آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
اجاره‌نشینی و دغدغه‌های بی‌پایان مستأجران
کد خبر: 343859 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۲ دوشنبه ۲۴ مهر - 06:29

اجاره‌نشینی و دغدغه‌های بی‌پایان مستأجران

اگر بپذیریم که در اوضاع‌واحوال کنونی، اجاره‌نشینی یا مستأجری به‌صورت دردی درآمده، پنداری درمان‌پذیر نیست؛ به یک کشور خاص منحصر نمی‌شود و این معضلی‌ست که در تمام کشورهای روی زمین جاری و ساری‌ست؛ حتی در کشورهایی که داعیه سوسیالیستی و کمونیستی دارند و از قسط و تقسیم و نظایر آن دم می‌زنند، این روزها و با افزایش جمعیت، بی‌خانمانی و کارتن‌خوابی در آن‌ها به‌شکل امری طبیعی و عادی درآمده است. باید گفت که خانه و خانه‌دار شدن، کم‌کم به رؤیایی دست‌نیافتنی تبدیل شده است. اگر یک نگاه سطحی به این کره خاکی داشته باشیم تا 50‌سال‌پیش جمعیت آن به دومیلیارد‌نفر نمی‌رسید؛ اما هم‌اکنون و براساس بعضی از آمارها، جمعیت آن بالغ‌بر هفت‌میلیارد‌نفر شده است که این افزایش نیاز به سرپناه، آب، برق و مواد غذایی و انرژی بسیار دارد؛ لذا باید بپذیریم که این معضلی جهانی‌ست و اگر مشکل را همگانی بدانیم، شرط صواب نیست که نبود مسکن را فقط متوجه دولت و دولتیان کنیم؛ اما مردم و دولت باید در کنار هم و با تدبیر برای رفع معضل یا حداقل کم‌کردن معضل، همکاری و همفکری کنند که لازمه آن کم‌کردن سطح توقع مردم از زندگی‌ست؛ چراکه این روزها در اکثر کشورهای جهان، زیاده‌خواهی و اسراف جزیی جداناشدنی از نحوه زندگی شده است؛ یعنی وقتی سخن از مسکن یا خانه می‌شود، پاره‌ای از مردم به خانه‌ای فکر می‌کنند که علاوه‌بر اتاق‌های خواب، پذیرائی، نهارخوری، سایر خصوصیات را هم داشته باشد؛ اما تعداد این قبیل افراد در کل کشور شاید به 100‌هزار‌نفر نرسد؛ درحالی‌که سخن از یک اکثریت 80‌میلیونی‌ست که این روزها خرجشان با درآمدشان هم‌خوانی ندارد. از یک اکثریت سخن می‌گویم که هرسال می‌گویند، دریغ از پارسال. شهرنشینان به‌مرور به حاشیه‌نشینان بدل شده‌اند؛ با هزاران درد و رنج و مشکلات عدیده حتی رفاه اولیه چون وسایل گرمایش و سرمایش و فقر و انرژی و دردسرهای آمدورفت به مرکز شهر به‌خصوص برای قشر زحمتکش اداری که باید اغلب یکی دو ساعت زودتر برای رسیدن به محل کار، از حاشیه به شهر طی‌طریق کنند که این رفت‌وبرگشت‌ها چه نیرویی از کارگر و کارمند می‌گیرد؛ اما برای یک اکثریت بیکار دیگر که شغل و حرفه ندارند ولی ناچارند که خرج خانواده را بدهند و تازه بی‌خانمان هم هستند؛ متأسفانه رو به پشت‌بام‌خوابی، اتوبوس‌خوابی، کارتن‌خوابی و پدیده‌ای نوظهور به‌نام با هم‌خوابی و اجاره‌‌خانه‌های به‌نام آلونک رو آورده‌اند که به‌علت گرانی اجاره، اغلب دو و سه خانواده با هم و به اشتراک آن را اجاره می‌کنند که مضار این نوع زندگی بسیار بیشتر از حتی چادرخوابی‌ست؛ چراکه اگر از این جمعیت خانوادگی گذر کنیم، متأسفانه جوانانی را که روی به اعتیاد آورده‌اند حتی به‌صورت گورخوابی از فضای قبرهای تهیه شده برای متوفاها نیز برای اسکان استفاده می‌کنند، باز‌هم باید قدردان دولت احمدی‌نژاد بود که با طرح مسکن مهر با ده‌ها عیب و ایراد و نبود گاز و برق، بالاخره خانوارهای بسیاری از آن به‌عنوان خانه استفاده کردند و هنوز استفاده می‌کنند، با روی کار آمدن دولت رئیسی و اعلام ساخت سالیانه یک‌میلیون مسکن، نور امید در دل‌های بی‌شمار مردمان بدون مسکن و به‌خصوص کارگر و کارمند روشن شد و وزیر متوفای این دولت؛ رستم قاسمی با صراحت وعده ریشه‌کنی بی‌خانمانی را دادند که پس از گذشت یک سال حتی کلنگ یک ساختمان هم زده نشد؛ اما ای‌کاش از طرح ساخت انگلیسی‌ها در زمان‌های دور در کشورهای صاحب نفت و برای استخراج برای کارکنان شرکت نفت در کشور صاحب نفت بهره ببریم و ساخت خانه‌های یک‌اتاق خوابه را در دستورکار داشته باشیم تا حداقل جوانان در سن ازدواج از آن برخوردار شوند که همان ساخت یک‌میلیون خانه‌های کوچک و تک‌اتاق‌خوابه است که یک‌میلیون زوج بتوانند از آن برخوردار شوند. در پایان امیدواریم یک‌‌‌بار و برای همیشه با یک طرح انقلابی و ساخت چند‌میلیون خانه، چند‌میلیون خانوار را از نگرانی بیرون بیاوریم. آمین.

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه