سخن مدیرمسئول
دلار در برزخ حوادث
علیاکبر بهبهانی
شرایط ارز در کشور ما گویی سر سازش ندارد. آنقدر بر آن جفا شده، آنقدر رنگبهرنگ شده که گویی بوقلمون است که هرزمان به رنگی درمیآید! تنها تفاوتش با بوقلمون، آزمایشهای متعددیست که از جانب مسئولین بر روی آن روا داشته میشود؛ یعنی بهواسطه اراده و نیت انسانها، با هر ایده و سلیقه، خواسته یا ناخواسته، هرروز بر روی آن آزمایش جدیدی انجام میشود که درنتیجه، وجود و حیات او را باید در کشورمان در برزخ دانست و چون بر او هزاران عقیده روا میشود، قیمت ارز و بهخصوص دلار آنهم از نوع آمریکایی، مرتباً درحالافزایش است که این افزایش، هیچ شباهتی با جهان امروزی نداشته و ندارد؛ اما اینکه چرا چنین شده برمیگردد به اوضاعواحوال کنونی کشور که پس از پیروزی انقلاب، دستخوش تغییرات وسیع و گسترده شده است. بهیقین در چندسالاول انقلاب، این تغییرات طبیعی بوده و معمولاً در تمام انقلابها و دگرگونی دولتها و رهبران کشورها، امری اجتنابناپذیر است. بااینتفاوتکه پس از پیروزی انقلاب بسیاری از شرکتها و کارخانهها، دچار بحران شده و اغلب صاحبان آن از کشور خارج شده و درآمد کشور بهشدت تقلیل پیدا کرد. درزمینه انرژی نیز از تولید روزانه ششمیلیون بشکه نفت و صادرات آن به خارج، آنقدر ارز به کشور وارد میشد که در یک بازه زمانی دهساله نوسان افزایش و کاهش قیمت دلار در حد بسیار جزئی و برای دلار در یک تا دوصدم بود که اصلاً بهنظر نمیآمد. پس از مشکلات اینچنینی، تحریم و کارشکنی غربیها و در رأس آن آمریکائیان و عدم صدور نفت، با کاهش شدید درآمد کشور مواجه شدیم که بههمانشدت از ارزش پول ملی ما کاسته شده و دلار در عرض 40سال، بیش از 300برابر ترقی قیمت داشته است که مفهوم و معنی آن، کمشدن ارزش ریال کشور است. اگر از حوادث انقلاب و پسازآن بگذریم، اختلاف سلایق دولتهای مستقر در کشور در این 43سال، عامل اصلی سردرگمی بازرگانان، تولیدکنندگان، صادر و واردکنندگان کالا شده است که بهتبعآن تغییرات پیدرپی نرخ تورم و گرانی خارج از اصول و قاعده در کشور ما، روزگار ارز را بدتر کرده است. هر رئیسی که بر مسند بانک مرکزی منصور شد، افکار و تدابیر مخصوص خود را بر ارز کشور حاکم کرد که صدالبته نمیتوان رؤسای مختلف بانک مرکزی را حاصل دوران برزخی ارز دانست؛ چون تمامی این رؤسا، چون در چهارچوب قانونی، تابع رئیس قوه اجرایی کشور هستند، ناچارند تابع تصمیمات دولت و بهخصوص مسئولین اقتصادی دولت باشند و چون قاعده بر این شده است، تاکنون آنقدر درمورد ارز، تصمیمات خلقالساعه و ابتکاری گرفتهشده که هیچگاه نتوانسته است باعث ثبات ارز در کشور شود؛ بنابراین، هرروز که گذشته است، باید حسرت روز گذشته را خورد که درکنارآن قدرت خرید مردم، بسیار پایین آمده و سفره خانوار بهخاطر گرانی خارجازقاعده هرروز کوچکتر از روز قبل شده است و اقتصاد ضعیف کشور باعنایتبه تحریمها، هرروز با مشکلات جدیدتری روبهرو میشود. بههرروی در بازه زمانی و در دوره یک رئیسجمهوری تعداد و نمونههای ارز به ششمورد رسیده است. ارز با نامهای ترجیحی، دولتی، نیمایی، دریافت ارز با خوابیدن شبها در صف دریافت ارز دولتی یا حتی در سال قبل، برای مدتی پرداخت ارز دولتی بهبه هرنفر در برابر ارائه کارت ملی با حدود دومیلیونتومان تفاوت قیمت با بازار آزاد و خلاصه دهها ابتکار دیگر با فکر کنترل ارز در کشور، همچنان بازار آشفتهای را تجربه میکند که تااینلحظه هیچکدام از این تفکرات چارهساز نبوده است. امیدواریم بالاخره داستان ارز در کشورمان دارای ثبات شود که درصورت تحقق، اقتصاد کشور بسیار پویاتر خواهد شد.