آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
مهاجرت ۱۰‌هزار پرستار
کد خبر: 354162 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۶ دي - 07:41

سخن مدیرمسئول

مهاجرت ۱۰‌هزار پرستار

در قرن اخیر، پدیده‌ای با نام مهاجرت و پناهندگی، تقریباً به جریانی تبدیل شده که به‌هیچ‌وجه نمی‌توان آن را متوقف کرد؛ چون طبیعت انسان و روح سرکشی در نهاد و سرشت او وجود دارد و با افکار و اعمال او هم‌خوان شده است؛ تا‌جایی‌که روی به مهاجرت و تنوع‌پرستی آورده است. این پدیده را باید جهانی دانست و آن خاص یک جمعیت یا کشور به خصوصی نیست و حتی مردم آمریکا که اغلب از یک زندگی عادی هم برخوردار هستند، این کشور را با تمام ظواهر آن ترک می‌کنند و به اروپا سفر می‌کنند و در آن خاک سکنی می‌‌گزینند، در کشور ما هم با همه وطن‌پرستی و عشق و علاقه و مهری که مردم به آن دارند، همه‌ساله شاهد و ناظریم که هزاران‌نفر برای آرامش دادن به روح سرکش خود و بر مبنای یک زندگی ایده‌آل‌تر، حتی خانه و کاشانه را رها کرده و به سرزمین آرزوهای خود که آمریکا، کانادا و اروپا مقصد نهایی‌ست هجرت می‌کنند؛ اما درخصوص طبقات خاصی مهاجرت می‌تواند آسیب جدی به کشورمان به‌خصوص از منظر اقتصادی وارد کند که باید گفت؛ سرمایه‌گذاری‌هایی که برای بعضی از طبقات مردمی، چون گروه و رسته پزشکی به‌ عمل آمده، آن‌قدر گسترده و زیاد بوده است که آسیب جدی وارد می‌کند و بر دولت‌های حاکم در طی 40‌ساله اخیر، فرض بوده است که به‌هر‌نحو ممکن باید از خروج آنان جلوگیری می‌شد؛ چرا‌که وقتی یک سرمایه از گروه پزشکی، توجه کنیم که هزینه تحصیلات، شاغلین در این طبقه آن‌قدر زیاد بوده که می‌توان گفت پرهزینه‌ترین رشته آموزشی بوده و به‌تبع‌آن، هزینه دولت برای تربیت یک پزشک یا پرستار، به‌یقین بیشتر از تمام شاغلین نهادهای دیگر بوده است و چنین است که وقتی می‌گویند در ده اخیر پنج‌هزار پزشک از کشور خارج شده‌اند، یا 10‌هزار پرستار ویژه به سایر کشورها، از‌جمله کشورهای همسایه و به‌خصوص سلطنت‌نشین عمان مهاجرت دارند که اگر به این گروه و مهاجرت آنان از‌نظر کمی و کیفی تجزیه و تحلیل شود، در گروه پرستاری عدم تأمین راضی‌کننده یک زندگی متوسط هم به آنان در کشورمان و در وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی داده نمی‌شود، به‌خصوص در‌رابطه‌با حضور ویروس منحوس کرونا، این گروه از مشاغل، بیش از تمام اقشار شغلی جان خود را از دست دادند و به‌خصوص در آن ایام شوم، پاره‌ای از این زحمتکشان، حی در یک ماه نمی‌توانستند، به خانه مراجعه کنند؛ اما و متأسفانه اگر یک طبقه را رها کردیم و به اندازه یک کارگر افغان در ایران به آنان دستمزد نداذیم که ناچارم یک مقایسه کمی ریالی در مورد، کارگران آن چنینی با پرستاران داخلی داشته باشیم، یک پرستار در در هشت‌ساعت کار روزانه که طاقت‌فرسا هم هست، روزانه 350هزار‌تومان دریافت می‌کند، امّا یک کارگر افغانی برای ساعت چهار تا پنج‌ساعته حداقل ۴۰۰‌هزار‌تومان در روز دستمزد می‌گیرد که پرستار حقوق ماهیانه‌اش نه‌میلیون‌تومان است؛ ولی کارگر مهاجر افغانی حقوق ماهانه او 12‌میلیون‌تومان می‌شود که این مقایسه جزیی بین یک خودی با یک ناخودی و تفاوت دستمزد آنان، بهانه نیست؛ بلکه یک واقعیت است که متأسفانه ما به دست خود و در اثر بی‌توجهی، نیروهای کارآمد خودی را رها می‌کنیم تا مثلاً به کشور عمان بروند و در هر ماه سه‌هزار‌دلار حقوق دریافت بکنند که با نرخ ریالی ماهی ۱۵۰‌میلیون‌تومان می‌شود و چنین است مهاجرت ۱۰‌هزار پرستار.

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه