گفتوگو با مسلم رضایی بهبهانه اجرای نمایش «23»
تئاتریها قشر کمدرآمد؛ اما تاثیرگذار جامعه هستند
سهیلا انصاری
مسلم رضایی؛ كارگردان نمایش «23» دارای مدرك بازیگری صدا و سیما دانشکده رسانه؛ در فولادشهر بهدنیا آمده است. او از سال 1378 در فولادشهر اصفهان فعالیت خود را در عرصه هنری آغاز كرد و بعدازچندسال فعالیت در اصفهان، حدود 10سالیست که در تهران، مشغول فعالیت است. رضایی، بازی در «باز باران» (رضا جوهرچی)، «پرچینهای خاردار» (حسن حاجتپور)، «سلطان مار» (جمشید ترکیان)، «شبانه» (رسول مسلمی)، «ماهتیتی» (رسول مسلمی)، «ماهی سرخ سیب گل» (رسول مسلمی)، «حسنکچل» (رسول مسلمی)، «بچهها بیایید تماشا» (رسول مسلمی)، «دلقک» (محسن گودرزی)، «شب و بچهها» (رسول مسلمی)، «مردهای از جنس بازیافت» (حسن حاجتپور)، «آستین خالی علمدار» (احسان رحیمی)، «تپههای برهانی» (احسان رحیمی)، «گلدونهخانم» (اسدا... اسدی)، «بازی» (حسن حاجتپور)، «آقامعلم سلام» (حسن حاجتپور)، «یونس پیامبر» (حسن حاجتپور)، «خراکتور» (میثم جهانگیری)، «حرفهای پراکنده یک مرد متخصص» (حسن حاجتپور)، «سلول شماره 11» (حسن حاجتپور)، «وقتی خدا گریه میکند» (اصغر خلیلی) و «کوپل» (میثم جهانگیری) را در كارنامه هنری خود دارد. وی همچنین در «بچههای باغ مراد» (برگزیده جشنواره کودک و نوجوان ایثار؛ 1388) بهعنوان دستیار کارگردان، بازیگردان و در نمایشهای «خونرقصه»؛ (رضا صابری) و «ساقی» (امیر دژاكام) بهعنوان دستیار صحنه و اجرای دکور فعالیت كرده است. رضایی بهعنوان كارگردان، نمایشهای «در انتظار گودی»، «حرفهای پراکنده یک مرد متخصص»، «خاطرات جرم نیست»، «از سادگی پیچیدم»، «من و یک مرد متخصص» و «یادآوری» را در روزمه هنری خود دارد. نمایشنامههای «برجک میخندد»، «ما دو نفر»، «مخاطرات جرم نیست» نویسندگی را بهشکلِمشترک در «من و یک مرد متخصص»، «یادآوری» و انیمیشن «اتفاق سیاه»، نویسندگی را بهصورت انفرادی تجربه کرده است. رضایی، بازی در تلهفیلم «مرا بشناس» (رضا گنجی) و فیلم سینمایی «تشنه» (عبدالرضا منجزی) را در رزومه خود جای داده است. نویسندگی و کارگردانی و بازیگری در شبکه جامِجم بهمدت 40 اجرا بهصورت زنده و تدریس بازیگری بهصورت ورکشاپ بهسفارش شهرداری منطقه 11 تهران نیز از فعالیتهای اینكارگردانِ جوان است. ازجمله افتخارات وی باید به دریافت جایزه اول بازیگری منطقهای اصفهان؛ جشنواره دفاع مقدس 1375، دریافت جایزه هماهنگی و انسجام گروهی؛ جشنواره دفاع مقدس تهران 1381، دریافت بازیگری دوم دفاع مقدس اهواز؛ 1382، دریافت تقدیر بازیگری از جشنواره بسیج اصفهان؛ 1385، دریافت جایزه ویژه جشنواره در آذربایجان شرقی و دریافت جایزه بازیگری در جشنواره سراسری ارسباران (آذربایجان شرقی) اشاره کرد. گفتنیست، نمایش «23» بهنویسندگی احسان رحیمی و کارگردانی مسلم رضایی، از روز یکشنبه؛ 10 دیماه باحضور رویا افشار؛ بازیگر پیشکسوت تئاتر، تلویزیون و سینما، اجرای خود را آغاز كرد. درایننمایش، پروا آقاجانی، فرهاد تفرشی، احمد صمیمی و مسلم رضایی به ایفای نقش میپردازند. از دیگرعوامل گروه میتوان به دستیار کارگردان و برنامهریز: نیلوفر فاطمی، آهنگساز: علی جانبازی، مدیر تولید: داراب پورابراهیم، مدیر روابط عمومی: محمد وفایی، مدیر صحنه: مهدی حمید، طراحان صحنه: احسان برون و مسلم رضایی، طراح نور: رضا خضرایی، طراح لباس: مریم اسکندری، عکاس: مریم پرهیزگار، طراح پوستر: امین مساواک، ساخت تیزر: یوسف سباک، مدیر اجرایی: سعید سیادت، مدیران صحنه: امین حاجبی و مهدی حمید و نوازندگان: وحید هوشیانی و سید مسلم شریفی اشاره کرد. ایننمایش، هرروز بهجز شنبهها ساعت 18 در تماشاخانه سرو بهآدرس خیابان طالقانی نرسیده به مترو، بهروی صحنه میرود. «٢٣» روایت عاشقانهایست از زنی ایثارگر و فداکار که هیچزمانی جدایی شوهر شهیدش را باور نمیکند و در لحظهبهلحظه زندگی درکنار تمام سختیها، عاشقانه آماده تیمارداری و فداکاری برای شوهرش است.
كارگردان «نمایش ٢٣» بابیانِاینكه از شروع خوانش متن، حدود ششماه مشغول تولید اثر بود، درباره نحوه انتخاب بازیگران نمایش، میگوید: «طبیعیست که هر کارگردانی نسبتبه كاراكتری که در نمایش موجود است، بازیگران را انتخاب میکند؛ البته من، بازیگران را براساس شیوه اجرای خود و نزدیکبودن به کاراكترها انتخاب کردم». رضایی به مسئله نقد در حوزه تئاتر اشاره میکند و میگوید: «نقد سازنده در تئاتر بهدلیل حساسیتهای تاثیرگذاری که بر بدنه تئاتر میگذارد، موردِتوجه هنرهای نمایشی بوده است. همیشه وقتی اسم نقد بهمیان میآید، گاردی بین عوامل اجرایی و نقدنویس بهوجود میآید که اساسا اشتباه است». وی درادامه میگوید: «نقدی سازنده است که سرشار از اندیشه صحیح باشد؛ تفکر برای گروه اجرایی ایجاد کند و ذهنیت گروه اجرایی را بهسمت سازندگی بکشاند». وی بهعنوان کارگردان، جایگاه منتقدان درحوزه تئاتر را اینگونه عنوان میکند: «بهشخصه احساس میکنم دراینبرهه، منتقدان کار خود را بهدرستی انجام دادهاند؛ چون وقتی با دوستان غیرتئاتری خود درمورد نمایشهای درحالِاجرا گپ میزنم، اولین سخنی که از آنها میشنوم این است که من نقد آننمایش را مطالعه کردهام؛ این یعنی یک گام روبهجلو و میتوان گفت که نقد سازنده ازسوی منتقدان، نردبانیست بهسوی آیندهای روشن». كارگردان نمایش «23» درپاسخبهاینسوالكه چرا ارتباط بین مردم و تئاتر ضعیف است، میگوید: «یکیازعلتها، قیمتهای بسیارگران بلیتهای نمایشیست که ازجهتی، ابتداییترین مسئله، همینامر است». رضایی درادامه میافزاید: «رجوع میكنم به یک مثال؛ همیشه تبلیغ میکنند که کتاب بخوانید تا سرانه مطالعه کشور بالا برود؛ غافلازآنكه یک داستانک 20صفحهای قیمتش برابری میکند با یککیلو گوشت؛ خب طبیعیست که مردم گوشت را انتخاب میکنند. طبق گفتهها تئاتر خیلیوقت است که برای طبقه پائین جامعه شده؛ ولی این فقط یک شعار است!» وی درباره ارائه راهکار برای بهترشدن اوضاع نمایش میگوید: «من اجازه میخواهم به اینسوال جواب ندهم؛ بهدلیلِاینکه اینسوال نیاز به کارشناسی و آسیبشناسی دقیقی دارد و من قطعا شاید هرچیزی را که عنوان کنم، اشتباه باشد. درواقع، اینموضوع نیاز به تحقیق اساسی دارد و درحد یک پیشنهاد نیست». وی درپاسخبهاینسوالكه آیا پشتوانه مالی و حمایتی از اینگروهِ نمایشی شده است یا خیر؟ گفت: «چه سوال بهجا و درستی؛ بله گروه نمایشی هی جار ازطرف بنیاد روایت فتح حمایت مالی شده است و جا دارد تقدیر و تشکر کنم از مدیرعامل مجموعه و تمام عزیزانی که در تولید ایناثر، گروه را حمایت معنوی و مادی کردند». رضایی میگوید: «درواقع، حمایت مالی باعث تزریق بودجه در گروه نیست. اینعمل باعث میشود که آرامش روحی و تولیدی شایسته درباب یک اثر شریف شود». اینكارگردانِ جوان ادامه میدهد: «بیشک، تئاتر؛ ابزاری برای فرهنگسازی در جامعه است. بهخاطر مهمبودن مسئله بنده تاکید چندباره کردم. من هم مانند اعضای دیگر خانواده تئاتر، سعی در روایت درست جامعه و شناخت معضلات اجتماعی ازطریق تئاتر داشتهام». رضایی به متن نمایش اشاره كرده و میافزاید: «در گروه هی جار، نمایشنامه را بهپیشنهاد نویسنده مطالعه کردم و بهشدت از انتزاعیبودن فضای نمایش استقبال کردم و ایناثر تولید شد». وی درخصوص ضعفهای موجود در تئاتر، میگوید: «بهنظرم، اینسوال به دوبخش تقسیم میشود؛ یک بخش سختافزاریست. دراینبخش، عدمِامکانات فنی و ساختار سالنهای نمایش که خود مبحث جدیست. درواقع، کمبود نیروهای فنی و دورهدیده و تکنولوژی پیشرفته. بخش نرمافزاری در تئاتر نیز شامل عدمِتمرکز بر روی گروهها و وجود نمایشنامههای غیرعلمی و ناکارآمد است». رضایی بابیانِاینكه خانواده تئاتر، قشر کمدرآمد اما تاثیرگذار جامعه هستند، افزود: «گاهی اینافراد برای امرارِمعاش مجبور هستند وارد نمایشهایی شوند که نباید و اینامر، آسیب جدی به کیفیت محصول میزند». وی درپاسخبهاینسوالكه خصایص اصلی یک هنرمند تئاتر چیست و برای رسیدن به ویژگیهای مطلوب که نظر تماشاگران را جلب کند، چهمواردی را باید درنظر گرفت؟ میگوید: «اجازه میخواهم بخش اول سوال را با جملهای از ویل دورانت پاسخ بدهم؛ او میگوید: آنجاکه طبیعت توقف میکند، هنر آغاز میشود!... مخاطب، یک حقیقت است. برای شناخت مخاطب باید جامعه را خوب بشناسیم و درصورت شناخت میتوانیم محصولی را انتخاب کنیم و بهدست مردم بدهیم که از جنس خود مردم باشد. من احساس میکنم دراینصورت نظر مخاطب جلب خواهد شد». او درباره اینکه از دیدگاه وی چه مسائل و موضوعاتی در جامعه امروز میتواند درقالب هنر تئاتر بهروی صحنه رود که از نگاه نویسندگان، کارگردانان و تهیهکنندگان، مغفول مانده است؟ میگوید: «بکربودن سوژهها را بهطورِقطع همه دوستان اهل قلم میدانند و میشناسند. البته باید اعتراف کنم که نگاه صحیحی هنوز به دردِدل مردم نشده است؛ مسائلی مانند فقر، اعتیاد، طلاق، دورماندن خانوادهها ازهم؛ همهچیز مجازی شده حتی رفتن سر قبر پدر خانواده. شاید بگویید هزاران فیلم ساخته شده؛ اما بهنظرِمن، بهجای رنگولعابدادن و زیباکردن دنیای مجازی، به نوشتهها رجوع کنیم؛ نوشتههایی که از دل مردم بیرون میزند. متاسفانه ما هنوز مردم را کشف نکردهایم. بهنظرم، من بهعنوان تئاترساز هنوز نتوانستهام به اعماق ذهن جامعه خود، ورود پیدا کنم. این یعنی عدمِشناخت. وقتی عدمِشناخت باشد، یعنی قفلشدن سوژهها و درآخر، آبستنی از سوژههای دستنخورده موجود است که هنوز فارغ نشده است». وی درباره اینکه اساسا وجود تئاتر چه ضرورتی برای جامعه دارد؟ پاسخ میدهد: «جامعه بدون تئاتر یعنی جامعه مرده؛ یعنی جامعهای که درآن انتقاد وجود ندارد. درحقیقت، تئاتر یعنی گفتوگو و جامعه بدون تئاتر یعنی نبود گفتوگو و نبود اصلاح معایب جامعه. از دوره یونان تا الان، وظیفه تئاتر این بوده است. با اینکه علم اینترنت و فضاهای مجازی در کل دنیا بیداد میکند، همچنان تئاتر باقدرت پیش میرود و تاثیر خود را در جامعه میگذارد. در 150سالیکه از عمر تئاتر وارداتی در ایران میگذرد، هم هنرمندان رشته نمایشی و هم روشنفکران تلاش کردهاند که اینمدل از تئاتر را در جامعه نهادینه کنند. درواقع، در بعضیازدورهها خوب بوده و در بعضیازدورهها خیر. درواقع، هرکجا نگاه استبدادی قدرت بگیرد، سانسور و از ایندست رفتارها صورت میگیرد. برایِمثال، از سال 57 تا سال 60 بهگفته بزرگان ایندوره، جزو دورههای طلایی تئاتر است».