«حسین امیرعبداللهیان» درمصاحبهبا «فایننشالتایمز» گفت: «رژیم اسرائیل گروه نیابتی آمریکاست ولی ما هیچ گروه نیابتی در منطقه نداریم. حزبالله یک جریان مقاومت در مقابل رژیم اشغالگر اسرائیل است، هویت مستقل دارد، لبنانیست، از ایران دستور نمیگیرد اما ارتباط خوبی با ایران دارد». متن مصاحبه وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با این روزنامه انگلیسی (بهنقلاز وزارت امور خارجه) را میخوانیم.
از وقتیکه گذاشتید سپاسگزارم. سؤال اولم را درمورد آمریکا شروع میکنم. آیا جمهوری اسلامی علاقهمند به این هست که وارد مذاکرات مستقیم با آمریکا درمورد غزه شود؟
فکر میکنم مسئله غزه موضوعیست که به گروههای فلسطینی بازمیگردد و آنها طرف اصلی اینماجرا هستند لذا اینکه اساساً بخواهیم بگوییم ایران و آمریکا وارد گفتگوی مستقیم درمورد تحولات غزه بشوند، شاید سؤال خیلی دقیقی نباشد.
اما بهعنوان کشوری که در منطقه روی گروههای فلسطینی و بهتعبیر شما گروههای محور مقاومت صاحب نفوذ است، گفتگوی ایران و آمریکا میتواند به کاهش تنشها کمک کند؟
بین ما و آمریکاییها ازطریق دفتر حفاظت منافع آمریکا در تهران که سفارت سوئیس است، درخصوص موضوع تحولات فلسطین پیامهایی در ۴۰روزگذشته ردوبدل شده. آمریکاییها ازاینمسیر دیپلماتیک بعضی نکات را منتقل کردهاند و ما هم ازهمینمسیر پاسخ آنها را دادهایم.
میتوانید جزئیات بیشتری را درخصوص این پیامها ارائه بدهید که چه نگرانیهایی منتقل میشود؟
آمریکاییها در هفتهها و روزهای اول جنگ تلاش کردند این پیام را بدهند که بهدنبال گسترش دامنه جنگ نیستند و از ایران درخواست خویشتنداری کردند. در پیامهای مشابهی به بیروت از حزبالله درخواست خویشتنداری کردند اما خود (یعنی آمریکا) بهطور تمامعیار در کنار رژیم اسرائیل قرار گرفت؛ از ارسال همه امکانات نظامی و تسلیحاتی که رژیم اسرائیل به آن نیاز داشت، دریغ نکرد و درنتیجه شدت جنگ را افزایش داد. آمریکا خود پایبند به عدمتوسعه جنگ باقی نماند و آشکارا موضوع افزایش شدت جنگ، کشتار و نسلکشی علیه مردم غزه و کرانه باختری را دنبال کرد. ما درپاسخبه آمریکا در یک پیام گفتیم، ایران بهدنبال توسعه جنگ نیست اما با رویکردی که آمریکا و رژیم اشغالگر اسرائیل در منطقه دارند، درصورت عدمتوقف جنایات جنگی علیه مردم غزه و کرانه باختری، هر احتمالی متصور است و گسترش دامنه جنگ میتواند اجتنابناپذیر باشد.
آیا آمریکاییها در پیامهایی که به ایران دادند، تهدید کردند که درصورتیکه حزبالله بهشکل گستردهتر وارد جنگ با اسرائیل شود، میتوانند به ایران حمله کنند؟
ما چنین پیامی دریافت نکردیم.
آیا پیامهای آمریکا در اینکه حزبالله وارد جنگ گستردهتری با اسرائیل نشود، تأثیر داشت؟
طبعاً پیام آمریکا بر حزبالله اثر معکوس دارد. نهتنها پیام آمریکا حزبالله را در تصمیمش محتاط نمیکند بلکه ما با شناختی که از حزبالله داریم، آنها نسبت به اقدامات خودشان مصممتر میشوند و رأساً تصمیم میگیرند. واقعیتی که درصحنه وجود دارد ایناستکه حزبالله امروز وارد مرحلهای از جنگ با اسرائیل شده و اینکه در ساعات و روزهای آینده حزبالله چه اقداماتی خواهد کرد و چه مراحل دیگری را دنبال خواهد کرد، چیزیستکه به تصمیم حزبالله برمیگردد نه به پیام آمریکا به حزبالله.
آیا جز کانال سوئیس که فرمودید، کانالهای دیگری هم مانند عمان و قطر بوده است که آمریکا پیامش را به ایران منتقل میکرده است؟
خیلیمهم نیست چه کانالی بوده؛ مهم «پیام» است. برای ما کانال سوئیس چون دفتر حفاظت منافع آمریکاست، یک کانال رسمی دیپلماتیک است.
و این مهمترین کانال برای شماست؟
برای ما رسمیترین کانال است.
آیا این بحرانی که بهوجود آمده است، احتمالها و امیدهایی را که بعد از تبادل زندانیان بهوجود آمده بود را بین ایران و آمریکا (که اقدامات تنشزدایی بیشتری انجام شود) از بین برده و ایران و آمریکا فعلاً از اینمرحله نمیتوانند وارد مرحله دیگری شوند؟
طبعاً وضعیت فعلی در منطقه، نسلکشی در غزه، ارسال گسترده اسلحه حتی ممنوعه و فسفری از پایگاههای آمریکا در منطقه برای استفاده رژیم صهیونیستی، پیامدهای مختلفی را در منطقه دارد؛ اما دراینمدت در موضوع گفتگوهای غیرمستقیم قبلی با آمریکا پیامی را با یکدیگر مبادله نکردهایم چراکه موضوع فلسطین و اقدامی که حماس درمقابلهبا اشغالگری کرد، آنقدر برای آمریکا و اسرائیل شوکآور بود که فکر میکنم تمام انرژی آمریکا امروز معطوف است به پرونده رژیم اسرائیل.
انرژی ایران هم همینطور؟
گروههای مقاومت در منطقه بهعنوان یک جریان اصیل و ریشهدار به تلاشهای خودشان و اقداماتشان برای مقابله با اشغالگری ادامه میدهند؛ طبعاً ما نیز یکی از اولویتهای اساسیمان تلاش برای ثبات و امنیت در منطقه است و ازاینراه، جنگ، خشونت، تجاوز و نسلکشی در منطقه موضوع مهمیست که نهتنها ایران و نهتنها آمریکا که همه جوامع منطقه بلکه بخش مهمی از کشورهای کنشگر جهانی را متوجه خودش کرده است.
آمریکا میگوید مکانهاییکه سپاه پاسداران ایران در شرق سوریه استفاده میکند را موردهدف قرار داده؛ اینرا تأیید میکنید که مکانهای مورداستفاده نیروهای نظامی ایران، موردهدف آمریکا قرار گرفته شده است؟
گروههایی در سوریه و در عراق وجود دارند که بهدلیل سیاستهای غلط آمریکا در سالهای قبل در منطقه و بهدلیل شکلگیری درمبارزهبا داعش، دارای هویتی هستند، هویتی در کشور و سرزمین خودشان؛ اینها براساس مصالح خودشان تصمیم میگیرند و براساس اطلاعاتی که طرف آمریکایی منتشر میکند، درایندوره نسلکشی اسرائیلی در غزه، نسلکشی مشترک اسرائیلیها با حمایت آمریکاییها در غزه، اینگروهها بهطور خودجوش برخی از اهداف آمریکایی را موردحمله قرار دادهاند. آمریکا ادعا میکند اینها مرتبط با ایران هستند. ما هیچ گروه نیابتی در منطقه نداریم؛ ما هیچ گروه نیابتی در سوریه و عراق نداریم. اینها گروههایی هستند که خود تصمیم میگیرند و اقدام میکنند. البته آمریکا ادعا کرده که اینگروهها مرتبط با ایران هستند و بههمیندلیل در دو مرحله تاکنون اهدافی را در سوریه موردحمله قرار دادهاند و ادعا کردهاند اهداف متعلق به سپاه پاسداران یا متعلق به ایران است. من یکی از این اهداف را وقتیکه موردحمله قرار دادند، میدانم؛ آنجا محلی بوده که در گذشته مستشاران نظامی ما درمبارزهبا تروریسم، در کنار نیروهای آنکشور مورداستفاده قرار میدادند اما در زمان حمله آمریکا فاقد هرگونه نیرو و امکانات بوده است.
