علی(ع)؛چكاد دانش مدیریت تاریخ است - 2
در این ستون روزنامه و هردوشنبه یک یادداشت از کتاب «مدیریت کوتولهها» چاپ شد. بااینیادداشت که در دو قسمت هفته گذشته و امروز تقدیم میشود، مجموعه کتاب بهپایان آمد. ختم یادداشتهای مدیریتی من با نام مولاعلی علیهالسلام و دستورات ایشان در کتاب نهجالبلاغه و اوج آن، در فرمانهاییست که به مالک اشتر دادهاند؛ باشد که فرامین ایشان فراروی همه مدیران اینسرزمین قرار گیرد. مولاعلی(ع) از ریزهكاریهای اجرایی هم سخن میراند و تاكید میكنند كه «در تصدیق هیچ سخنی چنین شتاب مورز كه سخنچین خیانتكار است؛ هرچند خود را به هیئت نیكخواهان درآورده باشد». اوست كه با بخل و حسد، كینه میورزد و ترسویان را از خود میراند و گشادهدستی را فرمان میدهد: «در حیطه مدیریت خود، افراد بخیل و حسود را، راه مده كه آنها تو را از فضل و بخشش بازمیدارند. هیچ بزدل و آزمندی را در مجلس خویش راه مده كه از برخورد با جریانهای مختلف ناتوانت میكنند و مدام به فقر و تنگدستی، تهدیدت خواهند كرد كه بخل و ترس و آز، غریزههایی گوناگون هستند كه همه در بدبینی به خدا، ریشه مشترك دارند». مولاعلی(ع) به مالك، شهد عشق را با گذشت از خطا میچشاند و میگوید: «مردم، دو نوع بیشتر نیستند؛ یا در دین و آئین و مذهب، با تو برادر هستند یا درآفرینش از نوع تو هستند؛ پس با اینمردم به شفقت و برادری رفتار كن و همانگونه كه گذشت خدا را برای خود میخواهی، برای مردم هم بخواه و اگر دانسته یا ندانسته به كاری خطا دست زدند، آنقدر چشمپوشی كن كه اگر خودت میكردی، دلت میخواست خداوند از خطایت چشمپوشی كند». مولاعلی(ع) فرمان صبر میدهد و میفرماید: «در هیچ اقدامی تندی مكن، شتاب مكن، هرگز مباد كه روزی با خود بگویی چون من فرمانروا هستم و فرمانی میدهم، باید بیدرنگ اجرا شود؛ كه اینتفكر سیاهكننده دلهاست. مباد كه شكوه فرمانروایی، تو را به نخوت و خودبزرگبینی دچار كند. با مردم؛ چه غریبه و چه آشنا، چه آنها كه گرایش خاصی داری و چه آنها كه دوستشان نداری، انصاف را پاس بدار؛ وگرنه دست به ستم خواهی آلود و هركه بربندگان خدا ستم كند، نه با ستمدیده كه با خدا در ستیز افتاده است». مولاعلی(ع) است كه گذر زمان را میبیند و ریاكاران را میشناسد و توصیه میكند كه مبادا آنها را به همرازی بگیرید؛ از نیروهای بهتری كه دراختیار دارید، در اندیشه و اجرا، استفاده كنید كه هزینهشان سبكتر و كارشان بیشتر و بهتر خواهد بود». مولاعلی(ع) نقد سازمانی، نقد انسانی را حجت میداند: «گزیدهترین همكاران تو كسانی هستند كه با تو سخن تلخ حق را بیپردهتر میگویند و مجیز و تملق تو را هم نمیگویند و با برشمردن كارهای ناكرده، بیهوده شادمانت نمیكنند». مولاعلی(ع) است كه نیكوكار و بدكار را یكسان نمیبیند و برای همیشه تاریخ میگوید: «مباد كه خادم و خائن یكسان باشند كه اگر خادمی در ازای خدمت خود مرحمت نبیند، دلسرد میشود. رنج و تلاش هركس را عادلانه ارج بگذار و در شناخت اطرافیان و بهادادن به آنها كوتاهی مكن. هرگز مباد كه جایگاه اسمی كسی وادارت كند كه كار كوچكش را بزرگ بشماری یا گمنامی كسی باعث شود كه كار بزرگش را كوچك ببینی». مولاعلی(ع) از كوچكترین مسائل مدیریتی نمیگذرد: «در امور كارگزارانت ژرف بنگر و برمبنای ارزیابی درست به كارشان گمار؛ نه به انگیزه گرایشهای شخصی... و نه برمبنای خودكامگی؛ كه این دو تفكر ریشه در جور و خیانت دارند. همكارانت را پیوسته نگاهبانی كن، بازرسی ناپیدا كن، به رعایت امانت و مردمداری ناگزیرشان كن و اگر خطایی كردند، همسنگ كردار نادرستشان، بازخواستشان كن. وانگهی، در كار مدیران و زیردستان خویش بیندیش و سرنوشت كارها را به بهترینها بسپار». مولاعلی(ع) است كه مرتب میگوید: «مواظب باشید كه فرصتطلبان جامعه میكوشند تا با تصنع و خوشخدمتی، خود را در نگاه زمامداران بیارایند؛ درحالیكه در پس آن نقاب تزویر، نشانی از امانت و دلسوزی ندارند و...»؛ هر واژه علی(ع) كتاب مدیریت است و توجه به افكار عمومی. هر كلمه علی(ع) بستر آغازین یك مقاله بلند است. هر جمله علی(ع) یك واحد درسی دانشگاهیست. به مدیران اینسرزمین «علیدوست» توصیه میكنیم با «نهجالبلاغه» فال روزانه بگیرند كه خدایش، بزرگش میدانست.
یادداشت چهلم/قسمت دوم - کتاب «مدیریت کوتولهها»