فائزه زرکشبهاری مطرح کرد؛
لزوم توجه آموزشوپرورش به نمایش بهعنوان یکی از عوامل افزایش مهارت
امین کردبچه چنگی
یک بازیگر تئاتر اعتقاد دارد که هنر نمایش، میتواند یکی از مهمترین هنرهای مدنظر آموزشوپرورش درجهت شکوفایی استعدادهای هنری دانشآموزان باشد. فائزه زرکشبهاری؛ بازیگر تئاتر و مدرس هنرهای نمایشی در مدارس، بابیاناینکه مدرسان هنرهای نمایشی در مدارس، با تحمل رنج بسیار به پیشرفت هنر تئاتر در مدارس کمک میکنند، گفت: «واقعاً آندست از دانشآموزانی که مدیر مدرسه بهفکر آنان و بهفکر ایناستکه اینرشته را داشته باشند و تعلیمات مربوط به هنرهای نمایشی را فرابگیرند، انسانهای خوشبختی هستند». وی که سهسال است موضوعات زیرمجموعه هنرهای نمایشی را در دبیرستانها و هنرستانهای تهران تدریس میکند، بابیاناینکه بهچشمدیدهشدن هنرهای نمایشی در مدارس بهایننکته میانجامد که دانشآموزان بفهمند بین استعداد و عشق، تفاوتهای بسیار وجود دارد، افزود: «استعداد، قطعاً شرط اصلی کسب هنر است؛ اما اگر تشویق و پرورش نداشته باشد، بهیقین سرکوب خواهد شد و به جایی نخواهد رسید». بازیگر نمایش «سلسله گاوباریان» که بهکارگردانی فرشاد فرهادپور در تهران بهروی صحنه رفته است، نمایش را هنری مرکب خواند و بااشارهبهاینکه در آن، ریشهها و رگههایی از ادبیات، نقاشی، دکور، طراحی لباس، گریم، موسیقی، هنرهای حرکتی، نمایش حالات مختلف بدن، معماری، استفاده از دکورهای حجمدار و فن بیان گنجانده شده، گفت: «هنر نمایش به اعتمادبهنفس کمک میکند و بههمینخاطر، سه عامل اصلی سخن، حالت و حرکت، موجب میشود دانشآموزان و حتی کسانیکه نخواهند رشته تئاتر را ادامه دهند، اعتمادبهنفس خویش را افزایش دهند و خجالتیبودنشان از بین برود تا بتوانند مثلاً در یک جمع صحبت و نهایتاً از حق خود دفاع کنند». وی یادگیری روشهای تنفس درست را یکی از مهمترین کارکردهای آموختن هنرهای نمایشی در مدرسه برای دانشآموزان برشمرد و باتأکیدبراینکه آنها با دسترسی به همین تواناییهاست که میتواند مثلاً یک کنفرانس درسی را بهدرستی انجام دهند، افزود: «دانشآموزان وقتی پایههای اصلی مهارتهای سخنگفتن و ارتباط را بیاموزند، میتوانند در هر رشتهای که قرار است در آن فعالیت کنند، حضور و درخشش بهتری داشته باشند؛ چراکه هنر تئاتر هنری مرکب است که بسیاری از تواناییهای موردنیاز فرد در جامعه را در خویش جای میدهد». وی باتأکیدبراینکه امروز نیاز است تئاتر، به یکی از مهمترین و اصلیترین رشتههای مهارتی تبدیل شود که آموزشوپرورش به آن توجه ویژه داشته باشد، گفت: «هنرهای نمایشی، جاذبه خاصی دارد و ازاینرو، برای جوانان و نوجوانان جذاب است. همینامر موجب میشود، وقتی فردی بهتماشای یک نمایش مینشیند، عواملی مانند دکور، صحنه، لباس و حتی نورپردازی او را بهخود جذب و آرزو میکند کاش جای یکیازآن بازیگران بود». وی بااذعانبهاینکه این پرسش مطرح است که چرا یک دانشآموز، همواره در فنون مختلف هنر سراغ نمایش میرود و آنرا انتخاب میکند و باتأکیدبراینکه باید علایق دانشآموزان به هنر، در دوران متوسطه ریشهیابی شود، گفت: «شاید یکی از عوامل این علاقهمندی ایناستکه روی صحنه، جلوهای باشکوه از آنچه را که دوست دارد میبیند؛ اما در زمان انتخاب رشته فعالیت نباید ایننکته را فراموش کرد که شاید این دانشآموز، فرای بازیگری، به گریم، طراحی لباس، طراح دکور یا دیگر مسائل مرتبط با رشته تئاتر علاقه داشته باشد». وی حضور دانشآموزان در فضای هنر نمایشی و در کنار عوامل نمایش را یکی از مهمترین عوامل ظهور و بروز شکوفایی استعدادهای آنها در حوزه هنر برشمرده و بابیاناینکه اگر دانشآموزی دراینمسیر دست به کشف استعدادهای خود بزند، میتواند سراغ مهارتی برود که قطعاً در آن موفق است، افزود: «شرط اصلی هر هنری، پشتکار و تلاش است؛ اما از ایننکته نباید گذشت که ذوق، علاقه و استعداد نیز از مهمترین عوامل مکمل دراینحوزه بوده و مثلاً دراینروزها وقتی از یک دانشآموز در دوران متوسطه پرسیده میشود از کجا میدانید که به نمایش علاقه دارید، میگوید وقتی به نمایش مهارتهای خود میپردازیم، همه ما را تحسین و تشویقمان میکنند؛ اما آنها باید بدانند این، همه ماجرا نیست. ازسویی، برداشتهای بدی از تئاتر میشود که در حال شبیهشدن به تقلید است». وی با هشدار دراینزمینه که امروز تئاتر بهسمتوسویی بد کشیده میشود و این هنر اینروزها درحالتهدید است، گفت: «امکان دارد هنری مانند تقلید صدا بهخودیخود یک هنر باشد؛ اما دانشآموز درنهایت باید بداند که این هنر، بهتنهایی یک هنر نمایشی نیست و توصیف حالات روحی بشری جایگاهی والاتر دارد که میتوان آنرا هنر نمایش نامید». زرکشبهاری بااشارهبهاینکه بسیاریازافراد میگویند که ما انسانهایی احساساتی هستیم و مثلاً ممکن است در برابر زیباییهای طبیعت یا موضوعات تحسینبرانگیز، احساساتی شویم؛ اما نهایتاً وقتی پای عمل میرسد، این اتفاق نمیافتد و فقط تصور میکنند اینگونه است، تأکید کرد: «وقتی شوق و علاقه در وجود یک فرد باشد، میتواند به احساسات درست خویش پی ببرد». این بازیگر تئاتر باتأکیدبراینکه هنر نمایش، میتواند به انسان کمک کند هر فکری که در ذهن دارد، در صورت خویش بهنمایش بگذارد و صورت او نیز آیینه تمامنمای فکر او باشد، گفت: «ازاینرو، فرد میتواند احساسات درونی خویش را در چهرهاش نقش ببندد و مثلاً ایننکته زمانی به منصه ظهور میرسد میگویند مثلاً فردی حالت چهره گیرایی دارد یا فلانی حالت چهره خشک و بیحالی دارد». وی باابرازتأسفازاینکه امروز دانشآموزان ما درحالخشکبارآمدن بوده و در مدرسه تنها به درسخواندن و مطالعات درسی آنها توجه میشود، افزود: «قطعاً درسخواندن بسیارمهم است؛ اما این زندگیست که جریان دارد و اگر مدرسه به تربیت استعدادهای اینچنینی دانشآموزان نپردازد، بهیقین دانشآموز از اینروند غافل میشوند». وی بابیاناینکه خود با قراردادن مقوله هنر در زندگی بهعنوان یک اصل، نتایج بسیارخوبی گرفته و همواره آنرا به دانشآموزان توصیه میکند، ادامه داد: «دانشآموزان و هنرجویانی داشتهام که حتی حرفزدن عالی برایشان مشکل بوده است؛ اما پس از پایان یکترم وضعیت بهگونهای پیش رفته که با بهکارگیری هنر نمایش، شخصیت او تغییر کرده است و خانواده اینموضوع را به مدرسه انتقال داده است». زرکشبهاری با ارزشمندخواندن این رخدادهای خوشحالکننده، جاافتادن ورود منصفانه دانشآموزان به حوزه هنر را موجب پرورش استعدادهای بیشتر هنری دانسته و بابیاناینکه پرداختن به علایق برای دانشآموزان جذاب است، گفت: «پرداختن به ادبیات و درامنویسی اتفاقی قشنگ است و بهنظرم، زمان آن رسیده که اگر آموزشوپرورش با هنر همراهی کند، تحولی عظیم در حوزه هنرهای نمایشی ایجاد کند و باید ازاینمسیر، تغییرات مهمی را در هنرستانهای بازیگری ایجاد کنیم؛ چراکه مردم نیازمند آثاری هستند که ریشه در ویژگیهای ملی داشته و از روحیه ملی آنها مایه گرفته و نشاندهنده آیندهای درخشان برای ملت باشد»