کد خبر:
353987
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۲ جمعه ۲۶ آبان -
23:36
نگاهی به رسم تیراندازی در مراسم عروسی و عزا
استقبال از عروس و داماد با رقص مرگ!
عروسی و دغدغه آبرومند برگزار شدنش یکطرف، ساقدوش و خوشآمد گویی دفنوازان ازطرفدیگر، فشفشه و دود هم همه تالارها دارند. کرایه ماشینهای لوکس نمایشگاهی و موزهای تا کشتی و قایق تفریحی و هزاران ایده و طرح برای عروس و دامادهای امروزی؛ البته لحظه ورود عروس و داماد به تالار یا باغ عروسی یکلحظه بینظیر و پرهیجان است که برای هر زوجی بسیار حساس و از اهمیت خاصی برخورداراست. برنامههایی که نهتنها بتواند آرامش را به عروس و داماد ببخشد بلکه این لحظه را به یک تجربه خاص و بهیادماندنی تبدیل کند. این روزها هم ایدههای فراوانی برای مراسم استقبال از عروس و داماد وجود دارد که هرروز جدیدتر میشوند و با طراحی طراحان سالن دار و باغداران بخشهای جذابتری به این مراسم اضافه شده است؛ اما بااینوجود و بااینهمه تغییراتی که این روزها در اینگونه مراسمات میبینیم متأسفانه در برخی از شهرها و روستاها شاهد مراسمی هستیم که نه میشود اسم آن را نگهداشتن رسم و رسوم و پایداری سنتها دانست نه ایدهای جذاب برای اینگونه رسمورسومات؛ مراسمی که قرار بود یک شب رؤیایی باشد تبدیل میشود به عزای عمومی و چندین خانواده را سیاهپوش میکند. استفاده از مواد محترقه و ترقههای دستساز، تیراندازی با اسلحههای شکاری و نظامی در مراسم عروسی و عزا چندیست که در برخی از شهرهای کرمان نیز رواج بسیاری پیدا کرده است و هرساله قربانیان زیادی میگیرد. تصور کشتهشدن عروس و داماد بر اثر تیراندازی دیگران و ازدستدادن جانشان در بهترین شب زندگی برای خانوادههایی که با هزاران آرزو فرزندان خود را به خانه بخت میفرستند بسیار دردناک است؛ اما این اتفاق رخ داده و موجب جانباختن یا زخمیشدن حاضران در مراسم هم شده است. رسم غلط تیراندازی در مراسم عروسی و عزا موضوعیست که سالانه خسارتهای جانی غیرقابل جبرانی بهبارآورده و استفاده از سلاحهای نظامی و شکاری بیشتر شده است. آمارها نشان میدهد فروردین 95 در شهرستان جیرفت روستای اکبرآباد بخش اسماعیلیه یک جوان که پسرعموی داماد بود با اسلحه کشته شد. همین اتفاق در فروردین 97 در شهر ریگان بم روستای تهرود اتفاق میافتد و در پی آن دو کودک ششساله با اسلحه شکاری جان باختند. در اسفند 1400 در شهرستان جیرفت روستای کریمآباد، شادی با اسلحه شکاری موجب کشته شدن یک نفر و مجروح شدن هشتتن از میهمانان شد که فرد کشتهشده یک کودک سهساله بود؛ همچنین در آبان 1401 در نرماشیر شهرستان بم روستای ده وسط جوان 31ساله هنگام رقص و پایکوبی با اسلحه کشته و پنجنفر هم مجروح میشوند. اینها تنها گوشهای از خسارات اینگونه مراسمات است که ساقدوشها با اسلحه به استقبال عروس و داماد میروند یا با رقص تفنگ موجب داغدار شدن خانوادهها میشوند. ضمن اینکه تأثیرات منفی و خاطره تلخ این اتفاق سالها در خاطر عروس و داماد و حاضرین باقی میماند و عذاب وجدان او را رها نکرده و داغ یک خانواده را باید تا پایان عمر بههمراه داشته باشند.
