• شماره 1267 -
  • ۱۳۹۶ يکشنبه ۲۲ مرداد

پریچهر مشرفی:

استعدادهای بسیاری پشت درهای بسته سوخت می‌شوند

مصطفی رفعت/ علاقه‌مندان به مجموعه «عاشقانه»، حتما با نام و چهره پریچهر مشرفی؛ بازیگر این‌کار آشنا هستند؛ هنرمند جوانی که به‌رغم سابقه چندساله‌اش در‌عرصه بازیگری، با این‌ساخته منوچهر هادی، بیشتر شناخته شد. مشرفی که به‌تازگی بازی در سریال تلویزیونی «لژیونر» به‌کارگردانی مسعود آب‌پرور را در‌کنار هنرمندانی چون حسن پورشیرازی، محمدرضا شریفی‌نیا، لاله صبوری و زهیر یاری به‌پایان رسانده است، می‌گوید: «ازآنجاکه به‌لحاظ روحی کمی خسته بودم، این‌روزها مشغول استراحت هستم». وی با‌اشاره‌به‌اینکه اگرچه کاراکتر منشی در «عاشقانه»، جزو شخصیت‌های اصلی ماجرا نبود؛ اما در‌کل، حضور در‌این‌سریال برایش تجربه‌ای متفاوت به‌شمار می‌رود. صحبت‌های ما را با او درباره «عاشقانه» و دنیای بازیگری، می‌خوانید.

 


پریچهر مشرفی درباره حضورش در مجموعه «عاشقانه» می‌گوید: «چندسالی هست که وارد حرفه بازیگری شده‌ام؛ اما شاید خیلی‌ها فکر کنند که عاشقانه اولین حضور من در یک کار تصویری‌ست». او که در موسسه «هلیا فیلم» دوره بازیگری دیده است، بااشاره‌به‌اینکه بعداز حضور در ورک‌شاپ بازیگری منوچهر هادی، از طرف این‌کارگردان برای حضور در مجموعه «عاشقانه» دعوت شد، می‌گوید: «زمانی‌که به گروه پیوستم، تقریبا همه بازیگرها انتخاب و نقش‌ها تقسیم شده بودند؛ بااین‌حال، فیلم‌نامه هنوز کامل نبود و بازیگرها نمی‌دانستند که داستان کامل، از‌چه‌قرار است. عمده نقش‌ها را به چهره‌های شناخته‌شده داده بودند و تنها دو نقش باقی مانده بود که یکی‌از‌آنها، نقش منشی بود. راستش، ابتدا برای پذیرش این‌کار دودل بودم؛ حس کردم نقش پیشنهادی، نقش خاصی نیست؛ اما چون دیدم بازیگران و عوامل، همگی حرفه‌ای هستند، پذیرفتم. ضمن اینکه متوجه اهمیت نقش به‌لحاظ تاثیری که در داستان دارد، شدم. منشی، اگرچه جزو نقش‌های یک و دو ماجرا نیست؛ اما در رده سه و چهار شخصیت‌های داستان قرار می‌گیرد». او با‌‌تاکیدبراینکه کمتر پیش می‌آید کاری ساخته شود که در بیشتر صحنه‌هایش این‌تعداد چهره حضور داشته باشد، می‌گوید: «فرصت خوبی بود تا در کنار بازیگرهای مختلف، کسب تجربه کنم. واقعا هم لحظه‌لحظه پشت صحنه و جلوی دوربین عاشقانه به‌نوعی برای من، کارگاه عملی تجربه بود. تنها بدشانسی این بود که پروژه به مشکل مالی خورد و به‌همین‌علت، نقش من هم کوتاه‌تر شد؛ البته ادیت‌ها و سانسورها هم باعث حذفیات بیشتری شدند». این‌بازیگر جوان، در پاسخ به این‌پرسش که آیا «عاشقانه» با استفاده از تعدد ستاره‌ها و فضای «لاکچری»، تنها به‌فکر جذب مخاطب بیشتری بوده، می‌گوید: «اصلا ذات سینما همین است؛ اینکه مخاطب را جذب کند؛ اما نه به‌هر‌قیمتی! عاشقانه به‌این‌قصد ساخته نشد؛ بلکه از ابتدا قرار بود کاری لوکس و شیک باشد و حضور ستاره‌های مختلف در آن هم فکرشده و جزو لزوم قصه بود. شما نگاه کنید، این‌روزها از هر پنج فیلمی که ساخته می‌شود، چهارتای آنها نمایش تلخی از فضای جنوب شهر و آسیب‌های اجتماعی ناشی‌از فقر است. واقعیت این است که مردم، مشکلات زیادی دارند و پرداختن به آنها ضروری‌ست؛ اما همه سینما که نباید این باشد. این، مخاطب را خسته می‌کند؛ کمااینکه، هر جامعه‌ای لایه‌ها، طبقات، آسیب‌ها و مشکلات متعددی دارد که باید به همه آنها توجه کرد. منوچهر هادی فیلمی دارد به‌نام کارگر ساده نیازمندیم که به‌تازگی اکران شده و در آن، به قشر فرودست توجه کرده حالا در عاشقانه برعکس آن فیلم، خواسته تا داستانی از بخش مرفه جامعه را روایت کند. به‌هرحال، این‌هم سبکی از زندگی‌ست که غیرواقعی نیست و وجود دارد؛ نمی‌شود انکارش کرد. ما، در جامعه، قشر ثروتمند و زندگی لوکس آنچنانی هم داریم و نمی‌شود گفت که تمام این شیک‌بودن و رنگ‌ولعاب الزاما به‌خاطر جذب مخاطب بوده است. در‌مورد ستاره‌های پرتعداد کار هم به‌نظرم همیشه همین‌طور بوده که چهره‌ها کار را نجات می‌دهند و نمی‌توان نقش آنها را در روند موفقیت کاری نادیده گرفت و همه‌چیز را محدود به فیلم‌نامه و کارگردان کرد. هر عاملی سر جای خودش مهم بوده و هست». او با‌اشاره‌به این‌موضوع که به‌شخصه انتظار داشت که فیلم‌نامه در جاهایی قوی‌تر عمل می‌کرد، توضیح می‌دهد: «اما عواملی چون سانسور و مشکل مالی هم در افت بخش‌هایی از کار نقش داشتند. وقتی مشکلاتی در روند تولید باشد، بی‌شک روی سطح کیفی کار هم اثر می‌گذارد. در تولید فیلم و سریال که عوامل مختلفی برای آن زحمت می‌کشند، همه‌چیز باید درست سر جایش باشد تا به موفقیت برسد». پریچهر مشرفی، متولد تاریخ جالب توجه 6/6/1366 است و عنوان می‌کند: «عدد شش در زندگی من نقش عجیبی داشته است. نامم ترکیبی از شش حرف است و حتی شش‌ماهه هم به‌دنیا آمدم. یک‌زمانی فکر می‌کردم که این‌تاریخ تولد عجیب آن‌قدر منحصربه‌فرد است که باید بروم ثبتش کنم؛ اما بعد متوجه شدم عده زیادی با این‌تاریخ تولد وجود دارند. جالب‌تر اینکه بعضی‌ها در فضای مجازی اساسا با هر موضوعی مشکل دارند و می‌خواهند سر توهین را باز کنند. همین تاریخ تولد من هم بارها از‌سوی بعضی کاربران اینستاگرام به سوژه‌ای تبدیل شده تا مدام بگویند که چرا سن واقعی خودت را مخفی می‌کنی و خودت را جوان‌تر نشان می‌دهی و... یک‌زمانی اینها اذیتم می‌کرد؛ اما بعد دیدم که این، بخشی‌از سرگرمی عده‌ای از مردم است و سعی کردم بی‌خیالش شوم». او که تصاویر منتشره‌اش از سریال «عاشقانه» نیز به‌علت آرایش زیاد، مدتی مورد هجمه کامنت‌های تندوتیز بود، دراین‌باره می‌گوید: «اول اینکه کافی‌ست کمی در اطراف‌مان سر بچرخانیم تا ببینیم چه‌تعداد از منشی‌ها در دنیای واقعی که زندگی می‌کنیم و هرروز در آن رفت‌وآمد داریم، ظاهری شبیه به این منشی مجموعه دارند. از‌سویی، متاسفم که بعضی‌ها نمی‌دانند شخصیت واقعی