• شماره 1248 -
  • ۱۳۹۶ سه شنبه ۲۷ تير

دربی خاج از کشور، سوپرجام و امپراتوری اسپانسرها؛

قدرت‌های پول‌آورده!

سروناز بهبهانی

پس از کش‌و‌قوس‌های فراوان، سرانجام دربی خارج از کشور پرسپولیس و استقلال منتفی شد و در عین حال تلاش‌های مدیرعامل باشگاه پرسپولیس برای تغییر زمان سوپرجام نیز با مخالفت تاج مواجه شد. طی روزهای گذشته علی‌اکبر طاهری که از درآمد حاصله به‌واسطه حضور در آلمان آگاه بود و در ابتدای فصل و پس از پایان نقل و انتقالات، به پر‌شدن حساب‌های باشگاه از طریق انجام این دربی امید داشت، رایزنی‌ها‌یی را با فدراسیون فوتبال و رئیس‌ کمیته مسابقات سازمان لیگ انجام داد تا شاید با تغییر زمان سوپرجام و تعویق آن بتوان دربی خارج از کشور را نیز برگزار کرد. با این حال مهدی تاج حاضر به پذیرش درخواست سرپرست پرسپولیس نشد و دیروز از طریق فتاحی؛ رئیس کمیته مسابقات سازمان لیگ، پاسخ منفی را به وی اعلام کرد. این درحالی‌ست که با توجه به آنچه در گذشته از فدراسیون دیده شده بود، انتظار می‌رفت این‌بار نیز تسلیم نه باشگاه پرسپولیس، بلکه خواسته اسپانسرهایی شود که این روزها به‌نوعی امپراتوری ویژه‌ای را در ورزش به‌راه انداخته‌اند! همین سال گذشته بود که فدراسیون سامانه 3040 را در بوق و کرنا کرد و قرار بود درآمدزایی میلیاردی برای لیگ داشته باشد ولی به‌خاطر خواست اسپانسرهای دو باشگاه استقلال و پرسپولیس و فشار وزیر وقت، آن را نادیده گرفت و ملغی کرد و در نهایت بنا به گفته خود مسئولان تا پایان سال، فدراسیون، ریالی درآمد از لیگ برتر به‌جز پولی که خود دو باشگاه درآوردند، نداشت. تاج آن‌زمان به شکل ناعادلانه‌ای تسلیم شد و این‌بار نیز زیر فشار اسپانسرها به‌نظر می‌رسید که برای تعلیق یا تعویق سوپرجامی که از مدت‌ها قبل برایش برنامه‌ریزی کرده بودند، بار دیگر اقتدار و استقلال فدراسیون فوتبال را زیر سئوال ببرد. با این پیش‌زمینه که نرمش‌ها و ضعف‌‌هایی این‌چنینی را در موارد مشابه از جمله کیروش و نحوه تعامل او با باشگاه‌ها و... دیده بودیم، اما گمانه‌زنی‌ها نادرست از آب درآمد و مهدی تاج و دیگر همراهانش در فدراسیون این‌بار تصمیمی منطقی گرفته و با قاطعیت آن را عملی کردند و در نهایت فتاحی، دیروز در گفت‌و‌گو با خبرگزاری مهر اعلام کرد که: «‌نمی‌توانیم بازی مهمی همچون سوپرجام را که از ماه‌ها پیش برای برگزاری آن برنامه‌ریزی داشتیم، بی‌خیال شویم. این دیدار یکی از مهم‌ترین بازی‌هایی است که اهمیت خاصی برای فوتبال باشگاهی دارد. نمی‌توانیم به‌خاطر بازی دوستانه‌ای که پخش تلویزیونی هم ندارد و تیم‌ها نمی‌توانند بهره کافی مالی را ببرند، بازی سوپرجام را برگزار نکنیم»؛ اشاره فتاحی به حق پخش نیز جالب بود؛ چراکه در ادامه فرامانروایی پول و زور اسپانسرها و منصب‌مداران، روز شنبه مسئول اسپانسر پرسپولیس و استقلال نشست خبری برگزار کرد و ضمن گلایه از صداوسیما گفت که در صورت عدم پخش بازی از تلویزیون ایران، این دیدار از شبکه‌های ماهواره‌ای پخش می‌شود! حرفی که با توجه به سخت‌گیری‌های پخش تیزر دو دقیقه‌ای فیلم‌ها از چنین شبکه‌هایی جای سوال‌های فراوانی را در ذهن ایجاد می‌کند. حتی زمزمه‌هایی مبنی بر تهدید به دادن حق پخش به شبکه‌های ماهواره‌ای نیز مطرح شده