آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
حیف از هنر که به ابتذال برود
کد خبر: 354108 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۲ آذر - 07:26

سخن مدیرمسئول

حیف از هنر که به ابتذال برود

هنر از دیرباز و حتی از آغاز خلقت مورد‌توجه و علاقه انسان‌ها بوده است؛ تاجایی‌که بزرگان معتقد بودند؛ هنر در خون انسان‌ها سرشته است و با خواست آدمی عجین است. داستان‌هایی که از هنر و هنرمندان موجود است، نشان می‌دهد که هنر در تاریخ خلقت جایگاه ویژه و برجسته‌ای داشته و دارد و حتی در داستان‌های اساطیری، صاحبان هنر دارای ارزش و اعتبار ویژه‌ای بوده‌اند و هنر ‌چنان مورد اهمیت بوده که خود به انواع و اقسامی با نام‌های مختلف تقسیم شده است؛ اما ازنظر تعریف کلی، هر اثری که بر‌پایه احساس و هوش انسانی یا به‌منظور انتقال یک مفهوم، خلق شود به آن هنر گویند و به خالق اثر، هنرمند می‌گویند؛ همان‌طوری‌که گفته شد تنوع و گوناگونی هنر به‌اندازه‌ای زیاد است که حافظه به‌تنهایی قادر به بیان آن نیست؛ تا چند‌سال‌پیش ارزش و اعتبار هنر به‌اندازه امروزه در جامعه نمود نداشت؛ اما در این چند‌دهه اخیر، هنر آن‌چنان ارزش و مرتبت گرفته است که حتی در مرتبت دانشگاهی قرار گرفته و برای تعدادی از هنرها تا سطوح عالی آن در دانشگاه رشته خاص ایجاد شده است. تا اینجا از چگونگی هنر ازنظر پراکندگی سخن گفته‌ام؛ اما اینک گریزی به خود هنرمند می‌زنم که هنر می‌تواند، خالق خود را برای همیشه زنده و پایدار کند و برعکس می‌تواند هنر خود را آن‌قدر تنزل بدهد که در اندک زمانی با خود هنرمند، از روزگار محو شود. شاید بتوان تااندازه‌ای از بعضی از هنرمندان که در حفظ اعتبار و اثر خود آن‌قدر بی‌‌مبالات می‌شوند، حتی نام ببریم؛ اگرچه طرفداران بی‌شمار به‌خصوص در شبکه‌های مجازی داشته و دارند؛ اما کلام و رفتار و منش آنان به‌گونه‌ای بوده است که بعضی از خانواده‌ها را وادار کند که به فرزندان خود توصیه کنند که از این قبیل هنرمندان کوته‌بین و کوتاه‌فکر که نه آبروی خود را می‌خواهند و نه قدر هنر خود را حفظ می‌کنند، دوری کنند. یک نمونه بارز آن، مقصودلو یا همان تتلو است که در ۱۰‌سال‌پیش آبرو و منزلتی بسیار بیشتر از امروزه داشت؛ اما از بد روزگار از این هنرمند، انسانی ساخته شده که نه پایبند اخلاق است و نه قدر انسانیت را می‌فهمد و این فرد، با نقاشی صورت و بدن خود، عده‌ای بی‌بند‌و‌بارتر از خود را به گردش جمع کرده تا از آن‌ها افرادی سردرگم‌تر از خودش بسازد که بسیار مایه تأسف است و بدبختانه عده‌ای از آنان را دختران کم‌سن‌و‌سال تشکیل می‌دهند که مراد خود را در این فرد می‌یابند که حتی در محاورات روزانه نمی‌تواند جمله‌ای به زبان بیاورد که در آن فحش و بی‌تربیتی نباشد. از جنبه اخلاقی آن‌قدر این فرد معیوب است که فحاشی، پرده‌دری لباس بد، تربیت بد را آن‌قدر رواج داده تا به فساد و هرزگی تبدیل شود؛ هرچندکه او هنرمندی بسیار توانا اما ناآگاه است. این فرد در سال‌های قبل که در ایران زندگی می‌کرد، بیشتر از هنرش با شرط‌بندی و نظایر آن، دار و دسته‌ای را تشکیل داد که متأسفانه پیروانی شیفته خود داشت؛ به‌ناگهان روی به ترکیه گذاشت و از هیبت انسانی خود، با رنگ‌پاشی به‌ صورت و بدن خود، موجودی درست کرد که با عرف جامعه فرسنگ‌ها فاصله گرفت و آن‌قدر در ترکیه فساد کرد که علی‌رغم میل باطنی ناچار به برگشت به وطن شد و خوشبخانه بلافاصله توسط مقامات مسئول قضایی، روانه بازداشت شد؛ امّا در‌برابر این فرد هزاران هنرمند شایسته و قابل‌احترام در کشور داریم که مایه مباهات ایران و ایرانی هستند که متانت و شرافت و وقار جزیی از وجود آنان شده و ما همه به وجود این هنرمندان افتخار می‌کنیم؛ حی تا اوج که به آن الهه هنر می‌گویند.

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه