گفتوگو با سهیل پورجعفر به بهانه اجرای نمایش «خوابآلودگی»
سینما و تئاتر دفاع مقدس ما مردمزده است
علیرضا نیاکان
«خوابآلودگی» روایت چهار جانباز اعصاب و روان است که فراموششده در آسایشگاهی با تمام مشکلات روحی، درحال درمان هستند و پرستاری که از تعطیلی این آسایشگاه و انتقال جانبازان به تیمارستان، رنج میبرد... این نمایش با حضور داوود سلیمانی، رامین مسیبی، محسن قربانی، آرام سلیمانی و سهیل پورجعفر، بر پایه متنی از احسان بیاتفر توسط سهیل پورجعفر در تماشاخانه استاد جمشید مشایخی بهروی صحنه رفته و تا سهشنبه ۲۳ خردادماه ۱۳۹۶ هرشب بهجز شنبهها بهمدت ۴۰ دقیقه راس ساعت ۱۷:۳۰ میزبان علاقهمندان است. سهیل پورجعفر؛ کارگردان و بازیگر این اثر نمایشی که طراح نور و صحنه آن نیز هست، فارغالتحصیل موسسه کارنامه و دانشجوی رشته بازیگریست. او با اشاره به اینکه دوسال تمام سعی کرد تا این نمایش، بهعنوان اولین کارش دراینعرصه اجرا شود، میگوید: «خوشبختانه این اتفاق افتاد و خوابآلودگی به اجرا رسید. بهعمد هم ایام مبارک ماه رمضان را برای رویصحنهرفتنش انتخاب کردیم». او که پیشازاین، تجربه بازیگری را در تئاتر و تلویزیون داشته و «خوابآلودگی» اولین تجربهاش در سمت کارگردانیست، درباره علت انتخاب این متن میگوید: «من با این متن که از نوشتههای احسان بیاتفر است، دوسالپیش آشنا شدم. زمانی که متن را خواندم، برایم عجیب بود که دغدغه یک انسان بهعنوان یک نویسنده، بیماران اعصاب و روان بعداز جنگ است و البته مسئله فراموششدنشان از سوی خاص و عام و حتی خانوادههایشان. بهشدت جنس آدمهای این متن را دوست داشتم. همانزمان تصمیم گرفتم روی متن فکر کنم تا اینکه امسال، فرصت اجرا مهیا شد». او در پاسخ به اینکه برای رویصحنهبردن این اثر نمایشی چقدر از کمک نهادهای مربوطه برخوردار شده، میگوید: «متاسفانه هیچ کمکی از سوی هیچ نهادی وجود نداشت و حمایتی از کار ما نشد. خود آقای بیاتفر؛ نویسنده کار هم این سوال را از من پرسیدند که مسئولین در روند پروژه چه کمکی کردند؟ اما واقعا همه دست ما را خالی گذاشتند. ما تهیهکنندهای بهآنصورت نداشتیم. تمام هزینههای اینکار را خودم پرداخت کردم. حتی اجاره پلاتوهای تمرین، تماشاخانه برای اجرا و... هم با خودم بود. کسی حاضر نشد تماشاخانهای خصوصی به ما بدهد. بهاصطلاح روایت، بار خودمان را خودمان کشیدیم». او درباره این موضوع که چه توقعی از مسئولین فرهنگی و هنری کشور در مورد ساخت چنین آثاری دارد، میگوید: «بگذارید اول اینرا بگویم که سینما و تئاتر دفاع مقدس ما مردمزده است؛ چون حقایق را نشانشان ندادهایم؛ وگرنه مسعود دهنمکی فیلمی مانند اخراجیها را میسازد که از همهنظر کامل است و خوب هم میفروشد و مورد استقبال مردم هم قرار میگیرد؛ فقط برای اینکه حقایق را نشان میدهد. خوابآلودگی هم دقیقا دارد حقایق را نشان میدهد. خب وقتی قابلیت این را دارد که دیده شود، توقع میرود که از آن حمایت شود. این را بگویم که سهیل پورجعفر اگر این پروژه را کار کرده، نه بهخاطر حمایت بوده و نه چیز دیگر... اینهمه متن دراینحوزه از نویسندههای معروفتر هست؛ چرا در اولین قدم متنی مثل خوابآلودگی؟ جوابش این است: برای دل خودم. میخواستم این اتفاق بیفتد که بعداز دو،سهسال دوباره خوابآلودگی اجرا برود، چون پدر و عمویم جزو جانبازان اعصاب و روان هستند. این متن را حس میکنم و یکجورهایی واقعیت درونش را چشیدهام. بهعنوان یک هنرمند دوست داشتم که این روایت را نشان دهم. اگرچه راستش وقتی شروع کردم، انتظار داشتم بنیادهایی به من کمک کنند؛ اما هیچ اتفاقی نیفتاد. دست کم میشد از نظر تبلیغاتی حمایتمان میکردند نه بهخاطر بحث مالیاش بلکه بهخاطر دیدهشدنی در حد و اندازهاش». این کارگردان ادامه میدهد: «تمام درآمد مالی این نمایش، به مراکز بیماران اعصاب و روان جنگ اهداء میشود. اصلا با این فکر که ما را حمایت کنند، دیده شویم و از آن پول دربیاوریم، نبود». او در پاسخ به اینکه در حوزه تئاتر و سینمای دفاع مقدس چه کارهایی باید انجام بگیرد که تابهحال صورت نگرفته، میگوید: «همانطور که گفتم، سینما و تئاتر دفاع مقدس ما سعی میکنند حقایق را به گونهای دیگر نشان دهند؛ درصورتیکه اینگونه نیست. متن، حال میخواهد فیلمنامه باشد یا نمایشنامه، اگر قصه داشته باشد و بازگوکننده حقایق باشد، مطمئن باشید، دیده میشود. مگر فیلم از کرخه تا راین ساخته ابراهیم حاتمیکیا دیده نشد؟ مگر فیلم لیلی با من است ساخته کمال تبریزی دیده نشد؟ اما بهشرطیکه آنچه بوده را نشان داد و البته آدمهایی از جنس جنگ و آنفضا که بهقولی جنگدیده هستند، کار کنند. اینگونه اتفاق بهتری خواهد افتاد. قدیمیها میگفتند که کار را باید به دست کاردان بسپارید؛ این هم، همان است». سهیل پورجعفر درباره خوب و بد ماجرای راهاندازی سالنهای نمایش خصوصی معتقد است: «در سه،چهارسال اخیر، یکسری اتفاق خوب و یکسری اتفاق بد افتاده است. سالنهای تازهتاسیس خصوصی برای آنها که میخواهند کارشان را شروع کنند، امکان خوبیست؛ بهعبارتی برای کاراولیهایی که تماشاخانههای عمومی و دولتی با آنها کار نمیکنند. ازایننظر، خوب است؛ بهشرطیکه کیفیت خوبی داشته باشد. برای مثال، سالنهایی مانند باران، مشایخی و... تقریبا میشود گفت که از کیفیت خوبی برخوردارند اما یکسری از سالنهای تازهتاسیس، درواقع تبدیلشده یک اتاق یا پلاتو به تماشاخانه هستند. در آنها هم اجرا میروند؛ اما از نظر من، اتفاق خوبی نیست». او با اشاره به اینکه فرهنگ هر کشوری را با تئاتر آن میشناسند و هنگامی که سفیر کشوری به ایران میآید، با تماشای تئاتری از اینجا با فرهنگ ما آشنا میشود، درباره استقبال داخلی از تئاتر در سالهای اخیر میگوید: «اگر از نظر جمعیت تماشاچی بحث کنیم، نظرم این است که تئاتر، بیننده خاص خود را دارد و اتفاقا زیاد هم دارد. متاسفانه علاقهمندان نمایش متمرکز شدهاند روی چند سالن خوب و آنها انتخاب اولشان است؛ چون به کارهایی که آنجا روی صحنه میروند، اعتماد بیشتری دارند. میتوان گفت که با آمدن تماشاخانههای خصوصی، بهنوعی تماشاچیهای تئاتر هم پخش شدهاند». این هنرمند با اشاره به اینکه امیر دژاکام، زنگ افتتاحیه «خوابآلودگی» را به صدا درآورد، درباره روند ساخت نمایش و گرفتن سالن اجرا میگوید: «آقای دژاکام آنروز گفتند که در قدیم خانوادهای که وضع مالیشان خیلی خوب بود، به فرزندشان یک اتومبیل مدل بالا کادو میدادند اما درحال حاضر، کادوها شده اجاره سالن تالار وحدت و تئاتر شهر!» پورجعفر درهمینراستا میگوید: «توصیهام به بعضی دوستان این است مادامی که به فهم، شعور و بینش تئاتری نرسیدهاید، کار نکنید؛ بهاصطلاح قدیمیها، بازارخرابی نکنید. یک توصیه مهمتر هم اینکه خواهش میکنم همانی باشید و همانی را بگویید که هستید؛ نه بیشتر و نه کمتر». وی در پایان میگوید: «به همه ایرانیان هم توصیه میکنم که بروید و جانبازان اعصاب و روان جنگ را ببینید و به آنها سر بزنید؛ حتی سالی یکبار؛ چون دلگرم میشوند».