آیا از نیروهای ایرانی کسی دراینحملات تابهحال کشته شده است؟
براساس اخباری که تا الآن دراختیار دارم، کسی از نیروهای ایرانی مورداصابت قرار نگرفته است و البته اگر چنین اتفاقی بیفتد، پاسخ ایران سخت خواهد بود.
آیا اعزام ناوهای آمریکایی به آبهای مدیترانه شرقی تهدید بزرگی برای ایران محسوب میشود؟ چون تحلیل ایناستکه نشانه ضربه شست نشاندادن به ایران است و اینکه آمریکا این توانایی را دارد.
من نظامی نیستم اما استراتژیستهای نظامی معتقدند که آمدن ناوهای آمریکایی در نزدیکی منطقه ما و دردسترس قرارگرفتن این ناوها، نقطهقوت آمریکا نیست بلکه ضریب آسیبدیدن این ناوها را در هر احتمالی افزایش میدهد.
یعنی گروههای شبهنظامی که در منطقه هستند، میتوانند به این ناوها حمله کنند؟
سؤالاتی ازایندست را باید از نظامیان بپرسید.
بااینحساب اگر حزبالله بخواهد حمله بیشتری به اسرائیل کند و آمریکا این تلقی را کند که حزبالله گروه نیابتی ایران است، پاسخ ما یا اسرائیل باید به ایران باشد؛ جواب ایران چه خواهد بود؟
اسرائیل گروه نیابتی آمریکاست ولی ما هیچ گروه نیابتی در منطقه نداریم. حزبالله یک جریان مقاومت در مقابل رژیم اشغالگر اسرائیل است، هویت مستقل دارد، لبنانیست و از ایران دستور نمیگیرد اما ارتباط خوبی با ایران دارد.
آنچه شما میگویید نه سیاسیون قبول دارند و نه نظامیان؛ فرض را بر این بگیریم آنچه شما میگویید را طرف مقابل قبول ندارد و حزبالله اگر بخواهد حملاتش را به اسرائیل افزایش دهد و اسرائیل بخواهد جوابش را به ایران بدهد، واکنش ایران چه خواهد بود؟
حزبالله هرزمانیکه تشخیص دهد شدت عملیات خود را در سرزمینهای اشغالی افزایش دهد، خود رأساً تصمیم میگیرد و رأساً اقدام میکند.
وقتیکه شما با حماس یا حزبالله دیدار دارید، پیام شما به اینگروهها چیست؟
طبعاً بهجهت ارتباطی که ما با اینگروهها داریم، از نقش اینگروهها در کمک به امنیت منطقه حمایت سیاسی میکنیم. ما در دیدارهایمان متناسب با وضعیت منطقه ارزیابیهای آنها را دریافت میکنیم و برای صلح و ثبات و امنیت در منطقه ایدههایی را که جمهوری اسلامی ایران دنبال میکند را با آنها بهاشتراک میگذاریم.
توصیهای که به اینگروهها دارید، چیست؟ ایناستکه وارد این جنگ نشوند؟ مثلاً به حزبالله توصیه میکنید که وارد این جنگ نشود؟ شما به حشدالشعبی و حوثیها چه میگویید؟
ما هیچ توصیهای به هیچیکاز گروههایی که در منطقه حضور دارند نمیکنیم؛ اینها یا مثل حزبالله، حماس و جهاد اسلامی در مقابل تجاوزهای اسرائیل و اشغالگر اقدام میکنند یا گروههایی مثل حشدالشعبی یا گروههایی که در سوریه هستند، درمقابلهبا داعش عمل کردهاند و امنیت کشورشان را تأمین کردهاند؛ ما هیچ توصیه و دستوری را برای آنها صادر نکرده و هرگز نمیکنیم؛ آنها براساس مصالح خود تصمیم میگیرند اما اگر اینگروهها در سوریه و عراق بهوجود آمدهاند، بهخاطر رشد داعش در عراق بوده و برای مبارزه با داعش و تروریسم؛ اما اینگروهها نسبت به کشتار همنوعان مسلمان و عرب خودشان در فلسطین، نسبت به نسلکشی در فلسطین، نسبت به ادامه جنایات رژیم اسرائیل در فلسطین بیتفاوت نیستند. ما درباره اقدامات خودمان باصراحت و شفافیت مسئولیت میپذیریم؛ ما درپاسخبه ترور ژنرال سلیمانی ۱۳ موشک بالستیک نقطهزن به پایگاه آمریکایی عینالاسد شلیک کردیم و رسماً مسئولیت آنرا پذیرفتیم.
الآن که مسئله فلسطین در سیاست خارجی ایران به این مهمیست، چرا ایران وارد جنگ نمیشود و به حماس کمک کند؟
بهخاطراینکه مقاومت خود از توانایی بالایی برخوردار است؛ شما خواهید دید در مرحله ورود به جنگ زمینی، سرنوشت جنگ توسط مقاومت در داخل غزه رقم زده میشود. علیرغم کشتار بیش از ۱۴۵۰۰ غیرنظامی و علیرغم جنایات زیادی که در این نسلکشی شکل گرفته ولی مقاومت تازه وارد مرحله اقدام شده است.
آیا گروههای مقاومتی که با آنها ملاقات میکنید از شما میخواهند که وارد جنگ شوید؟
خیر؛ آنها میگویند آنقدر امکانات دارند و نیروهایشان را برای روزیکه رژیم اسرائیل وارد جنگ زمینی شود، حفظ کردهاند که تازه ازنظر آنها شروع رویارویی واقعیست. رژیم اسرائیل با امکانات آمریکایی و با تسلیحاتی که خودش دارد، فقط بمباران کرده اما در روزهای اخیر صحنه نبرد تغییر کرده و فرصت یک جنگ رویاروی بین نیروهای مقاومت فلسطین و نیروهای رژیم اسرائیل فراهم شده. این رویارویی چیزیستکه نیروهای مقاومت هفتهها منتظر آن بودند.
یعنی یک نقطهعطف جدیدی در جنگ بهوجود آمده است؟ شما اینرا بهنفع حماس میدانید؟
مقاومت فلسطین اینمرحله را بهنفع خود میداند و معتقد است که جنگ زمینی یعنی زمینگیرشدن رژیم اسرائیل و خب ما میبینیم در روزهای گذشته بیش از ۸۰ تانک پیشرفته اسرائیل و بلدوزرهای اسرائیل در حملات نیروهای مقاومت منهدم شدهاند. طبق ارزیابی که نیروهای مقاومت ارائه میدهند این یک شروع است؛ لذا نیروهای مقاومت و گروههای مقاومت فلسطینی همچنان از توانمندی بالا چه در بعد نیروی انسانی چه تجهیزات و امکانات برخوردارند؛ از ما درخواست ورود به جنگ را نکردهاند. خودشان توانایی بالایی دارند.
درخواست موشک و پهپاد چه؟
همهچیز دراختیار دارند و خودشان تولید میکنند.
حماس خود تولید میکند؟ در کجا؟
جزئیاتش را نمیدانم ولی مقاومت فلسطین برای تولید تسلیحات موردنیاز خودش، توانمندیهای لازم را دارد. برخی معتقدند کمکهای گسترده غرب به اوکراین، قاچاقی را فراهم کرد تحتعنوان قاچاق اسلحه که اینعوامل قاچاق اسلحهای که باید وارد اوکراین میشد، شرایطی را برای خریدوفروش اسلحه در دیگر مناطق هم فراهم کردند. شاید نیروهای مقاومت فلسطینی توانستند بخشی از این اسلحه را بهدست بیاورند.
