نگاهی به رواج مراسم ازدواج در هلیکوپتر
پیوند ثروتمندان در آسمان بسته میشود
معمولا رسم و رسومها برای ازدواج در آنطرف مرزها پررنگتر است یعنی کافی است که ایران را به یک مقصدی ترک کنید تا رسم و رسومها و ازدواجهای عجیب و غریب را ببینید. به عنوان مثال در اندونزی، عروس دندانهایاش را سیاه میکند و برای اثبات اینکه در طول زندگیاش به همسرش خدمت میکند در طول مراسم ازدواج، پاهای داماد را میشوید. همچنین در هنگام رفتن عروس به خانه داماد، پاهای عروس نباید زمین را لمس کند. بنابراین به ناچار هرچقدر هم که مسافت دور باشد، عروس باید تا منزل داماد بر روی شانههای پدر و مادرش حمل شود. از رسم و رسومات جهانی که بخواهیم بگذریم، مراسم ازدواج بعضی زوجها است که شاید به قول معروف بسیار عجیب و غریب است، ازدواجهایی که فقط میتوانید در خبرها و عکسها ببینید. به عنوان مثال زوج لهستانی که مراسم عروسی خود را 5 متر زیر آب برگزار کردند. ۲۷۵ مهمان این مراسم عروسی نیز همگی با لباس غواصی در این مراسم عروسی حضور داشتند. اوا (عروس) همان زیر آب جواب «بله» را به داماد (پاول) داد و همان زیر آب تمام اسناد قباله ازدواج را امضا کردند.البته از این دست ازدواجها بسیار زیاد است از مراسم قطار، بالون، مترو، هواپیما و ارتفاعات گرفته تا تبدیل شدن به شرک (غول کارتونی)، شخصیتهای فیلم آواتار، خونآشام و غیره... اما تا همین چند وقت پیش اینگونه مراسم در ایران اصلا رنگ و بویی نداشت، از خواستگاری، بلهبرون شروع میشد تا نامزدی و عروسی در باغ یا تالار... اما انگار این غربیها حتی بیخیال فرهنگ ازدواج ما هم نشدهاند و چند صباحی است که عروس و دامادهای پولدار پایتختنشین هلی کوپتر را جایگزین ماشین عروس خود کردهاند. مراسم عروسی و برگزاری آن یکی از اتفاقهای خوشایند و به یادماندنی برای هریک از زوجهای جوانی است که میخواهند تشکیل زندگی مشترک دهند، و همانطور که گفتیم این مراسم در هر یک از کشورهای جهان، رسم و رسوم خاص و ویژه خود را برای برگزاری دارند؛ البته این امر بسته به شرایط افراد نیز متفاوت است، به طوری که برگزاری چنین مراسمی در شهر و روستا و حتی از شهری به شهر دیگر تفاوتهای چشمگیری با یکدیگر دارند.اما آنچه امروز وجه تمایز جشنهای عروسی در شهرها به خصوص کلانشهری مثل تهران شده، میزان تمکن مالی افراد است، به گونهای که هرچه فرد پولدارتر باشد جشن تجملاتیتری را برگزار میکند. در گذشته در این مراسم اقوام درجه یک در محیطی صمیمی و حتی در حیاط خانههایشان دور هم جمع میشدند و با دادن ولیمهای ساده، آغاز یک زندگی مشترک را جشن میگرفتند؛ اما امروزه مراسم باید به گونهای برگزار شود که در میان فامیل نظیر آن دیده نشده است. از انتخاب آرایشگاه عروس، خرید لباس عروس با تزیین سنگهای قیمتی، خرید کت و شلوار برنددار آقا داماد، انتخاب تالاری بزرگ و تجملاتی برای برگزاری مراسم و هزینههای گزاف آن که بگذریم، به انتخاب ماشین عروس میرسیم... .اگر کمی دورتر را نگاه کنیم به خوبی یادمان میآید که زوجهای جوان برای تهیه ماشین عروسی خود سراغ عمو، دایی یا یکی از اقوام خود که خودرویی مناسب داشت، میرفتند و برای یک شب این خودرو را قرض میگرفتند و با تزیین، آن را به عنوان ماشین عروس استفاده میکردند. امروز اما این روند تا جایی پیش رفته که زوجهای پولدار تهرانی به ماشین عروس آن هم آخرین مدل خودروی خارجی راضی نمیشوند و برای آمدن به تالار عروسی سوار هلی کوپتر میشوند!کافی است، سری به آگهیهای تبلیغاتی تالارهای بزرگ عروسی در تهران بزنید؛ پس از یک سلام و احوال پرسی خوب، مسئول و گرداننده تالار به سراغ پیشنهادات جالب و غیر منتظره خود برای برگزاری یک جشن عروسی به یادماندنی به شما میدهد، اجاره هلیکوپتر نیز جزء مواردی است که برای خاصتر شدن جشن عروسی زوجهای جوان پیشنهاد میشود. متاسفانه یا خوشبختانه باید اینطوری نوشت که اجاره هلیکوپتر با قیمتی گزاف امروزه در تهران مد شده است؛ مسألهای که به شخص نگارنده هیچگونه ضرورت و ایجابی برای برگزاری یک جشن عروسی را ندارد. همه این مسائل و رواج مصرفگرایی در مراسم عروسی بچه پولدارهای پایتخت یک طرف و دست و پنجه نرم کردن زوجهای جوانی که در تلاش هستند تا هزینه رهن یک خانه نقلی را برای آغاز یک زندگی مشترک و فارغ از هرگونه تجملگرایی تهیه کنند، طرف دیگر قضیه است. در چنین شرایطی، برای بسیاری از این جوانان عروسی به غولی تبدیل شده که با وامهای کلان هم نمیتوانند شاخ آن را بشکنند.آیا به راستی اینکه این مراسم چگونه برگزار میشود نقشی در خوشبختی یا بیسرانجامی یک رابطه خواهد داشت؟ هزینهای که یک زوج جوان کارمند، دانشجو متحمل میشوند غیر از این است که با آن میتوانند خانهای با اجاره کمتر رهن کنند، یا اینکه یک پساندازی بشود برای زمانی که مشکلات مالی طاقت هر دو را طاق میکند و باعث اختلافات میشود؟ شاید هم تمرکز ذهن زوجهای جوان برای چشم و هم چشمی و فقط گرفتن مراسمی برای یک شب با هزینههای چند ده میلیونی، موجب شده است که آنها از هدف اصلی تشکیل زندگی مشترک غافل شوند و فاصله بگیرند و در نهایت زندگی مشترک خود را به هوایی که با هلیکوپتر در آن پرواز کردند بدهند.