زخم جادهها بر پیکر یوز ایرانی
سریعترین شکارچی خشکی، ازپای درآمد!
رد پنجههایش روی تپهماهورهای نزدیک میاندشت میامی دیده میشود؛ همیناطراف است، همیننزدیکی... دیدنش در جادهای که زیستگاهش را بلعیده سخت نیست؛ آنهم با خز بژرنگ منحصربهفردش؛ خزیکه کمی با پسرعموهای آفریقاییشان در ترکیب و رنگ، تفاوت دارد. میخواهد از جاده گذر کند، طبیعتش اینرا میگوید؛ بهدنبال غذاست. توله سهماههاش را از عبور برحذر میدارد، صدایش در گلو میپیچد، خودش بهدنبال غذا... لحظهایبعد، صدای ترمز لاستیک و دیگر هیچ... توله بیقراراست؛ اینسو و آنسو میرود، جرئت نزدیکشدن ندارد. یکیاز افراد حاضر در صحنه از او عکسی میگیرد تا حداقل بتوان سنش را تخمین زد و اینکه آیا او بدون مادر زنده میماند یا خیر؟ مادریکه ملغمه آسفالت سرد و آهن سخت اورا از وی گرفت، آنهم گونه نادری از جانداران که در نبود مادر؛ آنهم در سن زیر چهارماهگی، محکومبه فناست. اینروزها در توران یوزهای بالغ هم چیزی برای خوردن نمییابند؛ چه رسد به توله چهارماهه... به گزارش مهر، این، روایتی از جدال آهن و یوز است که هشتماهی ازآن میگذرد؛ روایتیکه در ۱۲سال گذشته هشتبار فقط در میاندشت، میامی و شاهرود تکرار شده است. آمار تصادفات جادهای و مرگومیر ناشیازآن برای موجود خارقالعاده یوز آنقدر بالاست که حتی مسئولان محیط زیست نیز از بیان آن، ابا دارند؛ آماریکه نشاندهنده عدم کارکرد طرحهای حفاظتی ازاین گونه نادر ارزشمند است و دراینبین، مسئولان یا بهبهانه عدم وجود اعتبارات، کاری را صورت ندادهاند یا اقداماتشان چارهساز نبوده است. آخریناقدام برای نجات این گونه نادر جانوری، طرح «یوز+۱۰» است که طبق آن، ۱۰ منطقه پرتردد یوز در شش استان کشور ازجمله سمنان، خراسان، یزد و... با احداث روگذرهایی بهشکل معبر طبیعی یوز، برای تردد اینجانور، ایمن میشود؛ اما دوسال از ارائه اینطرح توسط یک سمن شاهرودی میگذرد و همچنان مسئولان درحال دستدستکردن هستند. «یوز+۱۰» مانند چراغهای گردان، سنسورهای حرکتی، قراردادن چیپهای الکترونیکی روی سپر خودروها، نصب علائم هشداری شبیه یوز، پایش الکترونیکی، نصب چیپ هوشمند بر روی جانور، احداث زیرگذر و دهها طرح علمی و غیرعلمی دیگر، امروز در سازمان محیط زیست خاک میخورد و بهانه آن، نبود اعتبارات عنوان میشود. تحقیقات نشان میدهد علیرغم سکوت مسئولان محیط زیست در عدم ارائه آمار دقیق، از سال ۸۳ تا ۹۶، ۱۵قلاده یوز ایرانی از جمعیت ۶۰قلادهای آنها در دنیا، تنها براثر تصادفات رانندگی تلفشدهاند. هفت یوز در پارک ملی توران که آخرین آنها مربوط به حادثه زمستان ۹۵ بود که در کمتراز ۱۰روز دوقلاده یوز در برخورد با خودروها کشته و یک توله یوز بدون پناه در حیات وحش سرگردان شد و هشت یوز دیگر که در استان یزد و منطقه پایبندان زیر چرخ خودروها جان باختند. نکته غیرقابلباور اینجاست که در احصای آمار تلفات جادهای یوزها باید خود دستبهکار شوید و از لابهلای اخبار و سایتها