده بود. بعداز ورودش به بازیگری و تماشای آنچه انجام داد، در جایگاه یک شاهد بیرونی، متوجه شدم که از پس آن برمی‌‌آید و حس کردم می‌تواند با تجربه‌کردن و یادگرفتن، بهتر شود». از او می‌پرسم که آیا بازیگر کودکی بود که کارهایش را دنبال کند؟ می‌گوید: «بازیگری که کارهایش را دنبال کنم، وجود ندارد؛ الان خودم، الگوی خودم هستم!» پدرش هم توضیح می‌دهد: «آن‌زمان، بازیگران کودک زیادی را می‌شناختیم و کارهای‌شان را می‌دیدیم اما ظرف پنج‌،شش‌سال زمینه‌ای مهیا شد تا پارسیا در کنار کسانی که برایش الگو بودند، ایفای نقش کند. اتفاق جالب این بود که در مقایسه، پارسیا نسبت‌به آنها به‌رغم داشتن رزومه‌ای کمتر، نه‌تنها گاهی از آنها چیزی کم ندارد؛ بلکه حسش قوی‌تر هم هست. در سینما جدای از بازی، چهره هم نقش قابل توجهی دارد و پارسیا خوشبختانه هر دو این ویژگی‌ها را داشته که من حس کردم می‌تواند در این مسیر ادامه دهد. البته این انرژی خوب، همیشه اطراف پارسیا بوده. حتی الان وقتی باهم به شهرستان‌های مختلف می‌رویم، امکان ندارد هنگام خرید علاوه‌بر تخفیف، هدیه‌ای هم به او ندهند. او همیشه این حس مثبت را با خودش داشته است». بازیگر فیلم سینمایی «دزد و پری» در پاسخ به اینکه آیا فیلم‌هایی با حضور کودکان را هم می‌بیند یا نه، می‌گوید: «برای تماشای فیلم‌های خودم به سینما می‌روم. در جشنواره سال گذشته هم فیلم‌های زیادی را دیدم اما در خانه بیشتر به درس‌هایم می‌رسم و فیلم‌دیدنم را به وقت‌های آزادم موکول می‌کنم». او با تاکید بر اینکه علاقه‌ای به فیلم‌های خارجی ندارد، ادامه می‌دهد: «فیلم‌های کودک را بیشتر می‌بینم؛ چون به سن من می‌خورند». این هنرمند کودک درباره آنچه هنگام انتخاب فیلم‌ها برایش اهمیت دارد، توضیح می‌دهد: «در فیلم‌نامه‌های پیشنهادی به این توجه می‌کنم که داستان چیست و البته نقش خودم را هم مورد توجه قرار می‌دهم. به‌نظرم اگر فیلم خوبی باشد و نقش من نقش کوتاهی باشد، چون کل کار به چشم می‌‌‌آید، نقش من هم دیده می‌شود و در ذهن می‌ماند». پدر وی در ادامه این مسئله می‌گوید: «از آنجا که کارهای پارسیا را پیگیری می‌کنم، به تجربه برایم ثابت شده است کارهای سینمایی برایش بهتر هستند. برای مثال، قبل از عید 95 مدت طولانی سر سریالی برای ایام عید بود که فکر می‌کردم چون مناسبتی‌ست، خوب دیده می‌شود اما این‌طور نشد؛ آن‌هم درحالی‌که پیشنهاد سینمایی آس‌وپاس را داشت و نتوانست برود. متاسفانه چون این‌سال‌ها انگار کارهای عید بیننده کمتری دارند، آن مجموعه هم به‌خوبی دیده نشد. از سویی، سینما وقت کمتری هم می‌گیرد. حساب کنید پارسیا برای مجموعه تلویزیونی یادداشت‌های یک زن خانه‌دار، هشت‌ماه سر کار بود؛ یعنی هر پیشنهادی در این مدت به او می‌شد، نمی‌توانست برود». از پارسیا می‌پرسم اگر قرار باشد برای فیلمی موهایش را بزند، قبول می‌کند؟ که جواب می‌دهد: «قبول نمی‌کنم! حتی یک‌بار پیشنهاد هم شد. سر کار آقای قناعت بود که به‌خاطر من، نقش را تغییر دادند». پدرش می‌گوید: «آقای قناعت نگاه مثبتی به همکاری با پارسیا دارد و در همکاری‌های مشترکی که با هم داشتند، قلق پارسیا را پیدا کرده است. خودشان می‌گویند هر موقع که کاری را می‌نویسند، انگار پارسیا از قبل انتخاب شده است و دوست دارد که او یکی از نقش‌ها را داشته باشد». بازیگر مجموعه «قرعه» در پاسخ به اینکه آیا فعالیت هنری دیگری هم دارد، می‌گوید: «کلاس موسیقی می‌رفتم اما آن‌را در همان اولین‌روزها کنار گذاشتم. به نقاشی هم علاقه دارم؛ اما خیلی نقاشی نمی‌کشم». پدر این هنرمند در مورد رسیدگی به درس‌های پارسیا می‌گوید: «راستش تا پیش‌ازاین، من و مادرش به درس‌هایش می‌رسیدیم اما از کلاس چهارم به‌بعد، به‌خاطر تغییراتی که دروس داشته‌اند، دیگر این‌کار از عهده ما خارج است. درس‌ها بسیار سخت شده‌اند؛ یادم هست می‌خواستم درسی از کتاب تاریخ‌شان را به او آموزش بدهم که دیدم خودم باید چندروز زمان بگذارم تا آن‌را درک و حفظ کنم. برای همین، نسبت‌به پیشنهادهای پارسیا سخت‌گیرتر شده‌ام و به این نتیجه رسیدم اگر مدتی هم کار نکرد، اشکالی ندارد تا کارهای آماده‌اش اکران شوند. نمی‌خواهیم از درسش عقب بماند و اگر لازم بود کمکی برای این منظور داشته باشد، اقدام خواهیم کرد». پارسیا در مورد اینکه آیا خودش را به‌نسبت هم‌سالانش موفق می‌داند، معتقد است: «در بعضی موارد بله و در بعضی موارد هم نه؛ مانند همه بچه‌ها در چیزهایی استعداد دارم و در بعضی چیزها نه». از او می‌پرسم با توجه به روابط عمومی خوبش، چقدر طول می‌کشد تا با عوامل یک پروژه هماهنگ شود که می‌گوید: «با آنهایی که قبلا همکاری کرده باشم، سریع رابطه برقرار می‌کنم اما اگر قبلا همکاری نکرده باشیم، سعی می‌کنم هرچه‌زودتر این رابطه برقرار شود». پدر وی می‌گوید: «راستش در این چندسال من هرگز نگذاشته‌ام پارسیا تنهایی سر فیلم‌برداری برود و درست به تعداد روزهایی که او سر کار بوده من هم با او همراه بوده‌ام. فکر می‌‌کنم هر پدر و مادری این کار را می‌کند. به‌هرحال همین‌حالا در سن یک پسر 10ساله بازهم کودک محسوب می‌شود؛ اما شخصیتش به‌حدی از رشد اجتماعی رسیده که بخواهم او را تنهایی راهی کنم و دورادور هوایش را داشته باشم. مطئن هستم از پس این‌کار برمی‌آید؛ چون هم بچه مودبی‌ست و هم با روابط عمومی خوبی که دارد، دوستان خوبی پیدا کرده است. به‌اندازه‌ای که لازم است به شناخت محیط کاری خودش هم رسیده که سکوت و تمرکز مورد نیاز کار را درک کند». پارسیا هم به صحبت‌های پدرش اضافه می‌کند: «اساسا من در کار بازیگری، بچه راحتی هستم. همان زمانی که قرارداد کاری را می‌بندیم، یک دوستی اولیه‌ای برقرار می‌شود و به‌مرور با بازیگران رابطه خوبی پیدا می‌کنم و کلا هماهنگ‌شدنم با گروه خیلی طول نمی‌کشد». او درباره اینکه فکر می‌کند تا چه زمانی می‌تواند و می‌خواهد این‌کار را ادامه دهد نیز می‌گوید: «به همه گفته‌ام این چهره تنها تا چندسال دیگر جواب می‌دهد و تغییر خواهم کرد؛ تا آن‌زمان کار خواهم کرد». پدر پارسیا هم می‌گوید: «من بارها به او گفته‌ام که فعلا اگر پیشنهادی می‌شود و در چشم می‌آیی، 50درصدش به‌خاطر بازی‌ات و 50درصدش هم به‌خاطر چهره‌ات است. این چهره به‌هرحال تغییر می‌کند و ممکن است پیشنهادها کمتر شود. خیلی دراین‌باره صحبت کرده‌ایم و او هم خودش را آماده کرده است. درواقع، علاقه‌اش به این فضا، به سینما و شهرت آن، واقعه‌بینانه است». این بازیگر کودک، با اشاره به اینکه در کنار بازیگری به کارگردانی هم علاقه‌مند است، درباره شهرت می‌گوید: «شهرت خیلی خوب است. البته کمی هم اذیت می‌کند؛ مثلا وقتی سر فیلمی هستی نمی‌توانی خوش بگذرانی. یک‌دوره‌ای کلاس والیبال می‌رفتم و به‌خاطر بازیگری نتوانستم آن‌را ادامه دهم». پدر این هنرمند هم در پایان و در تکمیل حرف فرزندش می‌گوید: «خوشبختانه پارسیا مزه شیرین شهرت و قسمت مثبت آن را بسیار بیشتر از بخش تلخش چشیده است و از این‌کار خاطره خوبی در ذهنش مانده است».  

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه