تحلیل اجتماعی-روانشناختیِ محتوای سریالهای ترکیهای
دکتر کتایون آهنگر
درمورد سریالهایی که بهلحاظ روانشناختی و فرهنگی با فضای خانواده در ایران منافات دارد، بسیار گفته و نوشته شده است؛ بهویژه در سالهای اخیر، دررابطهبا محتوای مخرب سریالهای ترکیهای که مخاطب فراوانی را در توده مردم ما یافته است. نگاه و دغدغه نگارنده درایننوشتار، بیشتر معطوف به ملاحظات روانی، اخلاقی و البته تربیتی نهفته دراینگونه سریالهاست. متأسفانه فضای رسانهای ما تاکنون نتوانسته خوراک دیداری و شنیداری دلپذیرتر از این سریالها را برای مخاطبین ایرانی فراهم آورد و اینمهم، در رویآوردن حداکثریِ توده مردم به این سریالها مزیدبرعلت شده. جامعهشناسان براینباورندکه در جهان مدرن برای رفع نیازهای افراد جامعه، نظامهایی چند وجود دارند که از مهمترین آنها نظامهای ارتباطی و آموزشیست و در دوران ما رسانههای گروهی و ارتباطی مختلف (تلویزیون، اینترنت، ماهوارهها و ...)، چنین نقشی را برعهده گرفتهاند. مهمترین تأثیر این رسانهها، علاوهبر نقشهای خبری و تفریحی (پرکردن اوقات فراغت)؛ نقش آموزشی و همگنسازیست که بهواسطه رویارویی نسل نویِ جامعه ما با اینگونه شبکههای با برنامههای خاص، حتی موجب اجتماعیشدن کودکانونوجوانان در فضایی غیر از فرهنگ اصلی و اصیل خودشان شده و اینامر تعارض در مَنش و خوی و فرهنگ رفتاری و ارتباطی را باعث شده که کم یا بیش درمواجههبا تجربههای اجتماعی آنها شاهدش هستیم. آنچه بهطورکلی دراینگونه سریالها (که البته بهصورت موردی مجال نقد بیشتری دارند) با بهرهگیری از قصههای مبتنیبر روابط غیرمنتظره بین کاراکترها، بازیگران جذاب و خوشسیما، صحنهآرایی لوکس و دلفریب و نظایر آن، اهمیت دیگری را برای توجه مردم ما؛ بهویژه والدین مییابد، تغییر سبک تفکر و سبک یا مدل زندگیست که شخصاً در جلسههای مشاوره با برخی والدین و فرزندانشان با آن روبرو شدهام. نمیتوان از نقش تأثیرگذار برنامههایی که با هدف چنین اثرگذاری یا حتی جذابیت برای فروش بیشتر ساخته شدهاند در چنین تغییری غافل شد. اینکه مسئولان رسانهای کشورهای سازنده این سریالها؛ بهویژه سریالهایی با مضمون روابط پنهانی و غالباً معطوف به خیانت و بخصوص در حیطه زناشویی که ساخت کشور ترکیه است، چه هدفی را میجویند، گفتار دیگری را میطلبد؛ اما ظاهراً دراینتجارتِ پرسود، بیشترین هزینه و زیان اخلاقی، متوجه جوامع بیننده اینگونه برنامههاست که بهسرعت در تعداد بسیار و با قسمتهای فراوان ساخته میشوند. جالبتوجه آنکه چنین سوژههایی حتی بر سازندگان فیلمهای سینمایی سالهای اخیر کشورمان هم تأثیر گذاشته تاآنجاکه در چندسالاخیر، محتوای مبتنیبر خیانتِ برخی از این فیلمها که اتفاقاً فیلمهای پرفروشی نیز بودهاند، ازسوی برخی دغدغهمندان جامعه ما بشدت مورداعتراض قرار گرفتند. این تأثیر بر عامه و خواص تا آنجا پیش میرود که حتی مثلاً شایعه حضور یکی از بازیگران معروف یکی از این سریالها در سریالی ایرانی، جنجال اشتیاقآمیز فراوانی را در مطبوعات و شبکههای مجازی میآفریند! در کنار دلایل متعدد، نفوذ و محبوبیت سریالهایی با سهلگیری افراطی در روابط که در فرهنگ ما نامشروع تلقی میشود بهنوعی، گویای آناستکه برنامهسازان ما نیازهای روانشناختی و اجتماعی روز مردم را درنیافتهاند و در مسیری ملالآور پیش میروند که همراهان چندانی ندارد. این غفلت، آگاهانه باشد یا ناآگاهانه، امروز در مسیری پیش رفته که روابط منافی با باورهای حداکثری ما، بههمراه تحریفهای تاریخی و گاه حتی توهین به فرهنگ ملی کشورمان نیز در قالب اینگونه سریالها بهنمایش درمیآید و متأسفانه طبقه عامه مردم نیز بینش لازم را در تمرکز و دقت بر محتوای زیانآور آن از خود نشان نمیدهند؛ تاآنجاکه خانوادههای بسیاری در کنار فرزندانشان به تماشای سریالهایی مینشینند که درصورت پرسشبرانگیزبودن برخیوقایع اخلاقی و ارتباطی کاراکترهای آن، پاسخی برای رفع ابهام فکری و ذهنی فرزندشان که در فرایند رشد اخلاقی و روانی و اجتماعیست، ندارند. مسائلی مانند ارتباطهای عشقیِ مثلثگونه، آگاهی فرزندی از نامشروعبودنش که مسبب آن، یکی از نزدیکان پدرش بوده، خیانت که وجه غالب محتوای بیشترِ این سریالهاست و سهلگیری در پایبندی به قواعد اخلاقی در رابطه محترمی مانند زناشویی ازایندست بهشمار میروند.
*روانشناس