بود! با اینکه اشکالات ریز و درشت فراوانی به نحوه مدیریت رئیس فدراسیون و همکاران دور و نزدیک او در ساماندهی وضعیت فوتبال مترتب است، اما این اقدام فارغ از تاثیراتی که برای دو باشگاه و دیگر عوامل مرتبط با این ماجرا دارد، تنها از حیث لگدمال نشدن دوباره اقتدار فدراسیون فوتبال در برابر زورگویی زرمداران قابل‌دفاع و ارزشمند است؛ (بدون اینکه در نظر بگیریم منفعت فدراسیون در سوی دیگری لحاظ خواهد شد). از نگاهی دیگر در مورد برگزاری یا عدم برگزاری این دربی چند نکته قابل‌توجه است. نخست اینکه همان‌طور که در خبرها هم آمد و شنیده‌ها حاکی از آن است، برانکو و بازیکنان پرسپولیس نیز رغبت چندانی برای برگزاری دربی خارج از کشور نداشتند و نارضایتی خود را برای انجام چنین دیداری در آستانه آغاز لیگ برتر و مسابقه سوپرجام اعلام کرده بودند، اما بنا‌به مصالح باشگاه یا بهتر بگوییم جبر اسپانسرها که درآمدزایی باشگاه را منوط به برگزاری این دیدار کرده بودند و در نهایت تهدید به جریمه 200‌میلیون یورویی ناچار شدند انجام این بازی را بپذیرند. حکایت اسپانسرها چیز تازه‌ای نیست، اما به‌نظر می‌رسد باید فکری برای تعریف دقیق محدوده اختیارات و نفوذ آنان داشت؛ چرا‌که وقتی حتی در پاره‌ای از موارد برای انجام مصاحبه بعد از مسابقه یا شرکت در برنامه‌ای مثل نود، باید اجازه بازیکن را از اسپانسر گرفت، یعنی پای مناسبات و ضابطه‌ها کمی می‌لنگد و در شرایطی که فشار مالی متوجه باشگاه‌هایی می‌شود که مدام به‌دنبال خصوصی‌سازی آنها هستیم، باید انتظار هر چربشی را به سمت مقاصد مالی تحمیل‌شده داشت. مثل همین روزها که حرف‌های تلخندآور دیگری در حاشیه برگزاری همین دربی ایجاد شد. اینکه اسپانسر از هواداران خواسته بود تا ترکیب مورد علاقه خودشان را به سامانه پیامک کنند تا برای بازی ترکیب دلخواه هواداران لحاظ شود! و این مسئله جدا از فرصت‌طلبی‌های مادی، یعنی کم‌‌‌کم دارد پای این آقایان به مسائل فنی هم باز می‌شود و چه‌بسا تا‌کنون باز هم شده باشد. دو روز پیش روزنامه خبر ورزشی نوشت: «با فشاری که اسپانسر باشگاه پرسپولیس به مسئولان این باشگاه آورد و درخواستی که علی‌اکبر طاهری از برانکو داشت، او در نهایت موافقت خود را با حضور طارمی در اردوی اوکراین اعلام کرد. ضمن اینکه اسپانسر تاکید کرده طارمی حتما باید در دربی دوستانه به میدان رود و برانکو هم چاره‌ای ندارد جز اینکه در این زمینه تابع سیاست‌های باشگاهش باشد. هر چند با شرایط بدنی که طارمی به‌خاطر دوری یک‌ماهه از تمرینات داشته، بعید است برانکو حداقل او را از ابتدا در ترکیب اصلی تیمش در دربی به میدان بفرستد». حال سوال اینجاست که آیا اسپانسرها‌ی باشگاه‌های بزرگی مثل بارسلونا و یوونتوس هم می‌توانند برای بازی‌کردن یا نکردن رونالدو و پائولو دیبالا، حکم صادر کنند؟! طبیعی‌ست که اسپانسرها تمایل به بیشتر دیده‌شدن و بهره‌برداری از نام باشگاه‌های معروف به واسطه خیل طرفداران‌شان را دارند، اما این مسئله به‌هیچ‌عنوان به‌معنای دخالت در امور فنی و مسائل مرتبط با مربی و بازیکنان نیست. هرچند در شرایطی که در کشور ما سرک‌کشیدن افراد در هر حوزه و اعمال نفوذهای غیرکارشناسانه در هر زمینه‌ای از اداره امور جامعه گرفته تا سیاست، باب است، در مورد فوتبال نیز باید انتظار چنین برخوردهایی را داشت. اما به نظر می‌رسد اگر جلوی چنین بدعت‌هایی در فوتبال باشگاهی و به‌ تبع آن، ملی گرفته نشود، اوضاع حرفه‌ای فوتبال ما از این هم حرفه‌ای‌تر شود! اما نکته دیگری که مطرح است، برگزاری سوپرجام به‌عنوان یکی از مسابقات رایج در تمام کشورهاست که در ایران نیز قهرمان جام‌حذفی به دیدار قهرمان لیگ‌برتر می‌رود؛ اما مسئله اینجاست که برای برگزاری این دیدار در ایران نه تنها توجیه اقتصادی برای باشگاه‌ها وجود ندارد، بلکه برگزاری چندسال در میان این رویداد، میزان اهمیت و ضرورت آن را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. باشگاهی حرفه‌ای مثل پرسپولیس که می‌تواند مثلا از راه برگزاری دربی و... منفعت مالی به‌دست آورد، چرا و با چه توجیهی باید در آستانه آغاز فصل در مسابقه‌ای بازیکنانش را به میدان بفرستد که عملا نه تنها عوایدی برای باشگاه ندارد بلکه خطر مصدومیت بازیکنانش را نیز به همراه می‌آورد. در این مسابقه که قهرمان هیچ‌چیز به‌جز عنوان قهرمانی کسب نمی‌کند، چرا باید برای قهرمانی تلاش کرد؟ در بسیاری از کشورهای اروپایی از جمله اسپانیا، انگلیس، آلمان و... که در ازای قهرمانی و البته با برنامه‌ریزی‌های از پیش مدون‌شده، مبالغ هنگفتی را به عنوان پاداش دریافت می‌کنند، شرایط متفاوت است؛ اما در ایران چرا باید برای برگزاری بازی بی‌هیچ منفعت مالی و البته حتی نامی، پرسپولیس به میدان برود؟ ساده‌ترین پاسخش این است که سازمان لیگ‌برتر فوتبال ایران تبلیغات محیطی را از باشگاه‌ها گرفته و درآمد بالایی از این راه دارد و بدون در نظر گرفتن پاداشی نقدی برای قهرمان لیگ یا جام‌حذفی و به تبع آن سوپرجام، طبیعی‌ست که به فکر درآمدزایی از این راه برای فدراسیون می‌گردد. پس به نظر می‌رسد که باز هم درد پول است و بس؛ و اگر باشگاه‌های بزرگ، رغبتی برای برگزاری چنین دیدارهایی نداشته باشند، چندان عجیب نیست و از آن‌سو اگر برای برگزاری دیدارهایی همچون دربی خارج از خانه  مسئولان باشگاه تحت فشار اسپانسرها و با طمع عواید مالی تلاش کنند، باز هم عجیب نیست! اما عجیب است که در این میان خواسته و امکانات کادر فنی و بازیکنان، محلی از اعراب ندارد. شاید برخی معتقد باشند که مناسبات جامعه سرمایه‌داری و سرمایه‌داری به شکل مافیایی آن در ورزش چیزی جز این نیست، اما به نظر می‌رسد، برخی به‌هم‌ریختگی‌های فرهنگی و اقتصادی در کنار حرکت شتاب‌زده و غیراصولی از فوتبال آماتور به حرفه‌ای نیز در مواردی این‌چنینی بی‌تاثیر نباشد. درست است که اسپانسرها باید هشداری باشند برای لیگ برتر، فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش که نباید تا این حد مجال جولان بیابند. اما از سوی دیگر نباید فراموش کرد که عرضه و تقاضا در کنار هم معنا می‌یابند و مناسبات یک معامله اقتصادی را نیز خریدار و فروشنده هر دو با‌هم رقم می‌زنند و هرگونه نابسامانی خواسته و ناخواسته آتشی‌ست که تر و خشک را با هم می‌سوزاند. انتظار می‌رود همان‌گونه که دیروز اعلام شد، لیگ برتر امسال با توپ‌های بوندس‌لیگایی برگزار می‌شود، نسبت به نزدیک‌شدن به رفتار حرفه‌ای بوندس‌لیگایی نیز تاملاتی صورت گیرد.

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه