گردشگری اموات و آپارتمانهای قبر سرخود!
وحید حاجسعیدی
خوشابهحال گذشتگان و درگذشتگان ... خدا وکیلی شاد زیستند و خوش جهانی داشتند ... صدای پای آب که را می شنیدند، ملائک را هنگام در زدن میخانه میدیدند، این اواخر هم بهجای ساغر و پیاله با کوزه، می انگوری سر میکشیدند و باقی ماجرا ...! تازه وقتی هم که خسته میشدند مثل خدا بیامرز سهراب در تاریکی یک بره روشن پیدا میکردند که علف خستگیشان را بچرد و خلاص ... در آخر هم بعدازاینکه بهاندازه کافی عمر میکردند و موعدش فرا میرسید مثل بچه آدم ریق رحمت را با همه مخلفاتش سر میکشیدند و خلاص! درواقع با یک تب و یک مرگ عاقبتبهخیر میشدند و سینه قبرستان آرام میگرفتند؛ اما امروز روز برای مردن هم باید حسابوکتاب کرد و سینه قبرستان آرامگرفتن هم ناآرامیهای خاص خودش را دارد؛ تاجاییکه عجالتاً در ولایت ما قبر هم بهراحتی گیر نمیآید. اصل خبر به روایت جراید: شهر گرگان با جمعیت ۳۵۰هزارنفری تنها یک آرامستان در مجاورت بقعه امامزاده عبدالله؟ع؟ گرگان دارد که طی سالیان اخیر با چالش کمبود زمین برای دفن اموات مواجه شده است. علیرغم اینکه در برخی بخشهای این آرامستان قبرهای سه و چهار طبقه ایجاد شده؛ اما استقبال اندک خانواده متوفیان از این قبور باعث شد تا مسئولان شهری به فکر تأمین زمین برای آرامستان جدید بیفتند. هرچند عدهای نیز مجبور در دفن اموات در روستاهای مجاور شدهاند. ملاحظه فرمودید؟ درست است که از قدیم گفتهاند مرده روی زمین نمیماند؛ ولی قرار نبود سه چهار نفر را روی هم بچپانند و اسمش را بگذارند قبر طبقاتی یا اینکه برای اموات تور گردشگری راه بیندازند و اموات آلاخون والاخون روستا ها و ییلاقات شوند! یعنی ما توی این هیر و بیر باید حسرت قبوری را بخوریم که جامی خدا بیامرز در هفت اورنگ توصیف شان کرده است: روی سفرم به خاک او کن / جایم به مزار پاک او کن؛ بشکاف زمین به زیر پایش/زن حفره به قبر دلگشایش؛ تا حشر که در وفاش خیزم/آسوده ز خاک پاش خیزم. عنایت داشته باشید که قبر هم پاک است و هم دلگشا که طرف حاضر است شبانه دور از چشم بر و بچه های شهرداری نقب بزند و تا حشر در قبر بماند! وقتی خود قبر دلگشا است شما حساب کنید قبرستان چگونه است! علیایحال ازآنجاکه هر مشکلی چاره دارد و برای ما شهرام بهرام ندارد بهجای حسرت خوردن چند پیشنهاد کاربردی و کم هزینه در خصوص حل مشکل اموات و دفن آنها ارائه می کنیم:
الف) صدور مجوز احداث قبرستانهای غیرانتفاعی: پیشنهاد میشود دولت به منظور حل دائمی مشکل کفنودفن، دولت مجوز احداث «قبرستان غیرانتفاعی» و لاکچری را صادر کند. از آن قبرستانهای باکلاسی که در فیلمها نشان میدهند و صبح به صبح مامور شستوشو، قبور را با گلاب دوآتشه کاشان شستوشو میدهد و باغبان گلهای اسپاتی فیلوم و دراسنا اطراف قبر را آبیاری میکند و علفهای هرز را از ریشه بیرون میآورد. با این رویکرد هم بخشی از کسری بودجه دولت حل میشود و هم بخشی از پولهای سرگردان که هر روز در بورس و خودرو و مسکن و ... جابهجا میشود بهسمت ساخت قبرستان های لاکچری سرازیر میشود. بماند که کلاس این قبرستان ممکن است باعث شود آنهایی را که دو دستی دنیا را چسبیدهاند، غلغلک دهد تا، بلیط عقبی هم بگیرند!
ب) ساخت آپارتمانهای قبرسرخود: درحالحاضر بسیاری از آپارتمانها دارای امکاناتی هستند که ما در ولایت خودمان نداریم. از لابی، کتابخانه، کافی شاپ و سیستم ضد حریق گرفته تا باشگاه بدن سازی، استخر، سونا، جکوزی، پارکینگ و ... یعنی برای خودش شهریست و فقط یک شورای شهر کم دارد. پیشنهاد میشود بهمنظور جلوگیری از ازدحام در مواقع بحرانی و حل مشکل کمبود قبر، پیمانکاران موظف شوند در زیرزمین هر آپارتمان تعدادی قبر گل و گشاد نیز تعبیه کنند. با این شیوه هم مشکل کمبود قبر در آرامستانهای شهرهای بزرگ حل میشود و هم درمواقع بحرانی تابوت چه کنم چه کنم روی دوشمان نمیگذاریم! چه ایرادی دارد خلقالله هرهفته بهجای رفتن به قبرستان جهت قرائت فاتحه و ایجاد ترافیک و آلودگی هوا و ... به زیر زمین آپارتمان شان بروند و همانجا فاتحه نثار اموات کنند؟! بهشرطیکه صاحبخانه ها بابت دفن اموات در قبور سالبهسال اجاره قبر را افزایش ندهند و مقبور بودن (!) آپارتمان را هم جزو آپشنهای لاکچری بهحساب نیاورند!