آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
تورم و گرانی؛ نتیجه عدم ثبات ارز
کد خبر: 343864 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۲ سه شنبه ۲۵ مهر - 06:53

سخن مدیرمسئول

تورم و گرانی؛ نتیجه عدم ثبات ارز

تورم و گرانی به‌صورت اپیدمی تمام کشورهای جهان را در برگرفته و مستقیم و غیرمستقیم بر زندگی مردمان این کره خاکی اثر گذاشته و چون تداوم پیدا کرده، اقتصاد جهانی را دستخوش پریشانی کرده است که این وضعیت و ادامه آن معلول عواملی بوده است که جلوگیری از آن شاید امکان‌ناپذیر بوده است؛ اهم آن ادامه دشمنی و حتی زیاده‌خواهی آمریکا و روسیه و از طرفی جنگ سرد تبلیغاتی میان چین و ‌آمریکا و به‌ویژه جنگ دوساله روسیه و اوکراین است که سبد غذایی 70‌درصد ساکنان کره زمین مستقیماً به ثبات این دو کشور بستگی تام و تمام دارد و چون جنگ خانمان‌سوز این دو کشور همچنان ادامه داشته و بیش از هشت‌میلیون از جمعیت اوکراین، به‌صورت آواره، ساکن چند کشور اروپایی شده و عملاً تولیدکننده نبوده‌اند، بلکه به‌صورت یک مصرف‌کننده صرف درآمده‌اند؛ بر کل جامعه اروپا تأثیر گذاشته است. از طرفی سوئیفت و ارتباط جامعه جهانی به دلار و به کشور آمریکا، این کشور را حاکم بر اقتصاد جهان کرده است که تاکنون همه اقدامات کشورهای دیگر نتوانسته است این حلقه اتصال را پاره کند و چون جامعه جهانی متأثر از این عوامل شده، سایه سنگین تورم و گرانی، به‌شدت از قدرت خرید بیش از 90‌درصد مردم جهان کاسته است؛ اما به‌نظر می‌رسد که اقتصاد قوی و محکم چین شاید در 10‌سال آینده بتواند، تحول یا دگرگونی در سطح جهان ایجاد کند. سخن از 90‌درصد جمعیت متأثر شده از تورم زیاد و گرانی بسیار است که به‌شدت در فشار طاقت‌فرسای زندگی قرار گرفته‌اند و به این زودی‌های گریز از آن حتی به‌نظر نمی‌رسد؛ اما در حالت عمومی به‌خصوص در کشور عزیزمان گرانی ارز و مسکن، سایه شومی را بر اقتصاد کشور گسترده که از سفره خانوار به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای کاسته است؛ تا‌جایی‌که شاید 50‌درصد از مردم ما در حول‌و‌حوش خط فقر قرار گرفته باشند و این مسئله زندگی را سخت کرده است؛ چراکه ممکن است حتی خرید دارو برای بیماران خاص و جامعه بیماران عادی را نیز بسیار غیرعادی کرده باشد و چون این روند ادامه‌دار شده است، ارز و مسکن کمر مردم را به‌سبب فشارهای وارده خم کرده است؛ تا‌جایی‌که در عرض مدت چهارسال هزینه مسکن برای قسمت اعظم مردم ما به دوبرابر رسیده است؛ حال‌آنکه افزایش حقوق برای کارمندان و کارگران و افراد عادی، ‌شاید حداکثر 34‌درصد بوده است و این گپ، زندگی مردم را سخت کرده است و گذران آن نمی‌تواند برای همیشه ادامه‌دار شود؛ اما چرا هزینه مسکن تا بدین اندازه زیاد شده است؟ در اینجا به ارتباط مستقیم قیمت‌های حامل انرژی باید اشاره کرد که هرچند قیمت آن با شیب آهسته افزوده شده است؛ اما مستقیم بر هزینه زندگی افزوده است؛ در‌نتیجه دخل با خرج خانواده غیر متوازن شده است؛ از سویی چون بسیاری از اقلام غذایی و کالاهای اساسی و دارو در کشور ما با واردات مستقیم و استفاده از ارزهای با ثبات جهانی چون دلار و یورو صورت می‌گیرد و چون ارز بی‌ثبات شده است، تورم و گرانی نتیجه این عدم ثبات ارز را موجب گردیده است که مستقیماً ادامه حیات مردم را حتی در یک سطح ثابت ناممکن کرده است. درعین‌حال فشارهای وارده از این ارتباط تورم و گرانی را حاصل کرده است که در‌زمینه مسکن پرداخت هزینه مربوط به مسکن، 50‌درصد درآمد مردم را تشکیل داده است؛ گو‌اینکه تحریم‌ها برای کشور ما و عدم فروش نفت در حد ایده‌ال، گرانی و تورم را باعث شده است.

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه