• شماره 2424 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۶ بهمن

خودنویس

به گمانم برای رسیدن به چشم‌هایت
باید سال‌ها در آسمان خیالت پرواز کنم
برای گرفتن دست‌هایت به ابرها التماس کنم
شاید ببارند و من بتوانم در هیاهوی ذهنت
آشکارا به سمت تو بیایم
یارا چگونه از بنده خود می‌گذری
برای منی که نگاهی، صدایی یا حتی پیامی
از سمت تو مقدس است
بیا و شهر دلم را آذین ببند
و مرا درگیر بیماری انتظار مکن! 

علیرضا ملایی‌فر

 

دل‌تنگی که شاخ و دم ندارد!
خبری از خودت بده!
دلم سردرگم است!

سعید فلاحی (زانا کوردستانی)

 

 

فنجانی از برهان وجوب
در من ریخته‌ای
و امکانِ حیاتم
به واجبِ وجودت گره خورده،
وای به حال آن لیوان بزرگ
که عشق را بر دیواره‌اش نقش زده‌ای!
دست پیشِ معنا را
با زنبیلی از گیاهان صحرایی گرفته‌ام
تا پس نیفتم در دریای لیوان
و بی‌آبی بیابان.

صبا محمودوند

 

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه