گفت‌و‌گو با مینا نوروزی
همشهری خدا هستم زیرا شهرم را زیبا آفریده
ابراهیم نیازمند/
مینا نوروزی؛ بازیگر پیشکسوت گیلانی، در هفته گذشته در همایش شب‌های فرهنگی رشت که در برج میلاد برگزار شده بود، به‌عنوان یکی‌از‌میهمانان و هنرمندان فرهیخته گیلانی حضور داشت. مینا نوروزی با‌تاکید‌بر‌اینکه «قطعا گیلان، عشق من است و من، عاشق دیار و سرزمین و استانم هستم»، اذعان داشت: «نقطه‌نقطه استان گیلان برای من بسیار ارزشمند است و با‌حضور در‌چنین‌همایش‌هایی می‌توانیم همه گیلان را به مردم بشناسانیم تا توریست و سرمایه‌گذاران را به استان‌مان جذب کنیم که از‌نظر اقتصادی نیز برای مردم، مفید واقع خواهد شد». وی ادامه داد: «وظیفه ما هنرمندان این‌است‌که زادگاه خود را معرفی و تبلیغ کنیم؛ ضمن اینکه گیلان، قابلیت‌های زیادی نظیر مردم خوب، محصولات خوب و فرهنگ غنی و بالا دارد. با این‌همه قابلیت‌ها و مواهب فراوان، متاسفانه مظلوم واقع شده و ناشناخته است».
مینا نوروزی می‌گوید: «با شنیدن اینکه قرار است در برج میلاد چنین برنامه‌ای فرهنگی برگزار شود، بنده نیز به‌همراه برادرم به‌عنوان یک گیلانی، با اشتیاق فراوان برای حمایت از استان‌مان استقبال کردیم». این بازیگر برجسته گیلانی به‌نقل‌از برادرش گفت: «زمانی‌که از پله‌های برج میلاد برای شرکت در مراسم بالا می‌رفتم، تهران بودم؛ اما زمانی‌که وارد مراسم شدم، گیلان را حس کردم؛ به‌طوری‌که می‌شد محصولات خوب گیلان، غذا و عطر و بویی که فقط می‌شود در کوچه‌پس‌کوچه‌های رشت، ماسوله، صومه‌سرا، انزلی و... حس کرد را یکجا دید. احساس می‌کردم که وارد میدان رشت شده‌ام و میان مردم اصیل و با‌فرهنگ گیلان هستم». نوروزی گفت: «قطعا هر‌یک‌از‌ما نماینده‌ای بودیم در‌بین صدها‌هزار آدمی‌که در مراسم شرکت داشتند و لذت می‌بردند. حضور جمعیت فراوان، خود نشانه یک خسته نباشید یا دستمریزاد برای کسانی بود که در تشکیل این‌همایش زحمت کشیده شده بودند. وقتی دیدم مردم با اجرای موسیقی‌های دلنشین فولکلوریک، پاپ و سنتی گیلانی همراه شده‌اند و با لذت، فریاد شادی به‌افتخار این‌اجراها سر می‌دادند، خوشحال شدم؛ همه اینها نشان از این دارد که موسیقی سنتی، طرفداران بسیار و جایگاه خاصی در‌بین مردم دارد؛ باید خسته نباشید گفت». مینا نوروزی بابیان این‌مطلب که اگر این‌همایش و جشنواره‌ها ادامه داشته باشد، با حمایت فرماندار، بخشدار، شهردار و دیگر‌مسئولین هر استانی تکرار شود، سبب اتفاقات خوبی خواهد شد؛ به‌طوری‌که دیگر نیازی نیست هر برنامه‌ای را فقط در پایتخت اجرا کرد؛ بلکه هر شهر می‌تواند پایتختی کوچک باشد و شرایط کار برای همه مردمان آن دیار فراهم می‌شود و اینکه کسی مجبور نباشد برای شرایط بهتر کاری، کوله‌بار ببندد و به شهر شلوغ تهران مهاجرت کند. با‌اینکه تهران شهر اقتصادی ماست؛ ولی پر از شلوغی و استرس‌هاست». وی به‌نقل‌از ناصر وحدت؛ خواننده گیلانی گفت: «در پایتخت، آدم‌ها آب‌دیده و قهرمان می‌شوند؛ چرا‌که باید صبور باشند و بجنگند». نوروزی افزود: «با برگزاری همایش‌های متعدد می‌توان باعث شد برای غم نان مجبور به این جابه‌جایی‌ها نباشیم و شرایط کاری در‌همان‌جایی‌که زندگی می‌کنیم و در هر استانی که هستیم، فراهم شود». نوروزی درپاسخ‌به‌این‌سئوال‌که چطور و چگونه به عرصه بازیگری روی آورد، گفت: «من، همه کودکی‌ام را در املش گذراندم. املش؛ شهری کوچک در شرق گیلان و شهری رویایی و سرسبز است. در‌واقع، من همشهری خدا هستم؛ چرا‌که خدا قطعا خالق زیبایی‌هاست و هرجا را که زیبا آفریده، خودش هم آنجا حضور دارد. پس، من خدا را در شهرم و در نگاه آدم‌ها و صفا و صمیمیت‌شان می‌بینم. من، املشی هستم». وی افزود: «عشق من از کودکی بازیگری بوده است. این‌عشق از زمانی شروع شد که در کودکستان، تئاتری یک‌نفره را بازی کردم که کارگردانش خاله خودم بود. او در‌واقع، مربی و استاد من در دوران کودکی بود. سال دوم ابتدایی که بودم، باز‌هم در مراسمی تئاتر یک‌نفره بازی کردم؛ قصه زنی بود که نیمه‌شب از صدای لالایی زن همسایه برای فرزندی که هیچ‌وقت نداشت، از خواب بیدار می‌شد. تاثیر گریه مردم و برقراری ارتباط آنها با بازی من برای من که کودک بودم بسیار دلنشین بود و اینکه قصه‌ای را بازی کردم و مردمی را که مخاطب من هستند توانستم با نقش‌آفرینی خود، تحت تاثیر قرار دهم که تشویق بسیاری برای من به‌همراه داشت. مهم‌تر‌از‌همه اینکه استاندار گیلان در‌آن‌زمان؛ دکتر جهانگیر بامداد صوفی، حلقه گلی همراه یک خودنویس به‌من هدیه داد و با فارسی سلیسی که صحبت می‌کرد، گفت که دختر‌جان! من منتظر آن‌روزی هستم که تو دخترک املشی را در جعبه جادویی ببینم». مینا نوروزی ادامه داد: «آن‌روز و تاثیر آن بر من باعث شد که تصمیم گرفتم حتما وارد جعبه جادویی شوم و همین‌طور ادامه پیدا کرد تا‌زمانی‌که دیپلم گرفتم و با حمایت پدر مرحومم، به تهران آمدم تا بتوانم رشته بازیگری و سینما بخوانم؛ چرا‌که در خانواده‌مان، فقط من در‌این‌حرفه فعالیت داشته و دارم». نوروزی گفت: «اولین کار حرفه‌ای خود را در تئاتری به‌نام تصویرهای شکسته به‌کارگردانی احمد مایل بازی کردم. همچنین، اولین کار تصویر حرفه‌ای را با بازی در قصه‌های جنگ هفته و بعدازآن در مزد ترس به‌کارگردانی حمید تمجیدی بازی حرفه‌ای‌تری را شروع کردم». بازیگر آثاری همچون «سیمرغ»، «پریا»، «عشق سال‌های جنگ»، «دنیای شیرین دریا»، «جاده‌های سبز شمال»، «گل‌های کاغذی» و «آسمان همیشه ابری نیست» تصریح کرد: «یکی‌از افتخارات من این‌است‌که در کارهای زیبایی با هنرمندان و کارگردانان گیلانی نظیر خانم دوستی و آقایان عشقی و رضا مومنی افتخار همکاری داشتم. اگر از من بپرسند کدام کارم را بیشتر دوست دارم؟ می‌گویم که همه کارهایم را طی این‌چند‌سال دوست دارم و فیلم‌هایی را که در زادگاهم نقش‌آفرینی داشتم، قطعا برای من زیبا‌تر هستند». وی بابیان این‌مطلب که طی چهارسال اخیر کمی کم‌کار شده‌ام، توضیح داد: «به‌دلیل عدم پیشنهاد مناسب یا عدم روابط مناسب، از برخی‌پیشنهادات صرف نظر کردم؛ ولی سریالی هست که به‌تازگی از شبکه یک در‌حال پخش است که در آن نقش‌آفرینی دارم؛ همچنین در فیلم عروس که از شبکه نمایش در‌حال پخش است». نوروزی ادامه داد: «در‌حال حاضر در پروژه خانه امید به‌کارگردانی آقای شیرزاد که یک قصه رئال است، بازی می‌کنم که امیدوارم کار خوبی باشد؛ نقش عروس یک خانواده را بازی می‌کنم. همچنین دو نمایش‌نامه تئاتر به‌نام قاتل بی‌رحم و دست سرنوشت را در‌دست دارم که در‌حال تمرین این دو کار هستم؛ امیدوارم که برای مخاطبین تئاتر تاثیر‌گذار باشد؛ ضمن اینکه پیگیر کار سینمایی و کلید‌زدن یک فیلم در منطقه گیلان هستم». نوروزی، بابیان اینکه در حرفه خود الگویی ندارم، خاطر‌نشان ساخت: «من خودم الگوی خودم هستم. از اساتید می‌آموزم و آن‌چیزی را که آموختم در‌معرض دید می‌گذارم و همیشه در‌حال آموختن و در‌حال جواب‌دادن هستم. کسی الگوی من نبوده؛ ولی خیلی‌ها را دوست دارم، نظیر فاطمه معتمد‌آریا و جمشید مشایخی؛ همچنین بازی مریلا زارعی را دوست دارم. با هنرمندانی که از گیلان آمده‌اند، ارتباط صمیمانه‌ای دارم، دوستانی نظیر مرجانه گلچین، ساقی زینتی، نعیمه نظام‌دوست، آشا محرابی و... همه هنرمندانی که گیلانی‌اند، دوست‌های خوب من هستند». مینا نوروزی، بابیان مشکلات همه بازیگران گفت: «مشکل همه ما هنرمندان حضور تهیه‌کننده‌هایی‌ست که این‌کاره نیستند؛ یعنی از مشاغلی نظیر آهن‌فروشی و سیمان‌فروشی و بساز‌وبفروشی به‌دلیل شرایط بد مالی پا به‌این‌عرصه گذاشته‌اند. مشکل اساسی؛ مشکل بی‌سوادی درزمینه هنری این‌عزیزان است. اینکه این شغل ماست و در مقابل خدماتی که ارائه می‌دهیم باید پولش را دریافت کنیم و اصلا ایرادی ندارد؛ اما وقتی نگاه بساز‌وبفروشی باشد، آن‌زمان کار خوبی انجام نمی‌شود. به‌این‌علت است که کیفیت بسیاری از کارها و سریال‌ها پائین است. این باعث می‌شود که مردم سراغ شبکه‌های دیگر نظیر جم بروند». وی گفت: «با همسرم که نویسنده و کارگردان بسیار باسواد و بزرگی در عرصه سینما و تلوزیون است، زندگی خوب و آرامی دارم و به‌این‌موضوع افتخار می‌کنم». مینا نوروزی در‌پایان گفت: «عاشق دیارم هستم و برای هم‌استانی‌ها، همشهری‌ها و برای املشی‌های عزیزم، غرور، توانایی، قدرتمندی و پرچم‌داری در همه رشته‌ها را آرزو دارم».