بازیگر، همانی نیست که الزاما در فیلم یا سریالی می‌بینند و آن ظاهر هم بخشی‌از طراحی کاراکتر مبتنی‌بر گریم و لباس است. از‌طرفی، به‌نظرم خیلی تلخ است که هنوز هستند کسانی که به‌راحتی از روی ظاهر افراد قضاوت می‌کنند؛ به‌ویژه وقتی تو را اصلا نمی‌شناسند». مشرفی در ادامه می‌گوید: «البته خیلی‌از مردم از همه طیف‌ها و حتی دختران هم‌سن‌وسال خودم هستند که بی‌هیچ‌ حس حسادتی، بسیار خالصانه عشق می‌‌ورزند. درواقع، اگر بعضی‌از کاربران توهین می‌کنند، بعضی‌ها هم هستند که قلب‌های پاکی دارند و مدام به شما عشق می‌دهند. این برای من، جای تعجب دارد که دراین‌زمانه سخت، یک‌سری این‌همه خالصانه از تو تعریف می‌کنند». این دانش‌‌آموخته گرافیک، درباره رشته تحصیلی و فعالیتش در آن، می‌گوید: «حدود 10سال از زندگی‌‌ام را برای گرافیک گذاشتم؛ از دوم دبیرستان تا دانشگاه؛ اما بعد دیدم آنچه که فکر می‌کردم نبود. در بازار کار، تو را نیروی کار مجانی می‌بینند! طرح، ایده و پروژه را از تو می‌گیرند و هیچ! در سفارش کار، انتظارات سطح بالایی دارند؛ اما هنگام تسویه‌حساب، صحبت از دستمزدهای بسیار پایین است. هرجای دنیا بروید، این ایده شماست که قیمت دارد؛ اما اینجا، صاحب شرکتی که طرح را برایش زدید، قیمت دارد؛ نه اندیشه شما. بارها سرم را کلاه گذاشتند و دستمزدم را ندادند و یک‌وقت دیدم که چقدر از آن، دلزده شده‌ام». مشرفی درباره چگونگی آمدنش سمت بازیگری می‌گوید: «مانند خیلی‌از بازیگرها، از بچگی این‌‌حرفه را دوست داشتم؛ دلم می‌خواست از‌طریق دانشگاه وارد آن شوم؛ اما خانواده‌ام مخالف بودند. کلا در خانواده، آدم اهل هنر، کم داشتیم. صبر کردم و بعداز پایان تحصیلات، رفتم سراغ چیزی‌که به آن علاقه داشتم. با عکاسی شروع کردم و به‌عنوان عکاس فیلم مشغول شدم. مدتی هم به‌عنوان بازیگر، وارد صحنه تئاتر شدم. برای یک‌کار، چندماهی تمرین کردیم؛ اما کار به اجرا نرفت و این هم خورد توی ذوقم!» او با‌اشاره‌به‌اینکه در‌همان‌ایام، بارها تست داد و در کلاس‌ها و ورک‌شاپ‌های مختلف شرکت کرد، ادامه می‌دهد: «سرانجام اولین‌کسی که به من اعتماد کرد و اجازه داد جلوی دوربینش بروم، شاهین باباپور بود. برای وی، فیلم سینمایی مجرد 40ساله را بازی کردم که در آن، نقش همسر برزو ارجمند را داشتم. سپس، بازهم در کمدی موفقی از این‌کارگردان به‌نام بندرعباس بازی کردم که در شبکه خانگی پخش شد. مجموعه قصه‌های تبیان را برای فرج‌الله سلحشور بازی کردم و در دو اپیزود آن تحت عناوین شهره لاله‌زار و لحظه‌های انتظار حضور داشتم که نقشم در شهره لاله‌زار به‌عنوان یکی‌از بهترین اپیزودهای این‌مجموعه، بسیار چالش‌برانگیز بود». او که در یک فیلم سینمایی با حضور کامران تفتی، فضای رئال‌انیمیشن را هم تجربه کرده است، درباره سرنوشت این فیلم می‌گوید که اکرانش هنوز مشخص نیست. پریچهر مشرفی معتقد است که جوان‌های بسیاری به‌رغم استعدادشان، چون در گروه و اکیپی قرار ندارند، سال‌ها پشت درهای بسته می‌مانند و سوخت می‌شوند. او توضیح می‌دهد: «پنج‌سال هست که در کار بازیگری حضور دارم؛ اما به‌شخصه از مسیری که طی کرده‌ام، راضی نیستم. انتظار داشتم اتفاقی که امروز برایم افتاده، سه‌سال‌پیش می‌افتاد. شاید کمی ایده‌‌آلیست باشم؛ اما واقعا به‌نسبت زمانی‌که در‌این‌کار بودم، انتظارم کمی بیش‌ازاینهاست. البته بازیگران بسیاری مانند من هستند که مدت‌هاست کار می‌کنند؛ اما کسی آنها را نمی‌شناسد». او درمورد اینکه آیا حضورش به‌عنوان یک نوآمده و جوان در‌این‌عرصه، ازسوی بازیگران قدیمی‌تر و حرفه‌ای‌تر هم با موانعی روبه‌رو شده است، می‌گوید: «متاسفانه درمیان خود بازیگرها هم من خیلی برخوردهای خوبی ندیده‌ام؛ البته نه از‌سوی همه. بعضی‌ها تو را حمایت می‌‌کنند و هوایت را دارند؛ اما بعضی‌ها هم هستند که فکر می‌کنند آمدن هر آدم جدیدی، جای‌شان را تنگ می‌کند و من، این‌را از همان اولین قدم‌هایم در‌این‌مسیر متوجه شدم. گاهی حتی در دل کار، نسبت‌به حضور تو واکنش‌های بسیار بدی نشان می‌‌دهند که از اخلاق حرفه‌ای به‌دور است». مشرفی در پاسخ به‌اینکه بهتر نبود تئاتر را ادامه می‌داد تا مسیر هموارتری را طی کند؟ می‌گوید: «واقعیت تکراری این است که ورود به عرصه تصویر، باوجود مافیایی که هست، واقعا سخت است. خیلی‌ها در سینما و تلویزیون به‌شکل اکیپی کار می‌کنند و شما این‌آدم‌ها را در بسیاری کارها با هم می‌بینید. این باعث می‌شود خیلی‌از استعدادها و چهره‌ها دیده نشوند. درمورد تئاتر هم، شاید اگر حرفه‌ای کار می‌کردم، امروز نقش‌های بهتری به من پیشنهاد می‌شد؛ اما آن‌هم صددرصد نیست و تضمینی وجود ندارد. فقط عده معدودی از این‌خیل بازیگران تئاتر، شانس این‌را داشتند که وارد کار تصویر شوند. ضمن اینکه در‌کنار همه دست‌اندازها، به‌نظرم کسی که سرمایه‌ای داشته باشد، زودتر بالا می‌آید».

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه