کد خبر:
354587
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۳ شنبه ۸ ارديبهشت -
08:20
سخن مدیرمسئول
حسرت دریافت کیوسک، ۳۰ساله شد
بهراستی قدما گفتارها و ضربالمثلهایی گفته و نوشتهاند که بعد از گذشت چندین قرن، بازهم کاربرد داشته و همچنان در گفتوگوهای افراد یا دستهها باهم کاربرد داشته و عینیت آن انکارشدنی نیست؛ ازجمله «آنقدر بمان تا علف زیر پایت سبز شود»، یا اینکه «الانتظار اشد من الموت» و دهها نمونه ازایندست. امروز بنا دارم که از سازمان صنایع و مشاغل شهرداری تهران نقدی سزاوارانه و بهحق داشته باشم؛ هرچند بر این باورم که انتشار این گلایه به مذاق آنان خوش نیامده و در مقام پاسخگویی یا شکایت برخواهند خواست؛ اما القصه! ۳۰سالپیش براساس تفاهمنامهای میان شرکت تعاونی مطبوعات کشور و سازمان صنایع و شاغل وابسته به شهرداری تهران، مقرر شد که ۴۰۰نفر ازسوی شرکت تعاونی مطبوعات تهران به ساماندهی معرفی شده و پس از واریز مبلغی ۱۱۰ تا ۵۰۰هزارتومانی به این متقاضیان، دکه یا کیوسک مطبوعاتی داده شود که عیناً این مبالغ در حساب سازمان مزبور وارد شده است. قابلذکراست؛ تعاونی مطبوعات کشور تعدادی از جانبازان و معلولین انقلاب اسلامی را نیز در این لیست ۴۰۰نفری قرار داده است که متأسفانه، ساماندهی صنایع و مشاغل پس از دادن مجوز برای ۳۲۷نفر، به بقیه داوطلبان که در سال 1372 این مبلغ را به حساب سازمان صنایع واریز کردهاند، کیوسک تحویل نداده است و مراجعات ۳۰ساله آنان بدون پاسخ مانده است. اینک بهنظر میرسد که پرداخت مبالغ ۱۱۰ تا ۵۰۰هزارتومانی در سال ۱۳۷۲ ازسوی متقاضیان درحالیکه با آن مبلغ میتوانستند، یک سرپناه یا آپارتمان کوچک در جنوب شهر تهران خریداری کنند؛ اما به تصور خود با خرید یک دکه فکر میکردند که امکان تأمین معاش خانواده خود را خواهند داشت، حالا این مهم یا این طرز تلقی توسط سازمان مزبور به هیچ انگاشته شده است. این متقاضیان که چندنفری از آنان در حسرت دریافت کیوسک دراینمدت طولانی، جان به جانآفرین تسلیم کردهاند، اکنون ورثهشان در نوبت دریافت کیوسک هستند. قابلتوجه است که هیچگاه فریاد مظلومخواهی این افراد، توسط این سازمان مدنظر قرار نگرفته و تعدادی از داوطلبان حق خود را به دیگران فروختهاند تا با پولی که از این راه عایدشان میشود روزگار بگذرانند و تعدادی دیگر از داوطلبان عنان از کف داده و به مقامات قضایی کشور شکایت بردهاند که در یکساله اخیر بیش از 20 پرونده دراینمورد در قوه قضائیه در دست بررسیست؛ بههرحال براساس دو ضربالمثلی که در آغاز مقاله به آن اشاره شد، تعدادی از این افراد، آنقدر در انتظار دریافت کیوسک نشستند تا عافیت مردند؛ یعنی «الانتظار اشد من الموت» و بعضی از آنان هنوز باوجودیکه علف زیر پایشان سبز شده است، هنوز توان دارند تا بهدنبال احقاق حق شرعی قانونی و انسانی خود باشند که در پایان از خداوند خوبیها مدد میگیریم که مسئولین سازمان صنایع و مشاغل وابسته به شهرداری، به خود بیایند و با دادن مجوز به این قشر آسیبپذیر جامعه، درد ۳۰ گوشبهزنگ را درمان کنند تا فرموده رهبر کبیر انقلاب، آنجاییکه فرمودند، مسئولین باید خدمتگزار این مردم باشند، دراینمورد عینیت بیابند؛ همچنین شهردار محترم و مردمی تهران که خود از جنس جانبازان انقلاب اسلامی هستند، با دریافت به این مشکل 3۰ساله ورود کرده و دستور اقدام بدهد.