آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
زیرسؤال‌بردن تاریخ با مجموعه «حشاشین»
کد خبر: 354565 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۳ دوشنبه ۳ ارديبهشت - 07:44

زیرسؤال‌بردن تاریخ با مجموعه «حشاشین»

این‌روزها سریالی به‌نام «حشاشین» در کانون توجه منتقدان داخلی و خارجی قرار گرفته که در وهله اول نشان می‌دهد کشورهای منطقه تأثیرگذاری تجاری، مالی و اجتماعی و فرهنگیِ ساخت سریال و فیلم را به‌خوبی درک کرده‌اند و شکل‌گیری برخی فستیوال‌ها و جشنواره‌های مرتبط دراین‌زمینه و البته سرمایه‌گذاری گسترده در ساخت شهرک‌های سینمایی برای تولید پروژه‌های مشترک با کشورهای پیشرفته در صنعت سینما مشهود است. نکته جالب‌توجه اینجاست که این‌کشورها ساخت سریال با محور تاریخ کشورهای مختلف همسایه خود علاوه‌بر ساخت سریال براساس اسطوره‌های تاریخی خود را دستورکار قرار داده‌اند و جای تردید نیست تمدن کشورمان ایران نیز دستمایه برخی از این تولیدات شده، روزی غربی‌ها با فیلم «300» دست‌به‌کار می‌شوند و تاریخ ایران را به‌گونه‌ای‌دیگر (تحریف‌آمیز) روایت می‌کنند و امروز هم «حشاشین» متولد می‌شود.

رمضان درحالی به‌پایان رسید و مسلمانان سراسر جهان با برگزاری مراسم عید سعید فطر تا سال آینده باید منتظر پهن‌شدن سفره ماه ضیافت الهی باشند که هنوز بحث و بررسی سریال‌های رمضانی در ایران و سایر کشورها همچنان پابرجاست؛ سریال‌هایی که عموماً ساخته می‌شوند تا در ایام ماه مبارک به‌نوعی علاوه‌بر رونق شب‌نشینی‌های این ضیافت الهی بتوانند پیام‌های مختلفی را به مخاطبان خود منتقل کنند. ازاین‌رو تهیه‌کنندگان و کارگردان‌های این سریال‌ها که عموماً در 15 یا 30 قسمت تولید می‌شوند، نیز اگرچه تاکنون تلاش داشتند به‌نوعی ازاین‌ظرفیت برای انتقال پیام‌های عرفانی، مذهبی یا اخلاقی استفاده کنند، اما مدتی‌ست که می‌بینیم برخی کشورها از این قاعده خارج شده و در حال بهره‌بردن از ماه مهمانی خدا برای زیرسؤال‌بردن تاریخ، تمدن و شخصیت‌های برجسته کشورهای دیگر ازجمله ایران اسلامی رفته‌اند. این اتفاق اگرچه قبلاً در صنعت سینما و هنر هفتم هالیوودی با ساخت پروژه‌های سنگین تاریخی مثل فیلم 300 یا موارد مشابهی ازاین‌دست آغاز شده بود اما واقعیت امر این‌است‌که حداقل طی یک‌دهه‌گذشته این‌روند در بخش سریال‌سازی با ساخت برخی سریال‌های اکشن امنیتی-نظامی مثل فائودا و تهران ازسوی کمپانی نتفلیکس رونق قابل‌توجهی گرفته است و رمضان امسال نیز مصری‌ها برای به‌چالش‌کشیدن «حسن صباح» در تاریخ باستان کشورمان دست‌به‌کار شده‌اند و سریالی با نام حشاشین (قاتلین) را روانه جعبه جادو کردند که اتفاقاً این سریال در میان کشورهای عرب‌زبان مخاطبان قابل‌توجهی به‌خود دید. قبل‌ازهرچیز این‌نکته باید یادآوری شود که در استانداردهای بالای ساخت و ارزش سینمایی و سناریوی این سریال کمتر می‌توان نقطه‌ضعف دید اما پرداختن به حسن صباح و فرقه اسماعیلیه توسط یک کمپانی عربی خیلی موضوع پیش‌پاافتاده‌ای نیست که خیلی‌راحت بتوان از کنار آن رد شد. هرچند این سریال در نگاه اول سعی کرده روایتی از زندگی حسن صباح و ترکان سلجوقی و فرقه اسماعیلیه را به‌تصویر بکشد اما به‌شکلی ناشیانی این‌روند تاریخی را بدون‌درنظرگرفتن فواصل معنادار میان دوران زندگی شخصیت اصلی با برخی از شخصیت‌های مطرح‌شده مثل عمر خیام و خواجه نظام‌الملک را به‌هم‌مرتبط کرده که می‌تواند نقطه‌عطف شکل‌گیری سؤالی باشد که اصولاً؛ چرا باید کشور دیگری تاریخ ما را آن‌هم کاملاً ناشیانه روایت کند؟ بانگاهی‌به جریانِ سریال‌سازی کشور می‌توان گفت که نکته اول اینجاست که کم‌کاری را در بخش‌های مختلف تولید فیلم و سریال برای شخصیت‌های تاریخی ایران زمینه ورود سایرین با اندک اشتراکی که با تمدن ایران باستان داشتند فرصت روایتگری به‌دست آورده‌اند. آمار بالای ساخت سریال درباره دوران قاجاریه و غفلت از مقاطع دیگر تاریخی که نیازمندیم درباره آن‌ها با روایتی ایرانی حقایقی گفته شود که تاکنون خبری از آن‌ها نیست. هرچند می‌توان خلأ توجه به رویدادهای معاصر خارج از مرزهای کشورمان نیز اشاره کرد، مثلاً روزی این انتقاد مطرح می‌شود چرا درباره حقایق جنایت‌های اسرائیل و نبرد چندساله مردم مظلوم فلسطینیان،‌ کاری درخور ازسوی کشورمان ساخته نمی‌شود و به همان تولیدات قبلی‌ها بسنده شده که حالا بگوییم درباره روایت تاریخ ایران چه کرده‌ایم؟ بعدازسال‌ها درباره دوران صفویه، «مهیار عیار» درحال‌آماده‌سازی‌ست که به آنتن تلویزیون برسد. دورانی‌که همیشه مغفول مانده و سریال و فیلمی درباره‌اش ساخته نشده است. گویی کارگردانان ایرانی بیشتر علاقه‌مند درام‌پردازی در تاریخ قاجاریه و پهلوی‌اند و دیگر بخش‌های تاریخی مهم و معرفی چهره‌ها و شاخص‌های آن‌دوران را درنظر نمی‌گیرند! البته که در کارنامه و سوابق سریال‌ها و فیلم‌های تاریخی یک حقیقتِ انکارناپذیر است. به‌این‌ترتیب ماجرای حسن صباح و فرقه اسماعیلیه لازم به روایت بود که این‌کار را کشوری دیگر غیر از ایران انجام داد. همچون برخی روایت‌های تاریخی دیگر؛ اگرچه که روایت درمورد همین تروریستی بودن عملیات و کشتن مخالفان و نیت و انگیزه فداییان حسن صباح متفاوت و شنیدنی‌ست. درباره حسن صباح، مثل همه اسطوره‌ها و نامداران تاریخ، روایات متفاوت و متضاد هستند. عده‌ای او را مصلحی آزاداندیش می‌دانند که بر خلفای عباسی و بر ترکان سلجوقی شورید و به‌دنبال استقلال و عدالت و جامعه‌ای مرفه بود. برخی هم او را یک مذهبی تندرو می‌دانند که برای رسیدن به مقاصد و جاه‌طلبی‌هایش هیچ حدومرزی را به‌رسمیت نمی‌شناخت و همه را فدا می‌کرد. شاید حکایت مارکوپولو درباره فرقه اسماعیلیه و «باغ مخفی بهشت» شان تأثیر جدی بر تصورات و نوشته‌های پس از او داشته باشد، چون مارکوپولو در توصیفاتی دروغ‌پردازانه و اغراق‌آمیز از باغ‌هایی می‌گوید که سربازان حسن صباح در آن به لذت‌جویی و مصرف مخدر می‌پرداختند؛ حکایت‌هایی که «حشاشین» برگرفته از آن ساخته شده است. اگر از موضوع صحیح‌بودن یا نبودن روایت مطرح‌شده دراین‌سریال بگذریم که البته به استنادهای غیرقابل‌انکاری نقدهایی به آن وارد شده و به‌گفته بسیاری از منتقدان روایت مطرح‌شده دراین‌سریال ازسوی کارگردان تنها واقعیت بخشیدن به رؤیاپردازی‌های مارکوپولوی ایتالیایی از روایت‌هایی‌ست که خود او از برخی افراد در منطقه الموت ایران شنیده و به رشته و تحریر درآورده است. نکته اصلی اینجاست که انگار درست زمانی‌که ایران درحال‌برنامه‌ریزی برای ساخت سریال‌های الف ویژه‌ای مثل مختارنامه بوده برخی کشورها بیکار ننشسته‌اند و برای ضعیف‌جلوه‌دادن شخصیت‌های ایران باستان سناریو نوشته‌اند و شاهد مثالش همین سریال حشاشین یا قاتلین است که زنگ خطری بسیاربلند را برای مسئولان مربوطه به‌صدا می‌آورد که بد نیست به دو نکته اساسی توجه ویژه داشته باشند که عبارت‌است‌از: الف. نباید چهره‌های مشهور تاریخی کشورمان را به‌حال‌خود رها کنیم؛ چون تجربه نشان داده هرچه درزمینه تولید محتوا با قالب‌های مختلف فرهنگی برای چهره‌های شاخص تاریخی، مذهبی و ... کشور سرمایه‌گذاری کنیم کم است چون چنین شیطنت‌هایی کاملاً مشهود و ملموس درحال‌شکل‌گیری‌ست تا با ضربه‌زدن به جایگاه این‌افراد تمدن و تاریخ ایران‌زمین را تحت‌تأثیر قرار دهند. ب. توجه به مخاطبان خارجی؛ دراین‌زمینه هم تاجایی‌که می‌بینیم کارگردان‌ها و تولیدکنندگان فیلم و سریال در کشورمان معمولاً صددرصد توان و توجه خود را مخاطبان داخلی قرار داده‌اند تا بتوانند براساس سلیقه و نیاز این‌گروه اقدام به تولید کرده باشند که فی‌نفسه کاملاً صحیح و دقیق است اما امروز بادرنظرگرفتن حرکت نادرستی برخی علیه تاریخ و تمدن کشورمان با تولید فیلم و سریال بجاست که کمی هم ما به مخاطبان خارجی برای انتقال فرهنگ اصیل کشورمان توجه داشته باشیم و صرفاً به ترجمه آثار تولیدشده وطنی اکتفا نکنیم. الآن هم دیر نشده؛ فیلم‌سازان علاقه‌مندِ به تاریخ می‌توانند حقایق مستندِ تاریخی را در قالب سریال که امروز موردعلاقه نوجوانان و نسلِ جوان است درمعرض نگاه قرار دهند. خودِ این روایت‌ها باعث می‌شود آن‌ها (جوانان امروز) بتوانند قضاوت درست‌تر و بهتری نسبت به وقایع تاریخی داشته باشند. هرچند دراین‌میان اتفاق دیگری هم افتاده و آن تولید زودهنگام این سریال است. سریالی تاریخی بااین‌همه پروداکشن و لوکیشن و بازیگر حتماً نیازمند چندسال تولید است؛ اما این‌طور نیست! چون مصری‌ها بااستفاده‌از فناوری‌های جدید ساخت سریال توانستند چندماهه «حشاشین» را به‌سرانجام برسانند. اتفاقی‌که در دیگر سریال‌ها و فیلم‌های بین‌المللی که ساخته می‌شود هم می‌افتد و دقیقاً دراین‌شرایط ما چندین‌سال است درگیر ساخت سریال «موسی‌(ع)» و «سلمان فارسی» هستیم که حداقل در چندسال‌آینده برای تماشایِ مخاطبان آماده می‌شوند. اما چرا می‌گوییم وقتی چنین سریال‌هایی مانند (حشاشین) ساخته می‌شوند باید نگران شد؟ به‌این‌خاطر است بخش عمده‌ای از این سریال به شخصیت‌های ایرانی برمی‌گردد (می‌توان گفت، تمِ سریال ایرانی‌ست) اما فضای آن شعرها و ضرب‌المثل‌ها، لباس‌ها و فضاها، کاملاً متفاوت با تم ایرانی‌ست. این آن‌چیزی‌ست‌که مخاطبِ ‌ایرانی را به‌جز تحریف‌های آشکار تاریخی در روایتگری آزار می‌دهد. اگر این تصاویر را ایرانی‌ها می‌گرفتند چقدر باورپذیرتر و واقعی‌تر می‌شد؟ فرایِ این اتفاقات، اشکالات تاریخی زیادی هم در آن به‌چشم می‌خورد. هرچند ادعایِ سریال این‌است‌که از ماجراهای واقعی برداشت‌شده اما همان‌طورکه قبلاً اشاره شد مثلاً رابطه حسن صباح با نظام‌الملک و خیام که همان داستان معروف جعلی‌ست یا مخاطب با تماشای این سریال متوجه نمی‌شود بالأخره حسن صباح چطور تغییر ماهیت می‌دهد. شاید این‌طور بتوان گفت که سازندگان سریال به‌سبک برخی از روایت‌های نمایشی تاریخی دیگر، برای جذاب‌کردن داستان، برایشان «تاریخ» خیلی اولویت نبوده؛ و اما سخن پایانی اینکه بدون‌تردید نباید موضوع هم‌ذات‌پنداری مخاطبان با کاراکترهای سریال‌ها را نادیده گرفت، چون قطعاً استفاده از تکنیک‌ها و فناوری‌های روز سینمایی می‌تواند مفهومی را در ذهن مخاطبان ثبت کند که اگر نادرست باشد برای اصلاح این ذهنیت ثبت شده باید هزینه سنگینی را خرج کنیم که بعضاً حتی اثرگذار هم نیست و همان ذهنیت اشتباه تا آخر در ذهن‌ها می‌ماند. پس امروز این‌نکته با پخش سریال حشاشین «قاتلین» ازسوی برخی شبکه‌های ماهواره‌ای در منطقه کاملاً واضح شده؛ شاید وقت آن رسیده که ساخت سریال‌های فاخر درباره میراث ملموس یا ناملموس ایران را برنامه‌ریزی کنیم تا مبدأ این شخصیت‌ها با چهره‌ای غیرواقعی در ذهن مخاطبان خارجی یا حتی داخلی کشورمان تثبیت نشوند.

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه