سخن مدیرمسئول
جهان در خطر قحطی
علیاکبر بهبهانی
جنگ روسیه و اوکراین روی دوم سکه را به جهان نشان میدهد. روی اول که بوی کشورگشایی داشت، کمکم جای خود را به نگرانی عمومی از قحطی و کمبود مواد غذایی برای بشریت آشکار میکند. جنگی که در آغاز تصور میشد ظرف چندروز، با تغییر رئیسجمهوری اوکراین پایان بگیرد و ردپای غرب برای همیشه از کشور اوکراین قطع شود؛ چهبسا هدف پوتین ایجاد یک کشور کاملاً متمایل به روسیه و عیناً همانند بلاروس بود تا بازهم کشورهای استقلالیافته و جداشده از اتحاد جماهیر شوروی سابق، مجدداً در زیر یک تشکل مسنجم و درو از امیال غرب ایجاد شود که بهنظر میرسد محقق نشده است یا فعلاً تحقق نیافته است. بههرروی این جنگ ظاهراً فرسایشی شده و قدرت غرب و توان روسیه رودرروی هم قرار گرفتهاند و پنداری شاید ماهها به درازا بکشد و جنگ بهصورت فرسایشی، توان اندک اوکراین و ثروت و توان روسیه را بهحدی پائین بیاورد که در برابر تحریمهای بینالمللی یارای مقاومت را از دست بدهد و بهناچار صحنه جنگ را ترک کند. بههرجهت دراینمیان، یک ملت دربهدر شدهاند و آواره کشورهای دیگر که شاید برای مدت زیادی قابلتحمل باشد؛ اما اینوضعیت، جهان هستی را درمعرض گرسنگی و قحطی قرار داده است. نخست باید از گندم گفت که این دو کشور، گندم یکسوم جمعیت جهان را تأمین میکنند که بهجرئت میتوان گفت؛ تغذیه اصلی جهان، به صادرات گندم روسیه و اوکراین بستگی دارد. این جنگ در وهله اول، به این دو کشور صدمه میزند که نمیتوانند گندم خود را به جهان صادر کنند و درنتیجه یک قلم از کالای صادراتی این دو کشور قطع شده است و ضربهای بسیار جدی به اقتصاد این دو کشور وارد کرده است. بهخصوص کشورهای آسیایی و اروپایی، ازایننظر زیان بسیار دیده و میبینند. کالای دیگری که 20درصد اقتصاد اوکراین را دربرگرفته، روغنهای مایع است که هم کشورهای همسایه و هم بسیاری از کشورهای آسیایی، وابسته صددرصدی به این روغن دارند که کمبود جدی برای اینقبیل کشورها ایجاد و افزایش 30درصدی قیمت را به این کشورهای واردکننده تحمیل کرده است؛ اما برای روسیه، جنگ بسیارگران تمام شده، بهخصوص درزمینه صادرات انرژی که موجب شده اروپائیان به فکر تأمین انرژی از کشورهای دیگر باشند و ادامه آن باعث میشود که نفت و گاز روسیه که بزرگترین تولیدکننده و حتی صادرکننده به اروپاست، کمکم از رونق بیفتد و یک قلم اصلی تأمین هزینههای روسیه و ثبات اقتصاد آن، کارایی خود را از دست بدهد. ازسویدیگر؛ تحریمهای غیراصولی آمریکا و پارهای از کشورهای اروپایی که بهعنوان یک سلاح یا اهرم فشار از آن استفاده میکنند و ارتباط مالی دنیا با آمریکا باعث شده است که سردمداران زورگو و قلدر آمریکا، هروقت اراده کنند، به کشورهای مستقل جهان آسیب بزنند؛ البته نباید از نظر دور داشت که این جنگ فقط جنگ دو کشور و خاص این دو کشور نیست. در این جنگ رزمی و اقتصادی، بسیاری از کشورها درگیر شدهاند؛ تاجاییکه جهان و کشورهای مهمی متأثر از جنگ، اقتصادشان آسیب جدی دیدهاند؛ برهمیناساس تورم ششدرصدی آمریکا در سهدههاخیر، به تورمی هشتدرصدی مبدل شده است و گرانی و کمبود مواد غذایی، کشورهای بسیاری را به ورطه قحطی و گرسنگی کشانده است؛ تاجاییکه کشورهای توسعهنیافته، از هماکنون دچار بحران شدهاند؛ درنتیجه باید آرزو کنیم که کشورهای بزرگ، با احترامگذاشتن به عقاید کشورهای کوچک، اجازه دهند که مردم این کشورها، آزادانه تصمیم بگیرند؛ زندگی کنند و خودشان سرنوشت ملت خود را رقم بزنند. امیدواریم جهان هستی همیشه آرام بوده و مردم با یکدیگر رفتاری عادلانه و مسالمتآمیز داشته باشند.