آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
همسان‌سازی بازنشستگان؟
کد خبر: 343892 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۲ سه شنبه ۲ آبان - 06:38

سخن مدیرمسئول

همسان‌سازی بازنشستگان؟

به‌یقین می‌توان باور کرد که جماعت حقوق‌بگیر اعم از دولتی یا خصوصی، کشوری یا لشکری، تأمین اجتماعی یا خدمات کشوری، روزگار خوشی ندارند؛ هرچندکه اقلیت کوچکی از مدیران درجه‌یک و دو در این نهادها، هنوز از حقوق ‌نجومی یا حداقل چند‌برابری درمقایسه‌با زیرمجموعه برخوردارند و به‌گفته قدیمی‌ها؛ چون سیر هستند، از گرسنه خبری ندارند و این حقیقتی‌ست که متأسفانه و علی‌رغم میل باطنی، باید آن را باور داشته باشیم و چون حقیقت غیرقابل‌انکاری‌ست، پس به‌ناچار باید در مقام یک نویسنده منتقد، آن را مجدداً به رشته تحریر دربیاورم که انتقاداتی ازاین‌دست، اگر نتیجه‌بخش هم نباشد، لااقل قسمتی از خوانندگان حقوق‌بگیر کشور را التیام خواهد داد و به این باور می‌رسند که همه مسئولین هم می‌توانند نقد را بخوانند و آن را اثربخش بدانند؛ لذا با اقرار به اینکه یک ایرانی مسلمانم که معتقد به دین و نظام و ثبات و سرفرازی کشورم هستم، اعلام می‌کنم که قشر حقوق‌بگیر، این روزها از اقشار آسیب‌پذیر جامعه ما هستند که مجبورند، برای حفظ پرستیژ و آبروی خود، با سرو‌وضع مناسب بر سرکار حاضر باشند؛ حال‌آنکه قیمت یک‌دست کت‌وشلوار حداقل سه‌میلیون‌تومان است؛ یعنی 40درصد درآمد یک حقوق‌بگیر که تابع مقررات حقوقی ادارات کار تأمین ‌اجتماعی و خدمات کشوری‌ست. پس بنابراین درست می‌گویم که قشر حقوق‌بگیر این روزها حال خوشی ندارند و متأسفانه سه‌دهه است که هر دولتی عهده‌دار قوه اجرائیه می‌شود، در حداقل چهارسال دوره زعامت خود، ده‌ها‌بار وعده همسان‌سازی حقوق کارکنان شاغل و بازنشسته را داده است؛ اما به‌طور اصولی و اثرگذار این وعده‌ها موفق و اثربخش نبوده است و چون اثرات مؤثر نداشته است، حقوق‌بگیر با زحمت و مرارت بسیار باید با این اوضاع‌واحوال بسازد. دراین‌راستا؛ تنها راه توازن نسبی بین خرج‌و‌دخل، کم کردن و کوچک‌نمودن سفره خانوار است که مدت‌ها‌ست در اثر تحریم‌های غرب و آمریکا، فشار زیادی به اقشار ضعیف و کم‌درآمد جامعه می‌شود؛ از طرف دیگر، به تعداد افراد نزدیک یا زیرخط فقر در جامعه اضافه می‌شود که ادامه‌دار شدن گرانی و تورم، عنان را از مردم می‌گیرد و لذا وقتی قشر عظیمی از جمعیت 85‌میلیونی ایرانیان به‌طرف عدم توازن دریافت حقوق با هزینه زندگی پیش بروند، ناخواسته بر تعداد بیماران در کشور اضافه خواهد شد که بازهم بر این مشکلات، بیماری هم افزوده می‌شود؛ تاجایی‌که سلامت جامعه در مظان خطر و نابرابری قرار می‌گیرد و چون هزینه‌های پزشکی و درمان بسیار بالا رفته است، این مردم مریض چاره‌ای ندارند. پس بنابراین در روز تعطیل هم باید به کارهای متفرقه دست بزند که ادامه این وضعیت بر تعداد بیماران جامعه به‌طور اساسی خواهد افزود و گرانی و کمبود دارو نیز رخ می‌نماید و اینجاست که بعضی از مردم لب فروبسته و شماری از مردم هم راه اعتراض را پیشه می‌کنند که صدالبته هیچ‌گاه در جامعه ما اثر چندانی نداشته است. حالا و به همین نسبت روزگار بازنشسته‌ها، از شاغلین بسیار دردآورتر می‌شود؛ چون دریافتی شاغلین وقتی‌که بازنشسته می‌شوند، کم می‌شود؛ حال‌آنکه به‌طور طبیعی بر تعداد اعضای خانواده افراد بازنشسته اضافه‌تر شده و نوه و نتیجه هم به‌علت علاقه شدید به پدربزرگ و مادربزرگ که مهر و محبت زیادی به اعضای خانواده می‌کنند، بیش‌تر سر می‌زنند. رفت‌و‌آمدها معمولاً بیشتر بوده و بازنشسته اگرچه از کار بیرون فارغ شده؛ اما درون خانه و به‌خاطر حضور بیشتر نوه و نتیجه، باید هزینه بیشتری را متحمل شود که چون این مشکلات همگانی‌ست، پس باید بزرگان، با سیلی صورت خود را سرخ نگه‌دارند.

 

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه