کد خبر:
354696
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۳ دوشنبه ۷ خرداد -
08:05
کدام سریالسازان، فیلمساز شدند؟
کارگردانان زیادی در تلویزیون ایران، در میانه مسیر سریالسازی یا برنامهسازی، گریزی هم به سینما و فیلمساختن زدهاند؛ گریزی که برای اغلب آنها یا درحد همان یکبار تجربه کارگردانی در سینما باقی ماند یا باعث شد وزنه سریالهایشان «سنگینتر از قبل» شود و با اقبالی بیشتر به تلویزیون بازگردند. پای صحبت کارگردانان و هنرمندان که مینشینیم؛ همه بهاتفاق، «کارگردانی تلویزیون» را متفاوت با «کارگردانی سینما» میدانند؛ دو فضایی که اگرچه ظاهراً دغدغههای یکسانی را به هنرمند تحمیل میکنند اما جهانی متفاوتاند؛ بهقدریکه بسیاری از کارگردانان مطرح سینما و تلویزیون پسازسالها کسب تجربه در تلویزیون، به کارگردانی در سینما روی آوردهاند یا بعضی برعکس عمل کردهاند و پس از سینما، تجربه هردو مدیوم را ادامه دادهاند؛ اما آنچه در کارنامه اغلب آنها بهچشم میخورد، شروع حرفه کارگردانی از دریچه تلویزیون (چه سریال و چه تلهفیلم) و بعد ورود به سینماست؛ مسیری که کارگردانان مطرحی نظیرِ مهران مدیری، حسن فتحی، سروش صحت، سعید آقاخانی، داوود میرباقری پیمودهاند. اینکه پس از تجربه کارگردانی سینما دوباره به تلویزیون و سریالسازی بازگشتهاند یا نه؛ نکته مهمیست که با بررسی کارنامه آنان دراینگزارش به آن میپردازیم؛ نکتهای که اینروزها بهبهانه اکران «نیلگون» بهکارگردانی «حسین سهیلیزاده» که سالها تجربه سریالسازی داشته، اهمیت بیشتری یافته است.
حسن فتحی که اینروزها نامش با مست عشق بیشازپیش بر سر زبانهاست، از سال ۷۲ و با سریال همسایهها در تلویزیون کار خود را بهعنوان کارگردان آغاز کرد. نکته مهم درباره او شروع با یک سریال مناسبتی و درام خانوادگی است که پسازآن فتحی در سریالهای عاطفه و هوای تازه اینسبک را ادامه داد. پسازآن فتحی با پهلوانان نمیمیرند، شب دهم و بعدتر مدار صفردرجه علاقه خود را به پرداختن به تاریخ معاصر ایران در دل قصهها و داستانهایش نشان داد. فتحی اولین فیلم سینمایی خود را حدود ۱۰سال پس از آغاز کارگردانی در تلویزیون و در سال ۸۳ کارگردانی کرد. ازدواج بهسبک ایرانی فیلمی کمدی بود که با همه آثار تلویزیونی و سریالی فتحی متفاوت بود. پس از این فیلم فتحی باز بهسراغ سریالسازی رفت و آثار ماندگاری چون مدار صفردرجه، میوه ممنوعه، در مسیر زایندهرود و ... را کارگردانی کرد. او پس از اولین فیلم سینماییاش، نه سریال و چهار فیلم دارد و وزنه سریالهایش سنگینتر از آثار او در سینماست. هرچند امروز نام او با بحثبرانگیزترین فیلم اینروزها یعنی مست عشق بر سر زبانهاست، اما همچنان از او بهعنوان کسی یاد میکنند که با سریال شهرزاد، مسیر قصهگویی در شبکه نمایش خانگی را جهت داد و همچنان به علاقهمندی پیشین خود یعنی پرداختن به بخشی از تاریخ معاصر ایران آنهم در قالب سریال پرداخت.
سریال گاندو پس از تهیهکنندگی مجتبی امینی با نام جواد افشار گره خورده است. کارگردانی که از سال 1379 در تلویزیون فعالیت میکرد و با سریالهایی چون غروب بیپایان، سایه سکوت، پول کثیف و. شروع کرد. افشار هیچوقت ژانر ثابتی برای فعالیت نداشته و از پول کثیف که درامی پلیسی خانوادگی است در کارنامه دارد تا جابر بن حیان که تاریخی است و به بخشی از زندگی این شخصیت میپردازد. او در سال 1387 و حدوداً ۱۰سال پس از شروع فعالیتش در تلویزیون، به سینما روی آورد و فیلم کلبه را با ژانری کاملاً متفاوت با تمام آثارش یعنی ترسناک، تولید کرد. این تجربه فقط همین یکبار برای او در سینما تکرار شد چراکه پسازآن تمام تولیدات او در سریالهای تلویزیونی خلاصه میشود. آنام، مادرانه و کیمیا از آثار بعدی او هستند که با محوریت یک زن بهعنوان پیشبرنده داستان متمایزتر از آثار دیگر او و در یک دستهبندی مشخص جای میگیرند. پس از این سه سریال، او گاندو ۱ و ۲ را در حالوهوایی کاملاً متفاوت با دیگر آثارش و در ژانر اکشن و امنیتی در تلویزیون ساخت.
مهران مدیری که حالا پروانه نمایش دومین فیلمش باعنوان ساعت ۶ صبح را بهتازگی دریافت کرده، درست ۳۰سالپیش با ساخت ساعت خوش برای تلویزیون کارگردانی را شروع کرد. اینکه چرا مهران مدیری در این ۳۰سال تنها یک فیلم سینمایی ساخته، نکته جالبی است که بیش از خواست او به عقبه برنامهسازی و اقبال مخاطبان از آثار تلویزیونی او برمیگردد. مدیری در سال 1373 گروهی را گردهم آورده بود که حضور آنها پیشازاین در تلویزیون سابقه نداشت و این بهتنهایی کافی بود تا او جنگ ۷۷، ببخشید شما، پلاک ۱۴، طنز ۸۰ و سریالهای دیگری چون پاورچین، شبهای به بره، باغ مظفر و ... را تا سالها در تلویزیون کارگردانی کند. مدیری در سال 95 یعنی حدوداً ۲۰وچندسال پس از شروع کارش، ساعت پنج عصر را برای سینما ساخت که گویا اقبال کم مخاطبان از این فیلم مدیری را دوباره در خط تولید سریالها و برنامههای تلویزیونیاش انداخت. اسکار تازهترین برنامه اوست که پرمخاطببودنش نشان میدهد او در تولید برنامه و سریال عملکرد بهتری داشته تا فیلم سینمایی.
در پناه تو آشناترین نامیست که حمید لبخنده را به یادمان میآورد. کارگردانی که با ساخت آیتمهای تلویزیونی شروع کرد تا در سال 1374یکی از متفاوتترین سریالهای تلویزیون تاآنزمان را کارگردانی کند. موفقیت در پناه تو باعث شد لبخنده ایده مرکزی دختر سنتشکن را در سریال بعدی خود یعنی در قلب من تکرار کند اما اقبال قبلی از آن صورت نگرفت. دراینجا بود که لبخنده تغییر مدیوم داد و همین ایده را در فیلم آبی با بازی هدیه تهرانی تکرار کرد. آبی دو ستاره هدیه تهرانی و بهرام رادان را داشت و بهمدد همانها میخواست فیلمنامه معمولی با ایده تکراریاش را رنگولعاب ببخشد اما موفق نشد و اقبال خوبی دریافت نکرد. این تنها حضور لبخنده در سینما بود و پس از آبی دوباره به تلویزیون بازگشت و سریالهای با من بمان و کارآگاهان را کارگردانی کرد.
پس از تجربه نسبتاً موفق پنج فصل از سریال نون خ دیگر برای همه مبرهن شد که آقاخانی تبحر بالا در سریالسازی تلویزیونی و مدیریت قصههایی با شخصیتهای متعدد دارد. هرچند او در زن بابا، راه در رو و ... چندین سریالی که پیش از نون خ کارگردانی کرده بود این تبحر را نشان داده بود اما با موفقیت نون خ و مخاطبانی که درگیر کرده بود، بیشازپیش ثابت کرد که دستش تاچهاندازه در مدیریت چنین قصههایی باز است. آقاخانی مانند همه کارگردانهای این لیست پس از موفقیتی نسبی در تلویزیون که از سال ۷۲ در آن مشغولبهفعالیت بود، مدیوم سینما را امتحان کرد منتها در ژانری کاملاً متفاوت با تلویزیون. لامپ ۱۰۰ برخلاف شمایل کمدی و طنز آقاخانی، فیلمی اجتماعی بود با محسن تنابنده ای که درآنروز بهمدد پایتخت بهعنوان بازیگری کمدی نیز شناخته میشد. هرچند آقاخانی در مصاحبهای گفته بود که تمایل داشته لامپ ۱۰۰ را در ژانر کمدی بسازد اما درنهایت خروجی آن فیلمی اجتماعی و کماقبال بود و تنها تجربه آقاخانی را در سینما رقم زد. پس از لامپ ۱۰۰ آقاخانی دوباره به تلویزیون برگشت و سریالهای بیمار استاندارد را در سال ۹۵ و شب عید را در سال ۹۷ برای تلویزیون تولید کرد. عید سال ۹۸ هم زمان آغاز نون خ بهعنوان پختهترین تجربه آقاخانی در تولید سریال بود که سیر آن تا همینامروز و پس از پایان پخش فصل پنجم همچنان ادامه دارد.
اما آنچه بهانه این بازخوانی بود اولین فیلمیست که حسین سهیلیزاده کارگردانی کرده است. فیلم نیلگون که اینروزها درحالاکران است و کسی آنرا تولید کرده که بهمانند همه کارگردانان این لیست سابقه طولانی در ساخت سریالهایی برای تلویزیون و یا حتی شبکه نمایش خانگی داشته است. سهیلیزاده را اغلب با سریالهای فاصلهها و دلنوازان میشناسیم. دو سریالی که بهمانند در پناه تو در زمانه پخش خود بهواسطه سوژه متفاوت و جنس روابطی که تاآنروز کمتر از قاب تلویزیون بهتصویر کشیده شده بود، مورداقبال قرار گرفتند. سهیلیزاده از سال ۷۸ یعنی دهسالپیش از دلنوازان، حدود ۱۰ سریال ساخته بود و کارگردان مطرحی بود. او پیش از نیلگون که سال ۹۸ تولید شده، سریالهای ملکه گدایان و مانکن را نیز در شبکه نمایش خانگی تولید کرد که ایدهای بیش از سریال آوای باران و مجموعههای قبلی او نداشتند. حالا و با ساخت نیلگون باید دید سهیلیزاده بهمانند اغلب کارگردانان لیست، دوباره به مسیر سریالسازی بازمیگردد یا مدیوم سینما را برای ادامه فعالیتهایش انتخاب خواهد کرد.
الهه زوارهئیان/ سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی