«تانیا شیخ»؛ موزیسین جوان، بااستعداد، خوشسابقه و خوشآتیه کشورمان تحصیلاتش را در مقطع کارشناسی در رشته نوازندگی ساز جهانی بهپایان رسانیده است. او در حوزههای مختلفی نظیرِ گیتار پاپ، کلاسیک و آواز پاپ و کلاسیک به تدریس علاقهمندان عرصه موسیقی در تهران میپردازد. او که اینروزها درحالتدریس در رشتههای مختلف موسیقیست و مدیریت آموزشگاهی حوزه موسیقی را تجربه میکند، بابیاناینکه وضعیت گرایش مخاطبان به موسیقی سنتی، کلاسیک یا کلاسیک غربی اصلاً خوب نیست، گفت: «میتوان از اینجنس موسیقی باعنوان موسیقی خوب یاد کرد یا گفت که اینها از دستهای هستند که میتوان برای گوشدادن آنها وقت صرف کرد؛ اما نباید فراموش کرد که استقبال مخاطبان از موسیقی سنتی، کلاسیک یا کلاسیک غربی اصلاً خوب نیست»
موسیقی بیارزشی بهنام موسیقی بازاری
«تانیا شیخ» بااشارهبهاینکه در میان جوانان و نوجوانانیکه برای تعلیم و فراگیری موسیقی سراغ او میآیند، بهآسانی میتوان بهایننکته دست یافت که آن جنس از موسیقی که امروز جوانان و نوجوانان ما مخاطبانش بوده و به آن گوش میدهند، ارزش صرف وقت ندارند، افزود: «برخی از موسیقیهایی که امروز منتشر میشوند، ازنظر خوانندگی و آهنگسازی آثار ارزشمندی نیستند؛ زیرا هیچ زیرساختی ندارند و میتوان از آن بهعنوان موسیقی بازاری یاد کرد». او باابرازتأسفازاینکه موسیقی ما بهسمت موسیقی بازاری حرکت کرده و اینجنس موسیقی درحالرشد و گسترش است، گفت: «متأسفانه بسیاری از خانوادهها اینجنس موسیقی بازاری را گوش میدهند و همین موجب میشود بچهها و فرزندان آنان این رفتار را تقلید کنند. متأسفانه امروز، بسیارکم پیش میآید کسی را ببینیم که بگوید شجریان گوش میدهم یا مثلاً موسیقیهای غربی مانند آثار باخ، بتهوون و موتزارت را گوش میدهم؛ یااینکه بیاید و بگوید من میخواهم آواز کلاسیک کار کنم».
جلوگیری از آلودگیِ گوش فرزندانمان به موسیقی بَد
او خانوادههای ایرانی را مقصران اصلی این داستان دانسته و باتأکیدبراینکه خانوادهها باید بهسمتی بروند که موسیقی خوب گوش بدهند یا در منزل یا خودرو موسیقی خوب پخش کنند تا فرزندانشان نیز با ایننوع موسیقی آشنا شوند، گفت: «خانوادهها وقتی میبینند فرزندانشان موسیقیای را گوش میدهد که ویژگی خوبی ندارد و حتی یک فاکتور خوب در آن نیست، نباید بگذارند که به این شنیدن ادامه دهد و از آلودهشدن گوش فرزندانشان به ایننوع موسیقی جلوگیری کنند». او باتأکیدبراینکه وقتی گوش فرزندان به موسیقیهای بد آلوده میشود، دیگر هرگز قبول نمیکنند بیایند، وقت بگذارند و حتی یکقطعه موسیقی خوب گوش بدهند و بخواهند این دو جنس از موسیقی را با هم مقایسه کنند، گفت: «تمام تلاشم را در کلاسهایم بهکار میگیرم که نه مستقیماً؛ بلکه بهصورت زیرپوستی هنرجویان خود را بهسمت موسیقی خوب بکشم و آنها را دراینمسیر هدایت کنم».
تازگی برخی از آثار فاخر دهههای 40، 50 و 60
او باابرازتأسفازاینکه در ابتدای مواجهه کودکان با موسیقی کلاسیک، نسبت به اینجنس موسیقی گارد دارند و باافتخار از آثار نازل موسیقی بهعنوان موسیقی خوب یاد کرده و به گوشدادن اینجنس آثار اقرار میکنند، گفت: «در ابتدای راه که با آنها صحبت میکنم، میگویم که کمکم این داستان درست میشود و میکوشم آهستهآهسته، آنها را بهسمتوسوی موسیقی خوب کلاسیک هدایت کنم یا اگر بناست موسیقی پاپ یاد بگیرند، تلاش میکنم یک جنس خوب از موسیقی پاپ را به آنها معرفی کنم». او موسیقیهای ساختهشده پاپ در دهههای 40، 50 و 60 را از مهمترین آثار فاخر پاپِ کشور برشمرده و بااذعانبهاینکه درایندوره افرادی همچون «منوچهر چشمآذر» حضور داشتهاند که دست به تنظیم آثار موسیقی میزدند، گفت: «از خوانندههای بزرگ این نسل میتوان بهعنوان خوانندههای واقعی یاد کرد که برخیازآنها، در ضبط قطعات موسیقی، بیوقفه میخوانند و در همان ضبط اول، کار قطعه موسیقیِ خود را تمام میکردند؛ زیرا شعور موسیقی داشتند و بههمینخاطر، بسیاری از آثار آنان ماندگار شده است». او بابیاناینکه امروز بعد از گذشت پنجدهه از تولید برخی از آثار موسیقی، هنوز آنها را میشنویم، مدرسان موسیقی آنها را تدریس میکنند و بسیاری از هنرجویان که نسبت به اینجنس موسیقی گارد دارند نیز از آنها لذت میبرند، گفت: «این لذت بهخاطرایناستکه وقتی مخاطب، با این موسیقی خوب آشنا میشود، آنرا لمس میکند و هنگامیکه با آن مواجه میشود، کیف میکند و حتی از نواختن دوباره آن لذت میبرند».
بسیاری از جوانان و نوجوانان؛ مخاطبان موسیقی سطحی
او باتأکیدبراینکه امروز رسانهها اولویت دوم بعد از خانوادهها، برای شناساندن موسیقی به نسل جدید شناخته میشوند و در برخیازموارد میتوان آنها را دراینزمینه همسطح و همتراز خانواده برشمرد، یادآور شد: «از ترغیب مخاطبان و جوانان به موسیقی خوب، میتوان بهعنوان مهمترین و اساسیترین وظیفه رسانه نسبت به اهالی موسیقی یاد کرد؛ اما امروز موسیقی خوب در رسانه جایگاهی ندارد یا بهعبارتی، تقریباً میتوان گفت موسیقی در رسانه ملی جایگاهی ندارد که فرزندان ما جنس خوب و بد آنرا از یکدیگر تفکیک کنند». او بابیاناینکه آنچه در شبکههای اجتماعی بهعنوان موسیقی روز منتشر میشود، تنها بخشی از آننوع موسیقیست که پیشتر از آن باعنوان «موسیقی بازاری» یاد کرده، گفت: «ایندسته افراد که این آثار را ارائه میکنند، افرادی هستند که در یک بازه زمانی خاص، مبلغ خاصی را خرج کردهاند تا بالا بیایند، شناخته شوند، ازاینراه پول جمع کنند و در مدتی بسیارکوتاه از جرگه موسیقی در کشور کنار میروند؛ زیرا اینجنس آثار، آنقدر سطحیست که اصلاً نمیتوان نام آنرا موسیقی گذاشت».
لزوم پخش موسیقی خوب از رسانه
او باتأکیدبراینکه رسانههای ما باید موسیقی خوب پخش کنند و یکسری از برنامهها را به شناساندن موسیقی خوب به مخاطب اختصاص دهند، افزود: «رسانهها باید به مخاطبانشان بگویند موزیسینها و خوانندگان خوب ما چهکسانی بودهاند، رزومههای آنان را برای نسل جدید باز و آهنگسازان خوب را به نسل جدید معرفی کنند یا برنامههایی جهت معرفی سازهای مختلف برای نسل جدید بسازند». این موزیسین باتأکیدبراینکه هرگز تعصب خاصی بر روی جنس خاصی از موسیقی ندارد و تحصیلاتش را در حوزه موسیقی غربی بهپایان رسانده و «گیتار» را بهعنوان ساز تخصصیاش انتخاب کرده است، گفت: «امروز رسانه میتواند درمورد سازهای مختلف؛ مثلاً سازهای غربی و کلاسیک مانند گیتار توضیح دهد و افرادی نظیرِ باخ، بتهوون و موتزارت را که نقش مهمی در تاریخ موسیقی داشتهاند، به مخاطبان معرفی کند». او باابرازتأسفازاینکه از آثار موزیسینهای بزرگ جهان در برخی از برنامههای رسانه استفاده میشود؛ اما نامونشانی از سازنده اثر به مخاطب ارائه نمیشود، گفت: «رسانهها میتوانند آثار برگرفته از اینجنس موسیقی را به مخاطبان معرفی کنند و به آنها بگویند اینها چه آثاری بوده، چه تفکری پشت آنها وجود داشته است و چگونه ساخته شدهاند». او باتأکیدبراینکه وقتی نمایش ساز در رسانه ممنوع است، قشر جوان و نوجوان شناخت درستی از انواع موسیقی بهدست نخواهند آورد، گفت: «متأسفانه مخاطب به آن جنس موسیقی گرایش پیدا میکند که مثلاً نوعی از پاپ است و درایندست آثار، خوانندگان حتی نمیتوانند آثارشان را بهصورت زنده اجرا کنند؛ چراکه معتقدم اصل داستان خوانندگی ایناستکه در پله اول، خواننده بتواند اثرش را بهصورت زنده مقابل دیدگان مخاطبان بهدرستی اجرا کند».
سرخوردگی بانوان موزیسین بهدلیل عدم بروز تواناییهایشان
این مدرس موسیقی کلاسیک، محدودیتهای موجود در حوزه فعالیت بانوان را رخدادی بد و قابلتأمل دانسته و باتأکیدبراینکه بهچشم دیده که استعدادهای بسیاری بهخاطر همین محدودیتها، کور شده و از بین رفتهاند، گفت: «بسیاری از بانوان هنرمند و موزیسین ما، بهدلیلاینکه نمیتوانند فعالیت کنند، اثرشان را ارائه دهند و آنرا مقابل دیدگان مخاطبانشان بهنمایش بگذارند، سرخورده میشوند». او باابرازتأسفازاینکه بسیاری از بانوان مستعد چون آیندهای دراینکشور درزمینه موسیقی ندارند، دنبال علاقهشان نرفتهاند و پسازمدتی دست از کار کشیدهاند. بسیاریازآنها، فعالیتهای بسیاری را انجام دادهاند؛ اما وقتی به مرحله اجرا و ارائه اثر رسیدهاند، جلوی آنها گرفته شده و سنگاندازی صورت گرفته؛ و همین، موجب شده است که سرخورده شود و بعدازمدتی، موسیقی را کنار بگذارد؛ اما اگر این محدودیتها وجود نداشت و اتفاقاتی برای هنر اینافراد میافتاد و ارائه میشد، شاید نام آنها نیز میتوانست میان نفرات برتر موسیقی، در رشتههای آواز و ساز در کشور، خوش بدرخشد. او باابرازتأسفازاینکه در دهه قبل، محدودیتهایی برای حضور بانوان روی صحنه موسیقی وجود داشته و خود او از جمله کسانی بوده که از روی صحنه اجرای موسیقی پایین آورده شده است، گفت: «برخی از محدودیتهای موجود برای بانوان در عرصه موسیقی، موجب شده که این قشر، آنگونه که باید، نمیتوانند نتیجه زحماتشان را ببیند». او باتأکیدبراینکه موزیسین تنها با هنرش است که زنده میماند و اجرا روی صحنه برای او بهمثابه جانی دوباره است، گفت: «درمقابل، هربارکه یک موزیسین برای ارائه اثرش قدم برمیدارد و جلواَش گرفته میشود، انگار یکی از جانهایش گرفته میشود؛ و بهمرور، سرخوردهتر و گوشهگیرتر میشود و متأسفانه امروز، بانوان موسیقی ما درچنینشرایطی قرار دارند».
انتخاب موسیقی یا تحمل سختی رشتههای دیگر
این مدرس موسیقی کلاسیک، باابرازتأسفازاینکه گفت: «زمانیکه در دانشگاه موسیقی قبول شدم، بسیاری از دوستان و آشنایانم میگفتند اگر میخواهی به درآمد فکر کنی، باید در رشتههای دیگری به فعالیت بپردازی؛ اما آنقدرکه به موسیقی عشق داشتم، به هیچچیز نداشتم و نمیتوانستم که سختیهای هیچ رشته دیگری را تحمل کنم. نهایتاً پذیرفتم اینرشته را ادامه بدهم و به خود میگویم که بهدنبال عشقم رفتهام و چون تدریس را دوست داشتم، پا درزمینه تدریس گذاشتم و امروز بهعنوان یک مدرس فعالیت میکنم».
اقدام مطلوب برگزاری کنسرت سالانه در آموزشگاههای موسیقی کشور
او برگزاری کنسرتهای سالانه در آموزشگاههای موسیقی در کشور را از جمله مهمترین اتفاقات خوب دانسته و بابیاناینکه این اتفاق باید برای همه آموزشگاهها در کشور بیفتد، افزود: «اگر بگوییم که لازم است این رخداد، سالی دوبار هم برای آموزشگاهها اتفاق بیفتد، به بیراهه نرفتهایم. معتقدم برگزاری کنسرتهای هنرجویی سالانه برای همه آموزشگاههای موسیقی کشور لازم است». او ایناقدام را در پله اول، تبلیغی برای آموزشگاهداران دانسته و بااشارهبهاینکه خانوادهها طی یکسال بر فراگیری تعالیم موسیقی فرزندانش هزینه کردهاند و دوست دارند ثمره این هزینهکرد را از نزدیک ببینند، گفت: «اساتید موسیقی نیز در یک بازه مشخص، برای یکتعداد هنرجو زمان گذاشتهاند؛ علم و هنر خویش را ارائه دادهاند و دوست دارند ببیند که هنرجویشان چگونه میتواند مطالبی را که به او ارائه کردهاند، به مخاطبان انتقال بدهد». او بااذعانبهاینکه برگزاری کنسرتهای سالانه هنرجویی در آموزشگاههای موسیقی میتواند بسترساز مواجهه هنرجویان موسیقی با ارائه هنر خویش باشد، گفت: «بهنظرم مهمترین اتفاقیکه در کنسرتهای هنرجویی آموزشگاههای موسیقی میافتد ایناستکه بچهها با اجرای صحنهای آشنا میشوند و هیچچیز، مانند یک اجرای زنده، نمیتواند به هنرجوی نوجوان و جوان موسیقی این امکان را بدهد که استرسش را از بین ببرد و اعتمادبهنفس را افزایش دهد و نهایتاً کار خود را قبول داشته باشد و بهخود بگوید که میتوانم هنرم را ارائه بدهم، ساز بزنم و محصولی را ارائه بدهم که تعدادی از مخاطبان هنر مرا ببیند و از آن لذت ببرند». او بابیاناینکه کودکان و نوجوان هنرآموز موسیقی در اجراهای زنده، بهخوبی یاد میگیرند اگر روزی روی صحنه ساز زدند و اجرای آنها خراب شد، آسمان به زمین و زمین به آسمان نمیآید و اتفاق بدی رخ نمیدهد، گفت: «خرابشدن اجرای زنده برای نوآموز موسیقی روی صحنه زنده اصلاً مهم نیست؛ چراکه میآموزد دراینشرایط باید از این موقعیت رد شود و سعی کند که با ساززدن درست، کار را جمع کند».
عکس: مینا قانع
امین کردبچه چنگی