واکاوی اعتیاد به شبکههای اجتماعی بین کاربران ایرانی
اعتیاد به اینترنت و شبکههای مجازی، یکی از معضلات و مشکلاتیست که انسانها در عصر مدرن با آن روبهرو هستند. میتوان گفت که این مشکل در چندسالاخیر و همزمان با شیوع ویروس کرونا افزایش یافته است؛ چراکه بسیاری از فعالیتها مثل آموزش و انجام مشاغل بر بستر اینترنت برای کاربران دردسترس قرار گرفتهاند و مدتزمانیکه کاربران باید در فضای مجازی سپری کنند افزایش پیدا کرده است. شاید بیش از هر قشر دیگر، کودکان و دانشآموزان بیشتر تحتتأثیر این اعتیاد قرار گرفته باشند. مطالعهای بهصورت مقطعی در سال ۹۹ بهروی 1000 دانشجوی دانشگاه علومپزشکی شهید بهشتی انجام شد و بررسیهای این مطالعه نشان داد بهطورکلی ۴۶۲نفر (۴۴درصد) از دانشجویان موردمطالعه، به شبکههای اجتماعی اعتیاد داشتند. ازاینتعداد ۴۴۹نفر (حدود ۹۰درصد) اعتیاد خفیف و ۱۳نفر (حدود ۱۰درصد) اعتیاد شدید داشتند. طبق این آمار اعلام شد که ۴۴درصد از دانشجویان ایرانی به شبکههای اجتماعی اعتیاد دارند. با «حمیدرضا جلالی فراهانی»؛ کارشناس فضای مجازی دراینباره گفتوگو کردهایم.
حمیدرضا جلالی فراهانی گفت: «اعتیاد بهصورت کلی، نوعی از رابطه وابسته و جستجوگرانه نسبت به یک محتوا و موضوع است که از حالت عادی خارج شده باشد. حالت عادی بهمعنای تعداد دفعات و میزان استفاده معمولیست و طبیعتاً این شاخصها درمورد اینترنت هم صدق میکند. هر شخصی امروزه در اجتماع طبق جایگاه اجتماعی و میزان نیازش به بهرهگیری از محتوای اینترنت میپردازد. این بهرهگیری میتواند صرفاً به مسائل مادی مربوط شود، تولید محتوا و مطالب را دربرگیرد یا در مسائل فراتری مثل کسبوکار از آن استفاده شود. موارد استفاده دیگر نیز میتواند بازیهای ویدئویی و سرگرمیها باشد». این کارشناس ادامه داد: «استفاده از هرکدام از اینموارد، میزانی دارد که اگر از حد عادی عبور کند، اعتیاد نامیده میشود. در حالت اعتیاد، شما درهرشرایطی به اینترنت احساس نیاز میکنید و وقتی به اینترنت متصل نیستید، اضطراب و نگرانی شما را فرامیگیرد؛ این چیزیستکه به آن وابستگی اعتیادوار به اینترنت و شبکههای مجازی میگوییم و درواقع اعمال و رفتار مخاطب دراینفضا کنترل میشود. نمیتوان بهعنوان سطح مجاز استفاده از شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، زمان مشخصی را برای همه اقشار تجویز کنیم؛ اما بخش قابلتوجه ایناستکه حضور ما دراینفضا باید متناسب با نیاز ما باشد؛ مثلاً اگر کسی کاربر شبکههای اجتماعیست، برای چک صفحات شخصی خود به زمانی بیشتر از نیمساعت نیاز نخواهد داشت؛ اما اگر شخصی کاربر حرفهای باشد و کسبوکارش به اینفضا وابسته باشد، اینزمان طبیعتاً افزایش مییابد و ممکن است حتی به یکساعت یا ۹۰دقیقه نیز برسد؛ اما بانگاهیبه اطرافمان متوجه خواهیم شد که میزان استفاده مردم فراتر ازاینمقدار است». بااینحال جلالی فراهانی میگوید اشخاصی مثل اینفلوئنسرها و پژوهشگران فضای مجازی هستند که میزان استفاده آنها از اینحد تجاوز میکند و نیاز به زمان بیشتری برای گذراندن در فضای مجازی دارند؛ البته که این اقشار بخش کوچکی از جامعه ما را تشکیل میدهند. وی بااشارهبهاینکه در مدیریت استفاده از فضای با دو مسئله روبهرو هستیم، گفت: «یکی از مسائل، اراده و مدیریت رفتار انسانیست؛ و دومین مورد، گجتها و اپلیکیشنهاییست که دراینحوزه میزان و نوع دسترسی ما را مدیریت میکنند. دانشآموزان و دانشجویان بهعنوان بخشی از مقوله مدیریت استفاده خود از فضای مجازی باید به مسئله خودمراقبتی و برنامهریزی روی بیاورند. مقوله دوم برای مدیریت استفاده از فضای مجازی هنگام آموزش، استفاده از اپلیکیشنهای خاص است که دسترسی را محدود میکند». این کارشناس ادامه داد: «مورد دیگر هم آموزش است که صداوسیما نقش زیادی در آن دارد. درواقع باید رژیم مصرف از فضای مجازی را هم آموزش دهیم؛ البته تلاشهایی دراینزمینه صورت گرفته؛ اما بهطورکامل فراگیر نشده. محور چهارم نیز به زیرساختها مربوط میشود. در کشور ما نظام احراز هویتی نداریم که باتوجهبه سن کاربر و ازطریق برنامه ارائهدهنده خدمات، فعالیت کاربر را مدیریت کنیم؛ مثلاً چین اخیراً قانونی وضع کرده که نوجوانان را در استفاده بیشازاندازه در بازیهای ویدئویی محدود میکند. در کشور ما مسئله فقط قانونگذاری نیست و چنانچه قانون نیز تصویب شود، زیرساختی برای کنترل وجود ندارد». جلالی فراهانی دررابطهبا اعتیاد بزرگسالان به فضای مجازی میگوید: «بهصورت پیشفرض کودکان ممکن است بیش از بزرگسالان درگیر اعتیاد به اینترنت شوند؛ اما بزرگسالان هم از این آسیب درامان نیستند. در زندگی بزرگسالان و بهویژه در سالهای اخیر و باتوجهبه شیوع ویروس کرونا و مشکلات اقتصادی و شغلی زیادی که ایجاد شده، افراد به شیوههای جدیدی روی میآورند. مدیریت مصرف بزرگسالان از فضای مجازی نیز ازطریق آموزش و زیرساختها امکانپذیر است. میتوان گفت؛ آموزشپذیری بزرگسالان بهدلیل شکلگیری شخصیت آنها سخت؛ اما شدنیست. آموزش فراگیر، آگاهیبخش خواهد شد و تکرار مکرر یک پیام اثربخش خواهد بود». وی نظارت بر محتوای دردسترس کودکان را مسئله مهم دانست و گفت: «نکته اول دراینزمینه اینکه نباید کودکان را با تلفنهای همراه یا تبلتها تنها گذاشت؛ زیرا محتوا کنترلنشده است و ازطرفدیگر کودکان آسیبپذیرتر هستند. این، برای افراد ۱۸ تا ۲۰سال نیز صدق میکند؛ زیرا دراینزمان مقداری از حس ماجراجویی و کنکاش انسان فعال شده و باید استفاده از محتوای اینترنت مدیریتشده باشد». وی گفت: «نکته دیگر، استفاده از ابزارهای مرتبط با اینموضوع است. ابزارهای داخلی و خارجی دراینزمینه وجود دارد؛ اما بهدلیل غربزدگی دراینحوزه، میزان استفاده ابزار داخلی کمتر است». ترک اعتیاد به فضای مجازی، از چند زاویه قابلبررسیست؛ اما ازنظر کلان باید باتوجهبه سلامت روان، نوع رژیم دسترسی صحیح را اجرا کنیم. راهکار دیگر بازهم به مسئله زیرساختها بازمیگردد. حاکمیت برای صیانت از حقوق جامعه و جلوگیری رخدادن مشکلی باید نوع دسترسی را تعریف کند. بهترین راه نیز برای کوتاهمدت و میانمدت دسترسی به زیرساختها خواهد بود؛ مثلاً در استفاده از اینترنت هم نوعی از بزه تعریف و قانونی برای آن نوشته شود. اینموضوع در کشورهای خارجی اجرا شده است؛ مثلاً در آمریکا کسانیکه از زندان موقتاً آزاد میشوند، اگر جرمی مربوط به خشونت انجام داده باشند، بازیهای ردهبندی خشن برای آنها دردسترس نیست. ما باید بهاینسمت برویم که دسترسیها در فضای مجازی مطابق با سلامت روان و سلامت جامعه باشد.