راهنمایی برای آشنایی با اخبار جعلی؛
به پشتسر نگاه کنیداخبار جعلی در تعقیب شما هستند!
تنها تولید اخبار جعلی و کلیک گرفتن از مخاطبان و پول درآوردن از میزان مراجعه به سایتها، داستان اخبار جعلی را تمام نمیکند. اخبار جعلی بهخصوص آنهاییکه برای تأثیرگذاری سیاسی منتشر میشوند، باید بتوانند به مخاطبان دست پیدا کنند، و این رسیدن به مخاطبان، ازطریق فرایند پیچیدهای انجام میشود که رباتها، مردم معمولی، و ترولها درگیر آن هستند. اینکه رباتها، کارکنان ارتشهای سایبری و ترولها چگونه شما را پیدا کنند و با انتشار اخبار جعلی یا محتواهای دیگر روی رفتار شما تأثیر میگذارند موضوع اینبخش از گزارش ما درمورد اخبار جعلیست. درست است که در بسیاری از کشورها همچنان «رسانههای جریان اصلی» منبع اصلی و بزرگ انتشار اخبار جعلی هستند اما باید گفت هنوز مهمترین بستر انتشار اخبار جعلی «شبکههای اجتماعی»است. قبلاً اشاره شد که سایتهایی که به آنها سر میزنید بااستفادهاز کوکیها، اطلاعاتی درمورد شما جمع میکنند که از آنها برای در انتشار هدفمند اخبار جعلی استفاده میکنند، چطور؟ ازطریق رباتها، مردم، انتشار مویرگی اطلاعات و ترولها.
ربات چیست؟
علاوهبر میلیاردها انسانیکه از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند، میلیونها ربات یا بات نیز در آن ساکن هستند. رباتها به انتشار اخبار جعلی و افزایش محبوبیت ظاهری اخبار جعلی یا بهاصطلاح داغ شدن آنها در رسانههای اجتماعی کمک میکنند. براساس برآوردی که در سال 2017 انجام شده، 23میلیون ربات در توییتر وجود دارد که حدود 8.5 درصد از کل حسابها را شامل میشود، در فیسبوک اینعدد به 140میلیون ربات در فیسبوک میرسد که تا 5.5 درصد از حسابهاست، در اینستاگرام حدود 27میلیون ربات که 8.2 درصد از حسابها هستند زندگی میکنند. رباتها موجودات فیزیکی نیستند. آنها توسط افرادی با مهارتهای برنامهنویسی کامپیوتری ایجاد شدهاند و رفتار انسآنها در یک شبکه اجتماعی، تعامل با سایر کاربران و اشتراکگذاری اطلاعات و پیامها را تقلید میکنند اما بهدلیل الگوریتمهایی که براساسآن کار میکنند میتوانند از الگوهای واکنش یاد بگیرند که چگونه به موقعیتهای خاص پاسخ دهند. بنابراین میتوان اینطور گفت که آنها از نوعی هوش مصنوعی یا AL بهرهمند هستند. هوش مصنوعی به رباتها اجازه میدهد تا رفتار کاربران اینترنتی را شبیهسازی کنند که به انتشار اخبار جعلی کمک میکند. بهعنوانمثال، در توییتر، رباتها میتوانند از تعاملات اجتماعی تقلید کنند که باعث میشود آنها افراد عادی بهنظر برسند. آنها بهدنبال کاربران با نفوذ توییتر یعنی کسانیکه فالوورهای زیادی دارند میگردند، آنها را تحریک به ارتباط میکنند و ازاینطریق موردتوجه قرار میگیرند و اعتماد آنها و سایر کاربران توییتر که این گفتگو را مشاهده میکنند جذب میکنند. آنها همچنین یک سری پاسخ پیشفرض دارند که آن را پای توییتهای پر بحث و مورد توجه منتشر میکنند و ازاینطریق در شبکه تاثیرگذاری خود را بیشتر میکنند.
رباتها چگونه در انتشار اخبار جعلی کمک میکنند؟
رباتها هم منبع اصلی و هم منبع انتشار ثانویه بسیاری از اخبار جعلی هستند، یعنی هم ممکن است برای اولینبار اطلاعات جعلی سایتها را به شبکههای اجتماعی بیاورند و هم ممکن است اطلاعات جعلی که پیشتر به شبکههای اجتماعی آورده شده را در قالب کامنت زیر توییتها یا پستهای دیگران منتشر کنند و ازاینطریق میزان ارتباط کاربران با حسابهای خودشان را بیشتر میکنند. البته نباید چنین تصور کنید که لشکر رباتها همان الگوی هوش مصنوعی قدر قدرت است، آنها هنوز آنقدرها در الگوبرداری از رفتار کاربران واقعی قوی نیستند و ممکن است گاهی گافهای قابلملاحظهای بدهند و چیزهایی منتشر کنند که ربطی به موضوع بحث نداشته باشد. درمقابل این رباتها، کاربران عادی هنوز مغز خودشان را دربست از دست ندادهاند، اما اشکال آنها ایناستکه احساساتی هستند، و بنابراین یک بال مهم انتشار اخبار جعلی محسوب میشوند. مدیران شبکههای اجتماعی درحال یک جنگ دائمی با باتها هستند، هرسال توییتر هزاران حساب را که بات تشخیص میدهد پاک میکند اما بهنظرمیرسد که باتها همیشه یکقدم جلوتر هستند.
آدمهای معمولی ابزار باتها میشوند
درست است که یکی از دلایل نوشتن باتهای شبکههای اجتماعی انتشار اخبار جعلی و بازنشر آنهاست، اما همچنان بخش مهمی از انتشار این اخبار توسط شما مخاطبان باهوش و برنامهریزی نشده انجام میشود. ماجرا به همین سادگیست که وقتی شما به یک پست در شبکههای اجتماعی واکنش نشان میدهید دوستان و آشنایان شما بهواسطه واکنشی که شما به آن پست نشان دادهاید، آن مطلب را میبینند، اگر واکنش شما پسند کردن و بازنشر یک پست باشد اوضاع بدتر میشود چون شبکهای که شما را میشناسند براساس اعتمادی که به شما دارند، به مطلبی که توسط شما پسندیده شده یا بازنشر شده هم اعتماد میکنند! هرچند این الگو هم درمورد اخبار جعلی و هم درمورد اخبار واقعی کار میکند اما تحقیقات نشان میدهد که مردم بهدلایل مختلف بیشتر احتمال دارد اخبار جعلی را بهاشتراک بگذارند تا اخبار واقعی را. یک دلیل آن ایناستکه مردم عادی چندان مسلح به ابزارهایی که به آنها در شناسایی اخبار جعلی کمک کند نیستند اما اینموضوع را درمورد خودشان باور نمیکنند، امروز کار سادهایست که گفته شود ماجرای انداختن تصویر لوگوی پپسی روی کره ماه یک خبر جعلی بوده است اما زمانیکه اینخبر برای اولینبار منتشر شد بسیاری از مردم آنرا باور کردند، حتی آدمهای معقولی که از فیزیک سررشته داشتند هم مشغول توجیه آن شدند، اینموضوع نشان میدهد که چنان ساده نیست خودمان و دیگران را قانع کنیم که تشخیص اخبار جعلی از اخبار واقعی کار دشواریست. موضوع دیگر ایناستکه مردمدوست دارند چیزهای عجیب را برای هم دیگر تعریف کنند، و از یکجایی به بعد، چیزهای که نوشته میشود برایاینکه جلبتوجه کنند باید مدام عجیبتر و عجیبتر باشند، ماجرای فروش روزنامهها در اواخر قرن نوزدهم و همینطور ماجرای دزدی کلیک را بهخاطر بیاورید. محرک دیگری که باعث میشود مردم اخبار را بهاشتراک بگذارند، تحریک احساسات آنهاست، این سؤال که چرا اخبار بد بیشتر از اخبار خوب منتشر میشود؟ جزو سؤالات کلاسیک در روزنامهنگاریست و پاسخ آن روشن است، چون وقتی هم چیز خوب است چیزی برای نگرانی وجود ندارد، اما خبری که احساسات شما را درگیر میکند و احیاناً اشکی از چشم شما میگیرد، شانس بیشتری دارد که اولاً توجه شما را جلب کند و در ذهنتان باقی بماند و در ثانی شما را تحریک کند که آنرا با دیگران بهاشتراک بگذارید. اخبار جعلی که این ویژگی را دارند، تنها در حوزه سیاسی محدود نمیمانند، اخبار حوزه تکنولوژِی، داستآنهای غیرواقعی درمورد شهرها، اخبار شبهعلم که سروشکلی مشابه اخبار علمی دارند، ازجمله موضوعاتی هستند که موردتوجه جدی مردم قرار میگیرند.
هدفگذاری خرد و انتشار اخبار جعلی
همانطورکه قبلاً دیدیم، سایتها با جلبنظر مخاطبان و تحریک آنها به ورود به سایت درواقع اطلاعات آنها را سرقت میکنند، و ازطریق این جمعآوری اطلاعات مخاطبان بالقوه خود را شناسایی میکنند. تجزیهوتحلیل اطلاعات مربوط به رفتار کاربران شبکههای مجازی یکیدیگر از راههاییست که با آن میتوان مخاطبان بالقوه اخبار جعلی را شناسایی کرد. برای درک بهتر این فرآیند باید بدانید که «کوکیها» چطور کار میکنند. کوکیها فایلهایی هستند که وبسایتها روی رایانه یا مرورگر شما نصب میکنند تا تنظیمات برگزیده شما را ذخیره کنند و اطلاعاتی که جستجو میکنید را رصد کنند و بهخاطر بسپارند. وقتی روی دکمه با استفاده سایت از کوکیها موافقم کلیک میکنید، به سایتی که از آن بازدید میکنید اجازه میدهید کوکی را در برنامه یا مرورگر وب شما نصب کند. یکی از اطلاعاتی که کوکیها جمع میکنند زبانیست که از آن استفاده میکنید، بنابراین آنها تشخیص میدهند که در مراجعه بعدی تبلیغاتی که روی صفحه شما ظاهر میشود باید به چه زبانی باشد. کوکیها علاوهبراینکه میگویند تنها برای راحتی شما برخی اطلاعات را رصد و ذخیره میکنند، اینقدرها هم برای رضای خدا موش نمیگیرند. کوکیهای موجود در سیستم رایانه شما رفتار شمارا در وب در تمام وبسایتهایی که از آنها بازدید میکنید، ردیابی میکنند. برخی از کوکیهایی که ذخیره میکنید حتی از وبسایتهایی غیر از آنهاییکه بازدید کردهاید میآیند. کوکیهای ردیاب، که مسیر شما را در اینترنت دنبال میکنند بسیاری از اطلاعات جمعآوریشده را برای شخصیسازی تبلیغات استفاده میکنند، مثلاً اگر یکبار روی تبلیغ یک کفش کتانی کلیک کرده باشید کاملاً ممکن است که در پنجره تبلیغات سایت بعدی که باز میکنید تصویر همان کفش کتانی را دوباره ببینید، این ذهنخوانی نیست، بلکه حاصل اطلاعاتیست که کوکیهای سایت قبلی از بازدید شما جمعآوری کردهاند. فیسبوک، گوگل و سایر وبسایتهایی که ردیابهای کوکیها را ارائه میدهند، وبسایتهایی را که بازدید کردهاید و همچنین کارهایی را که در حین مشاهده آن وبسایتها انجام دادهاید، شامل اینکه روی چه چیزی کلیک کردهاید، چقدر زمان صرف کردهاید، چه صفحات دیگری را بازکردهاید و غیره را تجزیهوتحلیل میکنند. وبسایتهایی که بازدید میکنید، در ترکیب با کاریکه در آن وبسایتها انجام میدهید، اطلاعات ارزشمندی درباره شما در اختیار شرکتهای تجزیهوتحلیل رسانههای اجتماعی قرار میدهند. براساس این دادهها، آنها مدلهایی را برای پیشبینی علایق و الگوهای خرید شما و انتخاب و ارائه انواع تبلیغاتی که احتمالاً به آنها واکنش مثبت نشان میدهید، طراحی میکنند. برخی از مردم اهمیتی نمیدهند که از دادههایشان برای نشان دادن تبلیغات محصولاتی که دوست دارند و جذابتر جلوه دادن این تبلیغات برای آنها استفاده میشود، اما خیلیها هم هستند که به اینمسئله اعتراض دارند. در اینجا باید به سه نگرانی اشاره کنیم. خود جمعآوری دادهها یکی از نگرانیهای جدیست، اکثر مردم کاملاً مطمئن نیستند که چه دادههایی درباره آنها جمعآوری میشود و از اینماجرا خوشحال نیستند. نگرانی دوم مربوط به حریم خصوصیست. شرکتهایی که دادههای شما را جمع میکنند میگویند که این دادهها بهصورت ناشناس در اختیار شرکتها قرار داده میشود اما این ادعای دقیقی نیست و خیلی از مردم اگر بدانند که دادههایی که از آنها جمع شده دقیقاً به چه کسی فروخته شده از اینموضوع راضی نخواهند بود. علاوهبر اینها، دادههایی که توسط این شرکتها جمعآوری میشود همیشه ممکن است که توسط هکرها به سرقت برود و گاهی بهصورت عمومی منتشر شود یا در اختیار کسانی قرار بگیرد که مایل به سوءاستفاده از آنها هستند. اگر تمام مسئله به نشان دادن تبلیغات به زبان شما و تکرار یک تبلیغ در چند سایت محدود میشد، شاید نگرانی اینقدر زیاد نبود. اما مسئله حتماً به اینجا ختم نمیشود. برخی از شرکتهای تحلیل رسانهای هستند که نمیخواهند محصولی مانند کفش، جدید یا تلفن به شما بفروشند بلکه ترجیح میدهند شما را قانع کنند تا به کاندیدای خاصی رأی بدهید و با اطلاعاتی که از روی کلیک کردنهای شما دارند، کاملاً میتوانند شما را در اینمسیر هدایت کنند. روند کار کوکیها نباید این سوءتفاهم را بهوجود بیاورد که سایتها و شبکههای اجتماعی که از آنها بازدید میکنید این امکان را دارند که تصمیم بگیرند شما چه چیزی را ببینید و چه چیزی را نبینید، این شما هستید که با کلیکها و الگوی رفتار خود در شبکه تعیین میکنید که سایتها چه اطلاعاتی را به شما نشان بدهند بنابراین، شما کنترل خود را به اوضاع از دست ندادهاید، اما اجازه میدهید که سایتها برای شما یک حباب آبی از اطلاعاتی که به آن علاقهمند هستید ایجاد کنند. نمونه بهرهبرداری سیاسی از اطلاعات کلیک کردن شما روی لینکها و اخبار و پستهای شبکههای اجتماعی، ماجرای کمبریج آنالیتیکا ست که قبلاً بهصورت مختصر به آن اشاره شد. کمبریج آنالیتیکا شرکتیست که بهدلیل مشارکت در برگزیت و انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2016 به شهرت رسید. ماجرا ازاینقرار بود که یک بازی فیسبوکی طراحی شد تا با جواب دادن به چند سؤال به شما بگوید که تیپ شخصی شما چیست، مردم روی این بازی کلیک میکردند و به سؤالات آن جواب میدادند و نتیجه را روی صفحه خود بهاشتراک میگذاشتند اما بهاینموضوع دقت نمیکردند که لینک این بازی علاوهبر پرسیدن چند سؤال چندگزینهای اجازه دسترسی به تقریباً تمامی اطلاعات صفحات کاربران را هم میگیرد، ازاینطریق طراحان بازی نهتنها به تیپ شخصیتی افراد بلکه علاوهبرآن به زنجیره دوستان، کالاهایی که مصرف میکنند، سایتهایی که از آن بازدید میکنند، سلایق سیاسی، مصرف رسانهای و بسیاری اطلاعات دیگر نیز دست پیدا میکردند، از این اطلاعات بعداً درجهت هدایت اخبار واقعی و جعلی برای تبلیغات انتخاباتی بهصورت گسترده سوءاستفاده شده است.
ترولها و انتشار اخبار جعلی
فقط رباتها و کوکیها نیستند که امنیت روانی و اطلاعات شما را تهدید میکنند، نقش بسیار بزرگتری را باید به «ترولها» داد. ترولها انسان هستند، کاربران واقعی، که معمولاً حسابهای کاربری پرمخاطبی هم دارند. هدف آنها از حضور در فضای مجازی نوشتن موضوعات بحثبرانگیز است تا ازاینطریق مردم با یکدیگر درگیر شوند، بههم توهین کنند و با ناامن کردن فضا جلوی ایجاد و پیشبرد بحثهای منطقی را بگیرند. آنها از اخبار جعلی که ازنظر ایدئولوژیک با آنها همسو هستند حمایت و آنها را بازنشر میکنند. رویه فحاشی آنها باعث میشود کاربران دیگر هم دچار این سوءتفاهم شوند که فحاشی یکی از راههای جلبنظر دیگران در شبکههای اجتماعیست. ترولها اغلب سر شبکه لشکرهای سایبری و کاربران پولی هستند، کارشان را با تولید محتوای کمخطر مانند داست آنهای زندگی و روزمرهنویسی آغاز میکنند و وقتی بهقدر کافی مخاطب بهدست آورند از شبکهای که ساختهاند برای بههمریختن فضای شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. اغلب ترولها ازطرف دولتها حمایت میشوند، برخی از آنها از طرف دولت خود کشور و برخی از طرف دولتهای خارجی تغذیه یا استخدام میشوند تا در موقعیتهای خاص برای مدیریت افکار عمومی از آنها استفاده شود. حتماً شما هم دیدهاید که گاهی درحالیکه یک خبر بسیارمهم واکنش عظیمی را جلب کرده است یکباره یک خبر جعلی از جایی منتشر میشود و تمام فضای شبکه را تحتتأثیر قرار میدهد، یا وقتی قرار است یک کمپین به حاشیه برود ناگهان اطلاعاتی غیرقابل راستیآزمایی درمورد آن منتشر میشود که فضا را بهنفع طرف دیگر تغییر میدهد. این کاریست که ترولها با افکار عمومی انجام میدهند و مردم هم اغلب در دام آن میافتند./ فاطمه کریمخان؛ ایسنا