آزمونهای ادواری طلاق!
وحید حاجسعیدی
حکایت معضلات و آسیبهای اجتماعی در مملکت ما شبیه به حکایت «مشک پاره» است که هر طرفش را میگیرند، لاکردار از طرف دیگر در میرود. جلوی قاچاق را میگیرند، دزدی زیاد میشود. بساط دزدی را جمع میکنند، خفتگیری و کیفقاپی رونق پیدا میکند. با فروش سیگار قاچاق مبارزه میکنند، خلقالله همه قلیانبهدست میشوند. جلوی کشیدن قلیان در قهوهخانه و پارک و جنگل را میگیرند، ملت مواد صنعتی و سنتی را قاطی میکنند و مکتب جدیدی ابداع میشود! وام ازدواج قطرهچکانی تزریق میشود، سن ازدواج بالا میرود. سن ازدواج را پائین میکشند، آمار طلاق سیر صعودی طی میکند. خلاصه مسئولین ماندهاند که با مشکلات و معضلات اجتماعی چه کنند؟!
البته مشکل طلاق که در بالا بدان اشارت رفت؛ خداراشکر درحالِکاهش است. بااینوجود، ذکر این نکته ضروریست که این گرفتاری خانمانبرانداز، تنها مربوط به کشور ما نیست و سایر بلاد نیز با این بدبختیها دستوپنجه نرم میکنند. مشت نمونه خروار؛ همین دوستان چشمبادامی چینی خودمان که برای کاهش آمار طلاق، آزمون برگزار میکنند. اصل خبر بهروایت جراید است: در چین، طلاق و جدایی از همسر آنقدرها هم راحت نیست؛ بلکه باید مراحل قانونی و مسائل دیگری طی شود. در کشور چین علاوهبر طی این مراحل، زوجین باید یک آزمون را از سر بگذرانند. دادگاه «ییبین» در چین برای صدور حکم طلاق، از زن و شوهر آزمون میگیرد. وانگ شیو؛ قاضی دادگاه خانواده تصمیم به برگزاری آزمونی خاص و ابداعی گرفت؛ آزمونی که اگر شرکتکنندگان آن در آزمون رد شوند، میتوانند طلاق بگیرند؛ اما اگر نمره قبولی و خوب در آزمون بهدست آورند، اجازه طلاق به آنها داده نمیشود. در این آزمون، زن و شوهر باید امتحانی برپایه لحظات و روزهای خوشی که درطول زندگی مشترک خود داشتهاند، بدهند. اگر نوشتههای آنها حاکیازآن باشد که روزهای خوب بسیاری کنار هم سپری کردهاند؛ یعنی نمره قبولی کسب کردهاند و فعلاً اجازه طلاق ندارند اما اگر نوشتهها حاکی از روزهای نفرت و ناخوشایند باشد، آنها میتوانند از هم جدا شوند. نمره معیار برای قبولی و ردی نمرات بالاتر و پائینتر از ۶۰ است (خبرگزاری مهر).
ملاحظه فرمودید کار تا کجا بیخ پیدا کرده؟ البته اگر این قانون در مملکت ما اجرایی شود، برای یک عده نوندونی باز میشود و همان اول کار با تبلیغات گسترده کلاسهای مدادچی و مدرسان تمیز و کتابهای کمکآموزشی الاغ سفید و خط سیاه و نارنگی و ... مواجه میشویم؛ مانند «با ما یکسال زودتر طلاق بگیرید!»، «محضردار را به خانه ببرید!»، «سؤالات طبقهبندی آزمون طلاق»، «کتابهای خاکستری ویژه طلاق زوجین»، «برای طلاقگرفتن هیچوقت دیر نیست» و ...؛ درضمن، این فقط یکطرف داستان است و ممکن است که خلقالله حینِ برگزاری آزمون، بهجای یادآوری لحظات و روزهای خوشی که باهم داشتند، یاد صحنههای رقتبار و بگومگوهای صدمَن یکغاز زندگیشان بیفتند و مجبور شوند که بهجای پرداخت مهریه، دیه پرداخت کنند؛ از ما گفتن بود!...