سراغ پدر محمدیوسف رفتیم؛ یکی از دو کودک کشتهشده در عروسی «ریگان بم» و روایت این حادثه را از زبان او شنیدیم. اسماعیل دهمیری گفت: «من و خواهرم دوسال تلخ را بعد از فوت فرزندانمان گذراندیم. آن زمان فرزند دیگر من هشتماهه و شیرخوار بود. حال روحی همسرم بهخاطر فوت محمدیوسف هرروز بدتر میشد و همین استرسها به فرزند شیرخوارهمان منتقل شد و حالا او هم حالت روحی نامساعدی دارد». او در ادامه گفت: «آن زمان خواهرم سهماهه باردار بود و چندماهبعد فرزندش بهدنیا آمد. جای خالی محمدیوسف و امیررضا زندگی دو خانواده را سیاه کرد. در این دوسال زجر زیادی کشیدیم که فقط بهخاطر برپایی یک رسم غلط بود. این فرهنگ که در مراسم عروسی تیراندازی میکنند فرهنگ غلطیست که زندگی دو خانواده را تبدیل به زجر کرد و دو مادر را داغدار و رنجدیده کرد». او گفت: «اگرچه متهم دستگیر شد؛ اما من و خواهرم هرگز تصویر آن حادثه ناگوار از جلوی چشمانمان دور نشد». اما اینکه کاربرد تفنگ و تیراندازی در مراسمات در فرهنگ ما از کجا ریشه میگیرد و آیا رسمی و اصیل شناخته میشود یا درگذر زمان تحریف شده است را از استاد گلابزاده؛ نویسنده و مدیر مرکز کرمانشناسی و سرپرست بنیاد ایرانشناسی شعبه کرمان جویا شدیم. وی دراینخصوص گفت: پیدایی رسم و شیوه استفاده از اسلحه در مراسم شادی مربوط میشود به عشایر و قبایل که بهدلیل حفظ امنیت جانی خود در مقابله با حیوانات وحشی و درنده همیشه اسلحه داشتند ضمن اینکه چون در روزگار گذشته امکان شادی کردن به گونههای مفید و مؤثر امروزی وجود نداشت از صدای شلیک گلوله به وجد میآمدند و ایجاد هیجان میکردند. وی افزود: «در گذشته برای جلبتوجه و ایجاد هیجان بیشتر از پارچهها و لباسهایی با رنگ شاد که بیشتر قرمز و صورتی بود برای پوشش خود و یا اسبها استفاده میکردند؛ البته این سنتها مربوط به روزگار گذشته و فضاهای باز و گسترده مثل صحراها بیابانها و دشتها بوده که سوارکاران برای ایجاد هیجان و شادی بیشتر سوار بر اسب ساعتها تیراندازی میکردند؛ کمااینکه آنها در این خصوص از مهارت خاصی برخوردار بودند و تیرها عمدتاً هوایی بود بدون اینکه به شخصی آسیب برساند؛ اما امروز آنچه شاهد آن هستیم تأکید روستاییان بر حفظ این سنتهاست درصورتیکه از زندگی ایلی و عشایری خود بسیار فاصله گرفتند و تغییرات زیادی درروند زندگی خود ایجاد کردند و از تکنولوژیهای روز استفاده میکنند؛ اما در برخی از مراسمات تأکید بر رعایت اصول سنتی قدیم مثل استفاده از اسلحه در محیطهای کوچک شهری دارند». گلابزاده تصریح کرد: «امروز دیگر باید برخی آدابورسوم سنتی را در کتابها بیاوریم و از مکانهای آنها بهعنوان موزه استفاده نماییم. استفاده از شیوههای نامتعارف گذشته که امروز موضوعیتی ندارند باید کنار گذاشته شوند و از روسای قبایل و ریشسفیدان، اهالی فرهنگ و پژوهشگران فرهنگی برای فرهنگسازی و حذف رسوم غلط کمک گرفت و در صورت لزوم از قوه قهریه و عوامل بازدارنده نیز استفاده کرد». استاد محمدمهدی عربنژاد؛ جامعهشناس و مردمشناس کرمانی در گفتوگویی با خبرنگار ما درخصوص ریشهیابی آداب و رسمها گفت: «معتقدم آداب و رسمها ریشه در دو جا دارد، اول ریشه در فرهنگی که از گذشته به ارث رسیده است که درواقع همان فرهنگ موروثیست و دوم ریشه در تکنولوژی و همچنین شرایط اجتماعی روز هر جامعهای دارد، تفاوت ندارد که آیا این آداب غلط است یا درست؛ چراکه این خود یک فرهنگ است و همانطور که متأثر از گذشته نیز هست میتواند بر آینده نیز تأثیرگذار باشد». در ادامه لازم است توضیح دهم که پژوهشگران همواره تأکید دارند که در ارزیابی دچار سوگیری و ارزشگذاری نشوند و تنها به علل و ریشههای یک مسئله میپردازند و درست یا اشتباه بودن آن به عهده مخاطب است. وی گفت: «همانطور که میدانید بیشتر جمعیت ایران درگذشته بهصورت قبیلهای زندگی میکرده و هر قبیله بنا به اقتضائات خودش همچون محیط جغرافیایی، نوع تغذیه و سبک زندگی ویژگیهای منحصربهفرد خود را میتواند داشته باشد. درچنینشرایطی که عرض کردم یک مقوله در بین تمام قبایل مشترک بوده و آن امنیت است و امنیت متأثر از ابزار و سلاح دفاعی و هجومی است که هر فرد، گروه و قبیله در اختیار دارد؛ اما صرف داشتن ابزار دفاعی بهتنهایی کافی نبوده و نیست بلکه افراد و قبایل به جهت انتقال و القای حس قدرت همواره از نمایش ابزارهای دفاعی نیز بهره میبردند تا دیگران متوجه مسلح بودن قبیله باشند. اهمیت این موضوع تا به جایی پیش رفت که در انواع مراسم عزا یا شادی از نمایش ابزارهای نظامی و دفاعی بهره میبردند بهعنوانمثال در بسیاری از فرهنگها پس از مرگ یک عضو قبیله، اسلحه یا همان شمشیر او را نیز بههمراه فرد دفن میکردند و همچنین از اسب یا مَرکَب وی نیز در نمایش عزا استفاده میکردند». وی بااشارهبه واژه خلأ فرهنگی و یا تأخر فرهنگی تصریح کرد: «در حقیقت خلأ و یا تأخر فرهنگی یکی از حالتهای جامعه است. وقتی یک تکنولوژی جدید از محیط بیرونی جامعه وارد یک جامعه شود قطعاً بخش مادی یا عینی آن زودتر از بخش ذهنی قابللمس یا استفاده است؛ اما درواقع فرهنگ استفاده از تکنولوژی که همان بخش ذهنی است وارد نشده و با یک تأخیر زمانیکه گاهی میتواند طولانی باشد وارد میشود، بنابراین توضیح تازمانیکه بخش ذهنی تکنولوژی وارد نشده یک خلأ در استفاده از تکنولوژی ایجاد میشود و این خلأ اجازه را میدهد که هر کس بنا بر فهم و درک خود از آن استفاده کند. درواقع زمانیکه طول میکشد و یا تأخیر زمانی تا رسیدن بخش ذهنی تکنولوژی را تأخر فرهنگی مینامند. وجود و استفاده از اسلحههای مدرن نیز نمونهای از تأخر فرهنگیست چراکه فراوانی انواع اسلحه و همچنین ضعف قوانین حاکم، موجب شده تا دسترسی به اسلحه بهسادگی ممکن شود و داشتن اسلحه جنبه ارزش خواهد داشت. حال با این توصیف گروهها، قبایل و اشخاصی که بنا به هر دلیل اسلحه در اختیار دارند بهجهت القای قدرت و بزرگ نشان داده خود از نمایش اسلحه و همچنین شلیکهای نمایشی آن استفاده میکنند و دراینبین نمیتوان از نقش شبکههای اجتماعی غافل شد و انتشار تصاویر دراینمورد موجب افزایش شور و اشتیاق افراد نیز میشود و حس ارزشمند بودن افراد را تقویت میکند». عربنژاد افزود: «شلیکهای هوایی به چند دلیل از جذابیت منحصربهفردی در قبایل و عشایر برخوردار است. صدای انفجار، رگبارهای پیدرپی توسط مسلسلهای موجود در دست تفنگداران، خروج آتش از لوله تفنگ که بیشتر در شب قابلرؤیت است علاوهبر احساس ارزش که نتیجه تأخر فرهنگیست بهشدت موجب تهییج عمومی است و روی احساسات جامعه، روستا و قبیلهها را تأثیرگذار است و به همین ترتیب خالی کردن خشاب هم خودش در آن جوامع نوعی ارزش تلقی میگردد. پس منفعتی که دیده میشود جنبه فرهنگی و صرفاً ارزشی و البته متناسب با ارزشهای جوامع قبیلهای دارد». وی همچنین نقش مسئولین و عوامل فرهنگی را بسیار مؤثر دانست و افزود: «ازآنجاییکه گستردگی دایره شناخت و آگاهی میتواند بر رفتار و فرهنگ فرد و جامعه مؤثر باشد بنابراین با افزایش آگاهی جوامع و آشنایی مردم با خطرات ناشی از این ریسک بزرگ و اینکه میتواند چه عواقبی را به همراه داشته باشد؛ ضمن اینکه نبایستی ضعف حفرههای قانونی و قوانین حاکم نیز بیتوجه بود. حتماً بایستی در کنار کار فرهنگی در اجرای قانون بهعنوان یک عامل بازدارنده نیز اهتمام ورزید». وی بهترین روش برای جایگزین کردن رفتارهای سوء و غلط هیجانی در مراسمات را در بین جوانان روش فرهنگی دانست و گفت: «هرگاه حاکمیت در پی آن باشد که یک عنصر فرهنگی را حذف کنند حتماً بایستی از قبل برای جایگزین آن اندیشید و اقدام جایگزین کرد. اگر از همه توضیحات بالا بگذریم فقدان فضاها و ابزارهایی که بتواند موجب تخلیه هیجانات اجتماعی باشد نقش تعیینکنندهای دارند. اصلیترین بخش در استفاده از ابزار جنگی و شلیکهای هوایی هیجان است بنابراین جایگزین مسیرهای تخلیه هیجانی بهترین روش است». همواره فرهنگ و استفاده از فرهنگ بهترین راه مبارزه است. تهیه فیلمهای مستند، داستانی و سینمایی که بتواند بر عواطف و احساسات جوامع مؤثر باشد یک راه پیشنهادی است. ازطرفدیگر آموزش به کودکان و تغییر در تعریف ارزش و جایگزینی ابزارهای مناسب برای کودکانونوجوانان میتواند موجب تأثیرگذاری در رفتارهای فرهنگی نسل فردا باشد؛ همچنین با ایجاد کمپینها، سمنها و گروههایی که خود در چنین مواردی آسیبدیده و عزیزان خود را ازدستدادهاند و ارائه انواع آموزشهای مختلف و اثرگذار میتوان حرکتهای اجتماعی و داوطلبانه مؤثری را ایجاد و جریان سازی کرد. این جریان با حضور در مدارس، مساجد و همچنین انواع مراسمها و مناسک میتواند نقش بیبدیلی داشته باشد؛ لذا امیدواریم که دادستان استان بهعنوان مدعیالعموم نسبت به افراد خاطی که در مراسم عروسی و عزا تیراندازی و هنجارشکنی میکنند سختگیری لازم را بهکار گیرد و در مرحله اجرا و صدور رأی مراقبت بیشتری شود تا جنبه بازدارندگی آن حفظ شود.
عفت فلاح