تکتک تعداد یوزهای تلفشده را دریابید؛ چراکه مسئولان امروز تمایلی به ارائه آمارهای واقعی از تلفات این گونه نادر جانوری بهخصوص درحوزه شکار ندارند. با اطلاعات جمعآوریشده توسط خبرنگار ما، شامل مصاحبه محلی، بررسی اخبار و دادهها، رصد آمار و منابع محلی تخمین زده میشود که در ۱۲سال اخیر، هشت یوز در شاهرود براثر تصادف رانندگی تلف و دست کم پنج یوز، شکار شدهاند؛ این نیز آماریست که هرگز از زبان مسئولان بیرون نیامده است. متأسفانه برخی روستاهای مجاور منطقه میاندشت براینباور هستند که شکار از مرد جوان، قهرمانی تنومند میسازد؛ آنهم شکار یوز و پلنگ؛ پس، باید گفت که اتلاف دست کم ۱۲ یوز در ۱۲سال اخیر، فقط در شرق استان سمنان، حاکیاز یک فاجعه است؛ فاجعه برای حیوانیکه محکومبه نابودی محسوب میشود. اتلاف شش یوز ماده و یک یوز نر در سالهای اخیر در شاهرود، نشان میدهد پارک ملی توران نه زیستگاهی امن؛ بلکه قتلگاهی برای یوز است. درحالیکه فکری بهحال اینمنطقه اندیشیده نمیشود، امروز شاهد ازدسترفتن ۲۰درصد جمعیت یوزهای توران زیر چرخهای خودروها هستیم و تازه مسئولان بهاینفکر افتادهاند که میتوان درکنار جاده، فنسکشی کرد تا از تردد یوزها جلوگیری شود. اینفنسکشیها در نشستهای مشترک باحضور مدیرکل راه و ترابری و حفاظت از محیط زیست استان سمنان درحالی برگزار شد که حتی مدیرکل حفاظت از محیط زیست، از حضور در نشست سرباز زده و معاون خودرا راهی ایننشست کرد. اینامر باعث شد تا فنسکشی در بروکراسی اداری استان سمنان گیر کند؛ امروز ادارهکل راه و ترابری استان سمنان میگوید که تمام تمهیدات انجامشده و ادارهکل حفاظت از محیط زیست باید جانمایی فنسکشی را بهما اعلام کند و محیط زیست میگوید که برای اینکار با ما نامهنگاری صورت نگرفته است و دراینبین، تنها راه چاره ایناستکه دستبهدعا برداشت تا زمان پاسخ نامهنگاریهای اداره راه استان سمنان درارتباطبا محیط زیست، یوزی در منطقه تلف نشود. این، روایت دردناک یوزهای آسیایی در استان سمنان است. امروز، جاده اصلی تهران-مشهد درست ازمیان زیستگاه یوز آسیایی میگذرد؛ زیستگاهیکه درآن میامی، میاندشت، صدرآباد، داورزن و ریوند، مراکز تلاقی تردد یوزها با آسفالت سرد هستند و بیشترین تلفات بهمیزان ۸۰درصد، از منطقه میاندشت رخ داده است. جالب اینجاست که تمام اینتصادفات در محدودهای ۱۲کیلومتری از میاندشت رخداده که بهواقع مدیریت آن، امری پیچیده نیست و با اختصاص یک روگذر با شکل موانع طبیعی، امروز میتوانستیم شاهد عدم اتلاف بخش عمدهایاز یوزهای آسیایی باشیم. کارشناس محیط زیست و محقق یوز، درباره علت افزایش اتلاف یوز در میاندشت، گفت: «اینامر چندعامل میتواند داشته باشد؛ نخستاینکه تا دودهه گذشته کمتر یوزی به محدوده میاندشت نزدیک میشد؛ چراکه در پارک بهدلیل عدم خشکسالی غذا بهوفور یافت میشد و نیازی به حرکت اضافی برای یوزها نبود؛ اما متأسفانه در سالهای اخیر، شاهد هستیم که یوزها حتی در خراسان شمالی، گرمه و جاجرم نیز دیده میشوند که اینامر مسلما به مقوله یافتن غذا مرتبط میشود. بهنظرم اگر غذا در پارک توران باشد، اصلا یوز نیازی نمیبیند تا از جاده عبور کرده و وارد استان خراسان شمالی شود؛ دلیل اینمدعا ایناستکه عمر جاده تهران-مشهد ۱۰۰سال است؛ چرا تابهحال اینرخدادها اتفاق نمیافتاد؟ الهام طبسی، بیان کرد: «ازسوی دیگر، باید دانست که خشکسالی، شیوه زندگی همه جانوران را تغییر داده است. امروز، شاهد هستیم که محیط زیست از رؤیت پلنگ در توران خبر میدهد! مقولهای آنچنان عجیبوغریب که شنیدنش غیرقابل باور است. این یعنی پلنگها از مناطق شمالی بهامید یافتن غذا به دشتها درحال مهاجرت هستند؛ غافلازاینکه اگر در دشت غذایی بود، یوزها اینگونه آواره اینسو و آنسو نمیشدند؛ مضافبراینکه، پلنگ؛ دشمن شمارهیک یوز است و این، اتفاق بسیار بدیست که در پارک توران متأسفانه رخ داده و ایکاش اینگونه نمیشد!» وی میافزاید: «دلیل سوم ایناستکه گربهسانان معمولا با خیرهشدن به نور اتومبیلها چندلحظهای بیحرکت میمانند؛ چراکه عنبیه چشمانشان تا بهحالت نخست بازگردد، مدتزمانی را بهطول میانجامد. این، حالتیستکه یوز با خیرهشدن به چراغ خودروها درجا میایستد و متأسفانه برای خود، خطر ایجاد میکند. ازسوی دیگر، صبح و شبها بهدلیل خنکبودن آسفالت، بهترین فرصت برای یوز است که شکم خود را بر روی آسفالت چسبانده و خنک شود که اینامر، بسیار خطرناک محسوب میشود». اینکارشناس درپاسخبهاینسؤالکه چاره چیست؟ بیان داشت: «فقط روگذر؛ آنهم بهشکل تپهماهورهای شبیه دشت. آنهایی که به فکر زیرگذر یا چراغ گردان یا حتی فنسکشی هستند، هیچ اطلاعی از یوز ندارند. اینحیوان، موجودی بسیار ترسوست که از دالانهای تنگوتاریک، فراریست؛ پس، پایش را داخل زیرگذر نمیگذارد. ازسوی دیگر، نسبتبه نورهای رنگی شدید، عاجز است و ما خودمان با دست خودمان آنرا بدبخت میکنیم. درنهایتاینکه، اگر به فنس برخورد کند، چرخه مهاجرتش برهم خواهد خورد و بهمرور نمیتواند برای جفتگیری سیال باشد؛ پس، با ژنهای دیگر ترکیب نشده و نسلی مریض و ضعیف را تحویل طبیعت میدهد. باید گفت که تمام تلاشهای محیط زیست، آب در هاون کوبیدن است و فایدهای ندارد. ما باید روگذرهایی طبیعی را با بودجههای میلیاردی که از سازمانهای جهانی تأمین میشود، احداث کنیم». معاون ادارهکل حفاظت از محیط زیست استان سمنان درپاسخبهاینپرسشکه آیا از بودجه بینالمللی یوز، اعتباری به پارک ملی توران تعلق گرفته است، ابراز داشت: «در سال ۹۲، طرحی تعریف شد تا با بهرهگیری از پتانسیلهای خارجاز سیستم اداری و دولتی بودجهای را بتوان برای آزادسازی پارک ملی توران و بلامعارضبودن حضور دام منظور کرد که انجمن یوز ایرانی توانست اینبودجه را از سازمانهای بینالمللی دریافت کند؛ ولی تاکنون ازطرف مراجع دولتی، خصوصی و سازمانهای مردمنهاد هیچ بودجهای برای حفاظت از یوزپلنگ منطقه توران اختصاص داده نشد». بهرام علیظاهری درادامه تصریح کرد: «پروژه و طرح مربوط به حفاظت از یوز آسیایی بهصورت کامل و جامع با نقطهنظرات فنی به سازمان مرکزی ارسال شد؛ ولی تاکنون دراینمورد نیز هیچگونه کمکی به پارک ملی توران اختصاص داده نشده است». وی بااشارهبه طرح ایمنسازی جاده عباسآباد به میان دشت، افزود: «جاده ترانزیت دوبانده در مرز شمالی منطقه حفاظتشده توران قرار دارد که درواقع با جدایی که بین دو زیستگاه ایجاد کرده خطر تصادف یوز با خودروهای عبوری را بهدنبال دارد؛ لذا برای جلوگیریازاینامر طرحی بهنام کریدور سبز به سازمان محیط زیست ارجاع داده شد و برمبنای آن، اقداماتی مانند نصب تابلو و چراغ چشمکزن در محل کریدور عبور یوز صورت گرفت». معاون سازمان محیط زیست نیز درباره فنسکشی جاده شاهرود-سبزوار، گفت: «در شاهرود و همچنین محور عباس آباد-میامی محدوده ضلع شمالی پارک ملی توران بیشترین حرکت و تردد یوز آسیایی را دارد؛ لذا مطالعات طرحهای حفاظت از یوز دراینمنطقه آغاز شده است». حمید ظهرابی بیان کرد: «بهدلیل وقوع جاده اصلی شاهرود-مشهد درمسیر تردد یوز، شاهد هستیم که از توران به میاندشت بهصورت مداوم کوچ یوزها شکل میگیرد؛ لذا محدودهای بهطول ۱۲کیلومتر که بیشترین تردد را دارد، شناسایی و مقرر شد در فاز اول اینمحدوده در دوطرف جاده فنسکشی انجام شود». وی افزود: «متأسفانه در هیچجای کشور نمیتوانیم ادعا کنیم که منطقهای برای یوزپلنگ ایرانی صددرصد ایمن است. همچنین کشور ما درمعرض انقراض جدی نسل یوزپلنگ آسیاییست و لازماست تا راهکارهای جدی و اساسی درخصوص حفظ این گونه نادر جانوری اندیشیده شود». معاون محیط زیست استان سمنان همچنین ابراز داشت: «زیرگذر یا روگذر سبز برای ایجاد پلهای عبور مخفی سطح جاده در دستورکار قرار دارد. اینپروژه برای سه فاز طراحی شده که در فاز نخست یکمیلیاردتومان بودجه وزارت راه و ترابری برای ادارهکل راه و ترابری استان سمنان اختصاص داده است که ابلاغ آن طی هفتههای گذشته صورت گرفت و قرار بود اداره کل راه و ترابری قرارداد پیمانکاری را برای اجرای فنسکشی منعقد کند». ظاهری درادامه تصریح کرد: «محیط زیست، درگیر خشکسالیهای شدید شده و اینامر از سنوات قبل و بهویژه بارش نامناسب باران مراتع قشلاقی را تحت تأثیر قرار داده؛ بهنحویکه پوشش گیاهی منطقه به صفر نزدیک شده است و اینمهم میطلبد نسبتبه تأمین منابع آب و علوفه حیاتوحش اقدام ویژهای صورت گیرد که درخواست تأمین اعتبار ویژه را در سطح ملی و استانی دادهایم». وی بابیان اینکه مسئولان باید دید وسیعتر و فراتری را از سایر دستگاه نسبتبه محیط زیست داشته باشند، افزود: «تاکنون هیچ اعتباری درخصوص حفاظت از گونههای جانوری و خشکسالی دراختیار پارک ملی توران قرار نگرفته است و با مبلغ اندکیکه وجود دارد نیز نمیتوان برنامهریزی مناسبی انجام داد. ازسوی دیگر، در سطح استان و کشور بحث کاهش بودجه نیز وجود دارد که همینامر امکان کمک به پناهگاه و پارکهای ملی را در استان سمنان، سلب میکند».