• شماره 2737 -
  • ۱۴۰۱ سه شنبه ۲۳ اسفند

سخن مدیرمسئول

توجه به شالی‌کارها و بی‌نیازی به واردات

علی‌اکبر بهبهانی

بدون مقدمه، یادداشت امروز را با یک بیت از دیوان حافظ آغاز می‌کنم تا پس‌ازآن از درد و رنج و مرارت بسیار شالی‌کاران کشور سخن بگویم. «سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد/ و آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد». این بیت تصویری از سرنوشت شالی‌کاران کشورمان است که مدت‌هاست دلی پردرد دارند و از روزگار و بی‌توجهی به آنان گله و شکایت بسیار دارند. اگر نقبی به گذشته بزنیم که استان‌های گیلان، مازندران و حتی گلستان، قوت اصلی کشور را تأمین می‌کردند و خود از جنبه مادی، تقریباً جزو افراد متوسط به بالای کشور بودند، حقیقتی‌ست که به‌هیچ‌وجه انکارشدنی نیست. کشاورزان این خطه از کشور برای کاشت و برداشت برنج خوش‌عطر و بو، با حضور در سرما و گرما در زمین‌هایی با نام شالیزار همه عمر را به این حرفه پربرکت و تولید محصول غذایی مطلوب سپری می‌کردند؛ تا‌جایی‌که وقتی از کنار مزارع برنج عبور می‌کردیم، بوی خوش آن، به انسان انرژی مضاعفی می‌داد و درنتیجه وقتی مهمان سفره‌های اهالی این مناطق می‌شدیم، از صدها‌متر قبل از آن، بوی خوش برنج را احساس می‌کردیم. به‌خصوص با کاشت برنج‌های درجه‌یک همچون دم‌سیاه، زرددم، طارم و سایر نمونه‌ها، کم محصول اما خوش‌خوراک، به گفته دوستان دلی از عزا درمی‌آوردیم. زحمت این شالی‌کارها برای تولید برنج در حقیقت آنان را به پیری زودرس گرفتار می‌کرد. و باز‌هم یادی کنیم که در آن سال‌ها، مناطق دیگری از کشور هم به کشت برنج‌های دیگری با نام چمپا و غیره مشغول بودند و واردات برنج مفهوم کمتری داشت؛ اما این روزها دست تقدیر برای این شالی‌کاران رقم دیگری زده است که حتی با توصیه کارشناسان کشاورزی و به‌جهت تولید بیشتر، به محصولات پربازده چون هاشمی، حاجی‌بابا، خزر و نمونه‌های دیگری روی آورده‌اند که باز همان زحمت را می‌کشند، اما استقبال کمتری از‌سوی دولت و مردم از آنان می‌شود؛ تا‌جایی‌که به‌گفته کشاورزان، هم‌اکنون 50هزار‌تُن برنج از سال قبل در انبارها مانده و خریدار ندارد و باز‌هم در عین ناباوری و به‌جهت ارزانی و وضع مالی نامساعد مردم، از طرف بخش خصوصی بیش از یک‌میلیون‌تُن برنج نامرغوب خارجی وارد شده است. چرا باید چنین شود؟ اگر دولت به‌جای اجازه واردات انواع برنج‌های خارجی که با شایعات بد پیرامون مقداری از این واردات که می‌گویند آغشته به آرسنیک است، همراه است و واردات نمی‌تواند توجیه معتبری داشته باشد؛ ای‌کاش مسئولین کشاورزی به‌جای اجازه ورود انواع برنج نامرغوب هندی و پاکستانی، تمام سعی خود را بر حمایت از تولیدات داخلی گذاشته و همان‌طور‌که گندم‌کاران از مراحم دولت برخوردار می‌شوند، دولت برنج مازاد را از شالیکاران خریداری کرده و به تعاونی‌های دولتی و حتی بخش‌های خصولتی، با نرخ کمتر از انتظار برنج‌کاران، بدهد تا مردم به جای محصولات خارجی، از نوع ایرانی آن استفاده کنند. بدیهی‌ست؛ اگر چرخه مصوب بازرگانی و تجارت، که مشکلات کشاورزان را زیادتر می‌کند، امسال و در‌آستانه فصل کشت، ترتیبی بدهد تا 500هزار‌تُن برنجی که در انبارها مانده است را وارد چرخه مصرف کند، تا شالیکاران برای کشت امسال دچار مشکلات مالی نشوند، از‌سوی‌دیگر و با‌توجه‌به‌اینکه هر‌سال نسبت به سال قبل، از سطح کشت برنج کمتر می‌شود، بسیاری از روستائیان شالی‌کاران، کشت را رها کرده و به شهرها مهاجرت کرده و به‌جای حرفه خداپسندانه کشت و کشاورزی، به کارهایی سبک چون دست‌فروشی روی می‌آورند که در درازمدت و با از‌کارافتادگی در اثر کبَر سن شالی‌کاران فعلی، در یک‌دهه‌آینده، سطح کشت برنج از این مقدار هم به‌شدت کمتر شده و می‌رود که مازندران که تأمین‌کننده 40‌درصد مصرف برنج سالیانه کشور است، تمام شالی‌کاران آن، به‌جای کشت، روی به مراکز شهرها بیاورند و به‌جای شالیزار، به‌مرور زمین‌های کشاورزی مسطح شده و به‌جای آن ویلاهای گوناگونی سبز می‌شود.

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه