کد خبر:
354486
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۳ سه شنبه ۱۴ فروردين -
07:43
آیا جغرافیای گردشگری در ایران تغییر میکند؟
آمار نشان میدهد باوجود جاذبههای مهم گردشگری در کشور، دو استان گیلان و مازندران همچنان در صدر مکانهای هدف گردشگری توسط مردم است و استانهایی مانند کرمان، سیستانوبلوچستان و خراسان جنوبی سهم چندانی از این نظر ندارند. گردشگری و سفر را شاید بتوان یکی از شاخصها و مظاهر دنیای مدرن دانست. اگرچه سفر کردن و گشتوگذار همواره برای بشر جذاب بوده و هست؛ اما بهمرورزمان این بخش از زندگی بشر جای خود را بهصورت علمی و در دانشگاهها و مراکز علمی باز کرد؛ بهگونهایکه در شرایط کنونی بسیاری از کشورهای جهان بخش زیادی از برنامه توسعه خود را بر مبنای گردشگری استوار کردند. بهعنوانمثال کشوری مانند ترکیه با کسب ۴۶میلیارد و ۲۸۴میلیون و ۹۰۷هزاردلار از صنعت گردشگری در سال ۲۰۲۲ که در عمل هیچ منبع طبیعی ارزشمند اقتصادی بهغیراز منابع محدود زغالسنگ ندارد، بخش زیادی از درآمد ملی خود را ازطریق این صنعت کسب کرد. این در حالی است که اگر نگاهی به نقشه جغرافیایی ترکیه بیندازیم، درخواهیم یافت این کشور در یک عرض جغرافیایی گسترده شده و بههمیندلیل از تنوع آب و هوایی زیادی برخوردار نیست؛ یعنی از غرب به شرق و از شمال به جنوب این کشور تقریباً همه کشور دارای یک آبوهوای یکسان است؛ اما وقتی این وضعیت را با جغرافیای کشور خودمان قیاس میکنیم، متوجه میشویم که چه تنوع آب و هوایی در ایران وجود دارد و این تنوع چه تمدنها و فرهنگیهای متنوعی را ایجاد کرده است، بهطوریکه فقط ظرفیت گردشگری طبیعی را حتی با کشورهای اطراف قابلمقایسه نمیکند. بااینحال بخش زیادی از مردم از این ظرفیتهای گسترده در کشور بیاطلاع بوده و در فرصتهای گردشگری مغتنمی مانند تعطیلات نوروز، بازهم همانجایی را انتخاب میکنند که در بیشتر مواقع و در پایان هفته به آنجا میروند. گزارش پیشرو در پی پاسخگویی به این مسئله است که چرا باوجود ظرفیتهای بالای گردشگری، همچنان بخشهای زیادی از کشورمان ازنظرها پنهان مانده و کمتر کسی حاضر به تجربه زیباییهای آن است.
گردشگری چند بخش دارد؟
گردشگری یا توریسم سفر به قصد لذت بردن یا کسبوکار است. براساس تعریف سازمان جهانی گردشگری در سال ۱۹۹۵ «مجموعه فعالیتهای فرد یا افرادیکه به مکانی غیر از مکان عادی زندگی خود مسافرت و حداقل یک شب و حداکثر یک سال در آنجا اقامت میکنند و هدف از مسافرت آنان نیز گذراندن اوقات فراغت است و اهدافی نظیر اشغال و کسب درآمد شامل آن نمیشود». برایناساس کسانی که شامل این تعریف میشوند نیز گردشگر نامیده میشوند. امروزه تعداد روزافزونی از مقصدها در سراسر جهان برای گردشگری گشوده و در آن سرمایهگذاری میشود. گردشگری ازطریق ایجاد شغل و کسب درآمد صادراتی به یک عامل اصلی پیشرفت کشورها و توسعه زیرساختهای آنها در ۶ دهه گذشته، به یکی از بزرگترین بخشهای اقتصادی در جهان تبدیل شده است. آمارها نشان میدهد تعداد گردشگران بینالمللی از ۲۵میلیوننفر در جهان در سال ۱۹۵۰ به ۲۷۸میلیوننفر در سال ۱۹۸۰، ۶۷۴میلیوننفر در سال ۲۰۰۰ و ۱۲۳۵میلیوننفر در سال ۲۰۱۶ افزایش یافته است. بههمینترتیب، گردش مالی این صنعت بینالمللی که ازطریق مقصدهای جهانی به دست میآید از دومیلیارددلار در سال ۱۹۵۰ به ۱۰۴ میلیارد دلار در سال ۱۹۸۰، ۴۹۵میلیارددلار در سال ۲۰۰۰ و ۱۲۲۰میلیارددلار در سال ۲۰۱۶ افزایش یافته است. جهانگردی پس از مواد شیمیایی و سوخت و بالاتر از محصولات خودرو و مواد غذایی رتبه سوم در کسب درآمد برای کشورها را دارد و در بسیاری از کشورهای درحالتوسعه، جهانگردی بهترین گروه درآمدزایی است. بیشتر گردشگرها بیش از هر چیز به آبوهوا، فرهنگ یا طبیعت مقصد خود اهمیت میدهند و گردشگری سازمانیافته امروزه یک صنعت بسیارمهم در جهان است. این صنعت دارای شاخهها و انواع گوناگونی مانند گردشگری طبیعی، حیاتوحش، ورزشی، تفریحی، روستایی و ... است که هر یک در جای خود و به تناسب شرایط منطقه قدرت زیادی در جذب منابع مالی برای هر جامعه دارد.
ایران چه جاذبههای گردشگری دارد؟
گوشه ایران را که بگردید، پر از جاذبههای گردشگری جذاب و دیدنیست و همین امر این خاک را به یک مقصد مناسب برای گردشگری در سراسر جهان تبدیل کرده است. کمتر کشوری در دنیا هست که چند عامل متضاد طبیعی مانند کوه، جنگل، رودخانه، کویر، اقلیم سرد و گرم، مرطوب و خشک را باهم در خود داشته باشد و حداقل این مهم در بین همسایگان ایران وجود ندارد. شمار این جاذبهها آنقدر زیاد است که بسیاری از افراد برخی از این جاذبهها را نمیشناسند و حتی بهدلیل این ناشناخته ماندن آسیبهای زیادی هم به آنها وارد شده است. هرچند با مرور تارنمای وزارت میراثفرهنگی و گردشگری هیچ اطلاعی از تعداد دقیق آثار ملی ثبت شده در ایران به دست نمیآید و مسئله آمار دقیق همواره یک مشکل جدی در کشور است؛ بااینحال به استناد گزارشهای رسانهای تا سال ۱۳۹۷ تعداد ۳۶هزار اثر در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. نکته مهم ایناستکه بخش زیادی از این آثار در فهرست آثار یونسکو به ثبت رسیده که از این نظر یک امتیاز فوقالعاده مهم برای کشورمان محسوب میشود. اگرچه تعداد این آثار بهصورت کامل اکنون در دسترس نیست؛ اما ۲۷ دستهبندی بزرگ دراینزمینه وجود دارد که شامل آثار طبیعی مانند جنگل هیرکانی، دشت لوت و ... و یا آثار تاریخی مانند تخت جمشید و ... است. تصویر زیر این دستهبندی را بهطورکلی و به تفکیک استان نشان میدهد.
آیا جغرافیای گردشگری در ایران تغییر میکند؟
این پراکندگی جغرافیایی آثار تاریخی در ایران هم نشان میدهد کشورمان علاوهبر تنوع طبیعی دارای یک تنوع عجیب فرهنگی و اجتماعی هم هست که هریک باتوجهبه همان شرایط جغرافیایی تفاوتهای زیادی هم دارند. اینکه شکل خانهها و حتی مصالح ساختمانی بهکاررفته در آن در یزد با کرمان، اصفهان، کردستان و ... تفاوت دارد بهدلیل همین شرایط جغرافیایی است که متناسب با آن حتی فرهنگهای متفاوتی ایجاد کرده و در تنوع پوشش، رفتار، زبان و ... تأثیر بسزایی دارد. بهگفته «همایون کاتوزیان» در مقدمه کتاب «اقتصاد سیاسی ایران»؛ کشورمان در هر منطقه مانند یک اتاقی است که کف آن با موزاییکهای جدا از هم بهصورت مستقل اما در کنار هم تشکیل شده که جدا از مزایا و مسائل مهم فرهنگی و سیاسی یک فرصت استثنایی برای جذب گردشگری و سرمایه برای کل کشور است.
چرا مردم به مکانهای جدید نمیروند؟
باتوجهبه این وضعیت و تنوع گردشگری شوربختانه باید گفت همچنان پراکندگی استقبال از مناطق مختلف به یک میزان نیست و حجم استقبال از یک منطقه در بعضیاوقات بسیار بیشتر از مکانهای دیگر است. بهطور مثال بنابر آمار تعداد سفرهای نوروزی در سال ۱۴۰۲، پرمسافرترین مقاصد، بهترتیب استانهای مازندران، گیلان، خراسان رضوی، هرمزگان، خوزستان، بوشهر، فارس، اصفهان و آذربایجان شرقی بوده است. ایندر حالیستکه حتی در مسیر این استانها هم مکانهایی وجود دارد که کمتر به آنها توجه میشود. بهطور مثال استان سمنان که در مسیر استانهای خراسان رضوی، مازندران و گلستان قرار دارد، با داشتن تعداد ۳۰ اثر ثبت شده ملی و داشتن همزمان تنوع بالای اقلیمی مانند کوههای مرتفع، جنگل، رودخانه و کویر کمتر مورد استقبال مسافران نوروزی است. این وضعیت برای استانهای مانند قزوین و زنجان که در مسیر استانهای گیلان و آذربایجان شرقی و اردبیل هم هستند صادق است. حتی بسیاری از مناطق جنوبی ایران که وضعیت بسیار مناسبی را در ایام نوروز داشته و وضعیت خوبی بهلحاظ اقلیمی هم دارند، مورد غفلت بسیاری از مردم و مسافران داخلی است. بهطور مثال استانهای یزد و کرمان، سیستانوبلوچستان، چهارمحالوبختیاری، کهگیلویهوبویراحمد، خراسان جنوبی و شمالی، لرستان، همدان و ... باوجود آنکه نسبت به مبدأ بسیاری از سفرها به استانهای پرمسافر، هم نزدیکتر بوده و ازلحاظ اقتصادی مقرونبهصرفه هستند، همچنان در انتهای فهرست مقاصد گردشگری مسافران داخلی هستند. به استناد پژوهش «هادی ویسی» و «خدیجه مهماندوست» با عنوان «بررسی موانع توسعه صنعت گردشگری بینالمللی در ایران» که باتأکیدبر گردشگری ورودی انجامشده، عوامل سیاسی داخلی و خارجی، نهادی و سازمانی، زیربنایی و اقتصادی تأثیر معناداری بر توسعهنیافتگی گردشگری در ایران دارند و باوجود فرصتهای فرهنگی و دینی جاذبههای گردشگری، تأثیر معناداری در توسعه صنعت گردشگری ایران ندارند. باتوجهبه این نکته مهم میتوان دریافت که چرا تجربه جدید گردشگری در ایران طرفدار ندارد و چرا بیشترین هدف گردشگری در ایران مربوط به مناطق خاصی است. نتایج این پژوهش نشان میدهد وضعیت اقتصادی گرچه مهم است اما تنها ملاک کم رونقی گردشگری در برخی مناطق نیست و بسیاری از مردم ترجیح میدهند با داشتن تمکن مالی بازهم به کشورهای دیگر بروند درحالیکه مشابه آن در ایران هم هست. با علم به این موضوع که گردشگری یکی از راههای مهم توسعه پایدار بدون آسیب به محیطزیست است، نکاتی که به آن اشاره شد، مواردی است که باید برای توسعه مناطق کم برخوردار به آنها توجه داشت.
امیرحسین غلامزاده نطنزی/ ایرنا