تا قبلازاینکه به اوکراین برسد؟
از جزئیاتش اطلاعی ندارم ولی گویا جنگ اوکراین یک بازار گسترده خریدوفروش و قاچاق اسلحه را در جهان فراهم کرده است.
آنجاکه شما میفرمایید که ورود نیروهای زمینی اسرائیلی و غزه فرصت جدیدی را برای حماس ایجاد کرده و نقطهعطف جدیدی ایجاد شده، بدینمعناستکه ما در غزه شاهد یک جنگ طولانی فرسایشی خواهیم بود؟
من فکر میکنم رژیم اسرائیل توان تحمل یک جنگ فرسایشی را نخواهد داشت. امروز رژیم اسرائیل از درون با بحرانهای چندلایه مواجه است. این بحرانهای چندلایه مربوط به هفت اکتبر نیست، مربوط به قبل از ۷ اکتبر است؛ اما بامداد روز شنبه ۷ اکتبر و عملیات آزادیبخش حماس نشان داد که سیستم امنیتی اسرائیل بهطورکلی فروپاشیده است.
پس یک جنگ فرسایشی میتواند بهنفع نیروهای مقاومت باشد اما بهنفع اسرائیل نیست؟
طبعاً وقتی گروهی پارتیزانی عمل میکند، یک جنگ طولانی معمولاً بهنفع گروهیست که پارتیزانی عمل میکند ولی بهنفع یک ارتش کلاسیک نیست.
آیا میتوانیم نتیجهگیری بکنیم که استراتژی گروههای مقاومت یک جنگ فرسایشی در غزه است؟
فکر میکنم باتوجهبه وضعیتی که هست؛ اولاً در جهان عرب حس مشترک نگرانی و تهدید از ناحیه اسرائیل برای همه وجود دارد؛ ازاینرو شما هم میبینید کشورهایی که با رژیم اسرائیل روابط خود را عادیسازی کردهاند، هم دولتهایشان از وضعیتی که پیش آمده بهشدت نگراناند و هم ملتهایشان بهشدت ضداسرائیل هستند و جنایاتی که اسرائیل در ۴۰روزگذشته کرد هیچ وجههای برای اسرائیل باقی نگذاشته؛ اسرائیلی که اشک تمساح میریخت برای دیگران، امروز بهعنوان یک جلاد شناخته میشود؛ البته یهودیان در اسرائیل و ساکنان سرزمینهای اشغالی امروز دارند قربانی سیاستهای نتانیاهو میشوند. جنگ نتانیاهو با غزه بعد شخصی هم به خودش گرفته. نتانیاهو بهتعبیر برخی از متفکران یهودی نه مرد صلح است نه مرد جنگ بلکه دارد پایههای رژیم اشغالی اسرائیل را فرومیریزد و تردید نکنید براساس نظریاتی که در داخل سرزمینهای اشغالی وجود دارد، اگر امروز جنگ متوقف شود، فردا نتانیاهو سقوط کرده است؛ لذا نتانیاهو انگیزه شخصی برای تداوم این جنگ و کشتار دارد. آنها هرکاری میتوانستند در ۴۰روزگذشته کردهاند: بمباران، استفاده از بمبهای فسفری، استفاده از سلاحهای ممنوعه، قتلعام زنان و کودکان، حمله به بیمارستانها، کشتن حداقل ۵۰ خبرنگار که همکار شما بودند و کشتن بیش از ۴۴۰۰ کودک؛ الآن صفحه جنایات اسرائیل درحالپرشدن است لذا زمان بهنفع اسرائیل نیست.
درمورد آتشبس آیا یک توقف در جنگ برایاینکه اسرای اسرائیلی مبادله شوند، امکان دارد؟
حدود سههفتهایست که یک ابتکار سیاسی روی میز قرار دارد. در هفته دوم جنگ وقتی در منطقه سفری داشتم، این ایده مطرح بود که نسبت به آزادی اسرای غیرنظامی رژیم اسرائیل اقداماتی انجام شود؛ با مقامات قطر مشورتهایی داشتیم. حتی در دیدارم با آقای سید حسن نصرالله بهاینموضوع پرداختم و درنهایت مشورتهای ما تبدیل شد به یک نشست با آقای اسماعیل هنیه؛ رهبر سیاسی حماس. آنجا ایده آزادی اسرای غیرنظامی موجود در غزه مطرح شد و رهبر سیاسی حماس موافقت خودش را با اینمسئله اعلام کرد؛ این شد شروع یک ابتکاری که دوستان در قطر تلاش کردند که این ابتکار بتواند بهنتیجه برسد و بعدها پرورش پیدا کرد که چگونه تبادل بشوند با بخشی از زنان و کودکان اسیر فلسطینی نزد زندانهای رژیم و به بازگشایی مرز رفح برای ارسال کمکهای انساندوستانه منتج شود ولی در گفتگو با مقامات صلیب سرخ و سازمان ملل در ژنو گفتم که واقعاً جمعبندی حماس ایناستکه اسرائیل بهدنبال آزادکردن و تبادل اسرا نیست چراکه اگر سههفتهپیش اینکار را انجام داده بود، تعدادی از اسرا در بمبارانهای خود اسرائیل کشته نمیشدند. اسرائیل با زمان بازی میکند و درنتیجه علیرغم آمادگی حماس، حرکتهای نمایشی را انجام میدهند؛ بنده همزمان با حضورم در ژنو مطلع شدم که وزیر خارجه رژیم اسرائیل هم با تعدادی از خانوادههای اسرا دراینجا بوده و تلاش میکرده؛ اصلاً نیازی به آمدن به ژنو نبود. از سههفتهپیش همهچیز برای تبادل اسرای غیرنظامی آماده است؛ اما اینطرف اسرائیلیست که نمیپذیرد.
آیا شما توقف کامل جنگ را میخواهید یا توقف موقتی را که برخی کشورها پیشنهاد دادهاند هم قابلقبول است؟
ما درمورد چگونگی توقف با حماس صحبتی نداشتیم. البته حماس بهدنبالآناستکه این بهانه را از دست رژیم اشغالگر بگیرد و نشان دهد که انعطاف لازم را برای یک حرکت انسانی و آزادکردن اسرای غیرنظامی دارد ولی اینطرف اسرائیلیست که با زمان بازی میکند و اراده جدی را از خود دراینرابطه نشان نداده است.
آیا شما میدانید اسرا کجا نگهداری میشوند؟
خیر.
در هفتههای اولیه ترس از گسترش جنگ در منطقه کاملاً احساس میشد. آیا اکنون ما از اینمرحله عبور کردهایم؟
طبق ارزیابی شخصی من؛ گسترش دامنه جنگ در منطقه آغاز شده است. اینموضوع که ارتش یمن رسماً بیانیه میدهد و با موشک و پهپاد، سرزمینهای اشغالی را هدف قرار میدهد، خود نشان از آغاز گسترش جنگ است یا اینکه حزبالله امروز با یکسوم از ارتش اسرائیل درگیر است، نشاندهنده شروع مرحله گسترش دامنه جنگ است. بااینوجود هنوز منطقه وارد شدتبخشیدن به دامنه جنگ نشده. هرگونه احتمالی درصورت عدمدستیابی به یک طرح سیاسی و توقف جنگ متصور است. آنچه اکنون مشاهده میشود، بیشتر شروع گسترش دامنه جنگ و نوعی هشدار است و با استمرار جنگ، احتمال توسعه آن بالاتر رفته است.
آیا ایران از انزوای سیاسی که سال گذشته با آن مواجه بود، اکنون خارج شده است؟ بهبیاندیگر آیا جنگ غزه دراینراستا بهنفع ایران بوده است؟
پارسال ایران در انزوای سیاسی قرار نداشت. درآنزمان آمریکا و برخی کشورهای غربی بهادعای فوت یک دختر ایرانی تلاش کردند ایران را بهآتش و آشوب بکشانند اما همان کشورها امسال مقابل قتلعام 14500 غیرنظامی و زن و کودک، مجروحینی حدود چهاربرابر اینرقم و همچنین بیش از یکونیممیلیون فلسطینی آواره جنگ غزه سکوت کردهاند. آنها در شورای امنیت و شورای حقوق بشر سازمان ملل هیچ اقدامی انجام ندادند. سؤال اینجاست که آیا قتلعام 14500 زن و کودک، موضوع تکاندهندهای نیست؟ چهکسی باور میکند فوت غمانگیز یک دختر ایرانی تاآنحد با واکنش مواجه؛ اما قتلعام زنان و کودکان فلسطینی با سکوت همان کشورها مواجه شود؟ آیا زنان و کودکان فلسطینی، انسان نیستند؟ یک مقام عالیرتبه اروپایی در هفته اول جنگ در حاشیه دیداری به من گفت نوهام میپرسد چرا سیاست ما در اوکراین و فلسطین کاملاً مقابل هم قرار دارد و پاسخی برای این استاندارد دوگانه نداشتم که نوهام را قانع کند. ما سال گذشته منزوی نبودیم بلکه اوج دخالت خارجی را شاهد بودیم و فوت یک دختر ایرانی را بهانه قرار دادند تا اهداف سیاسی خود را دنبال کنند؛ اما چندهفتهبعد، آن موج کاملاً فروکش کرد.
پارسال در ایران نگرش بسیار منفی درمورد عربستان وجود داشت اما در سال جاری آقای رئیسی با آقایان محمد بن سلمان و السیسی دیدار داشتند. آیا جنگ غزه، شکاف بین ایران و کشورهای عربی را کم کرده است؟
ما قائل به این نیستیم که اگر با چند کشور اروپایی تعامل داشتیم، نشان از عدم انزوا و اگر نداشتیم، نشان از انزواست. اکنون جهان بسیار گستردهتر و متنوعتر از گستره موجود در ذهن من و شماست. ما نه سال قبل در انزوا بودیم و نه امسال وضعیت خیلی جدیدتری پیدا کردهایم. البته گشایشهایی درهمکاریبا منطقه و همسایگان ازجمله بازگشت روابط ایران و عربستان بهحالت طبیعی در سیاست خارجی ما ایجاد شده است.
پیشبینی شما از ادامه جنگ چیست؟
پیشبینی جنگ برای من بهعنوان یک دیپلمات کار سادهای نیست؛ اما میتوانم بگویم اسرای اسرائیل نزد حماس با جنگ آزاد نخواهند شد. مبتنیبر شناخت و دیدارهایی که با رهبران منطقه و جریان مقاومت داشتیم، سرنوشت جنگ را مقاومت و نه اسرائیل تعیین میکند. نمیتوانم از حالا پیشبینی کنم همانطورکه در ۷ اکتبر، سیستم امنیتی اسرائیل سقوط کرد؛ نتانیاهو هم درادامه سقوط کرده و اکنون با تنفس مصنوعی آمریکا زنده است اما بهزودی از عرصه سیاسی اسرائیل حذف خواهد شد. میتوانم با قاطعیت بگویم طبق اطلاعاتی که مقاومت دراختیار ما گذاشته؛ برنده این جنگ اسرائیل نیست بلکه برنده آن مقاومت و فلسطین است. اسرا نیز تنها ازطریق دیپلماسی میتوانند آزاد شوند.
اینامر ازطریق توقف کامل جنگ یا توقف موقت جنگ میتواند صورت پذیرد؟
اینموضوع بهنظر طرفهای اصلی بهویژه حماس بستگی دارد. دیپلماسی میتواند اسرا را آزاد کند اما ارادهای ازسوی رژیم اسرائیل برای اینامر دیده نمیشود.
آیا ایران در این دیپلماسی برای آزادی اسرا نقش بازی خواهد کرد؟
درخصوص آزادی اسرای غیرنظامی با حماس گفتوگو کردهایم و آنها موافقت خود را هم به ما و هم به قطر اعلام کردهاند.