خیابان‌های تهران، نیاز به لکه‌گیری دارد

اینکه همه معتقدند زندگی ادامه دارد، حرفی درست و منطقی‌ست؛ زیرا آسمان و زمین و کواکب یا ابر و باد و مه و خورشید در کارند تا منظومه‌های موجود، هر‌کدام کار خودشان را انجام بدهند که مهم‌ترین اینان، کره‌خاکی زمین است که در آن هفت‌میلیارد سکنه زیست می‌کنند و این‌است‌که به‌درستی می‌گویند زندگی ادامه دارد و چه زیبا‌ست این کلام؛ اما برای ادامه داشتن حیات روی آن، باید سکنه آن وظایف خود را در قبال این نعمت خداوندی که به ما عنایت شده است، به‌درستی انجام دهند تا چرخ این زندگی ادامه‌دار باشد. این مسیر نمی‌تواند بدون دقت و تلاش مردمان آن، همیشگی و مداومت داشته باشد؛ حتی حیوانات از نوع اهلی و وحشی آن هم در ادامه حیات یا حفظ محیط‌زیست نقش عمده دارند. ساختمان‌ها، بناها، کارخانه‌ها، صنایع کشور و کشاورزی، تماماً به مراقبت و رسیدگی نیاز دارند تا چرخ روزگار بچرخد؛ حتی خود ما انسان‌ها هم مداوماً به مراقبت و رسیدگی نیازمندیم که اگر هر‌کدام از این عوامل و دست‌اندرکار زندگی لنگ بزند، چرخه زندگی معیوب شده و از حرکت باز می‌ایستد و بر‌اساس این مقدمات گفته‌شده امروز از خیابان‌های ناصاف و پرچاله و چوله تهران سخن می‌گوییم و لزوم توجه و رسیدگی بیشتر به آن را از شهرداری تهران به‌عنوان صاحب شهر، مطالبه کرده و انتظار رسیدگی و توجه داریم؛ هرچند ما مردمان این کلان‌شهر وظایفی داریم که به‌نوبه‌خود باید آن را انجام دهیم که با هر نیتی که شده ما اهالی تهران از‌طریق پرداخت عوارض، انجام وظیفه می‌کنیم؛ اما متعاقباً انتظار داریم که شهرداری در حفظ و نگهداری تهران به وظایف خود عمل کند که امروز فقط پیرامون یک وظیفه شهرداری یعنی نگهداری خیابان‌های شهرمان با شهردار تهران سخن بسیار اما با گله‌مندی فراوان با زاکانی شهردار تهران داریم، اینکه ایشان از جمله شهرداران با ایمان و پرتلاش تهران می‌باشد، جای هیچ شک و شهری نیست؛ اما این روزها، خیابان‌ها و کوچه‌های تهران، حال و روز خوشی ندارند. دست‌اندازها زیاد شده و چاله‌وچوله‌ها عمیق‌تر از قبل است و وقتی‌که این شرایط را با گذشته مقایسه می‌کنیم، به خود حق می‌دهیم که از آقای شهردار گله کنیم؛ زیرا به‌گفته امام راحل؛ آنجایی‌که می‌گویند، مردم ولی‌نعمتان نظام هستند؛ پس حق داریم، گله توأم با نقد داشته باشیم. در گذشته بسیار دیده‌ایم که شب‌ها به نوبت خیابان‌ها را می‌بستند و جلوی تردد خودروها را می‌گرفتید و به نوبت به تسطیح و آسفالت و لکه‌گیری خیابان‌ها می‌داختند که مدّتی‌ست این نوع کارها از‌سوی شهرداری به فراموشی سپرده شده، به‌نحوی‌که حتی در خیابان‌های مرکزی شهر هم دست‌انداز و پستی و بلندی دیده می‌شود؛ اما از عمران و آبادی توسط شهرداری خبری نیست که نیست. گفته می‌شود که بودجه شهرداری کفاف انجام این امر مهم را ندارد که من نویسنده نمی‌توانم به این گفته مؤمن باشم؛ چرا‌که بیش از ۱۰ نمونه شهرداری تهران از مردم عوارض می‌گیرد که در‌قیاس‌با گذشته‌ د‌ه‌ها‌برابر بیشتر است و بر‌این‌اساس، توقع این مردم عوارض‌بده از متولی شهر، بسیار بیشتر از این زمان است که اگر به دقت به میزان خسارتی که به پنج تا شش‌میلیون خودروی ترددکننده در این شهر از خرابی و ناصافی خیابان‌ها و کوچه‌های تهران وارد می‌شود، دقت کنیم؛ درمی‌یابیم که ده‌ها‌برابر هزینه آسفالت و لکه‌گیری خیابان‌ها می‌شود.